UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

الکساندرا ماتویچوک برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۲۲؛ زمان پذیرش مسئولیت

الکساندرا ماتویچوک برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۲۲؛ زمان پذیرش مسئولیت

 

سخنرانی نوبل توسط «مرکز آزادی‌های مدنی» برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۲۲

ارائه شده توسط الکساندرا ماتویچوک، اسلو، ۱۰ دسامبر ۲۰۲۲

 

عباس شکری

برگردان: عباس شکری

 

اعلیحضرت، خانواده سلطنتی، اعضای کمیته صلح نوبل، شهروندان اوکراینی و جهان!

امسال ملت اوکراین منتظر اعلام برندگان جایزه صلح نوبل بودند. ما این جایزه را به‌عنوان قدردانی از تلاش‌های مردم اوکراین می‌دانیم که شجاعانه در برابر تلاش‌های مذبوحانه برای از بین بردن توسعه صلح‌آمیز اروپا ایستاده‌اند. این جایزه همچنین تجلیل از فعالیت‌های فعالان حقوق بشر برای جلوگیری از تهدید نظامی در گستره‌ی جهان است. بسیار خرسندیم که زبان اوکراینی برای نخستین بار در تاریخ از سکوی یک مراسم رسمی در سپهر جهانی شنیده می‌شود.

ما در هنگامه‌ی جنگی که روسیه آغاز کرد، جایزه صلح نوبل را دریافت می‌کنیم. این جنگ هشت سال و ۹ ماه و ۲۱ روز است که ادامه دارد. برای میلیون‌ها نفر، کلماتی مانند گلوله باران، شکنجه، تبعید، اردوگاه‌های تصفیه (که به آنها اردوگاه‌های کار اجباری نیز گفته می‌شودمترجم)۱ رایج شده است. اما هیچ کلمه‌ای نمی تواند بیانگر درد مادری باشد که پسر تازه متولد شده‌اش را در گلوله باران زایشگاه از دست داده است. لحظه‌ای پیش، او نوزادش را نوازش می‌کرد، او را به نامش صدا می‌کرد، به او شیر می‌داد، بوی او را استشمام می‌کرد – و لحظه‌ای بعد موشک روسی تمام جهان او را نابود کرد. و اکنون نوزاد دوست‌داشتنی و هزاران آرزوی بر خاک مانده‌اش در کوچکترین تابوت جهان خوابیده است.

به نظر می‌رسد که هیچ راه‌حلی برای چالش‌هایی که اکنون ما و کل جهان با آن روبرو هستیم وجود ندارد. مردم کشورهای مختلف نیز در شرایط بسیار سخت برای حقوق و آزادی‌های خود مبارزه می‌کنند. بنابراین، امروز حداقل سعی خواهم کرد پرسش‌های درستی طرح کنم تا بتوانیم دریچه‌ای بگشاییم برای راه‌حل ‌این هم پرسش.

 

پرسش نخست: چگونه می‌توانیم حقوق بشر را دوباره معنادار کنیم؟

بازماندگان جنگ جهانی دوم دیگر در میان ما نیستند و نسل‌های جدید داشتن حقوق و آزادی را بدیهی می‌شمارند. شوربختانه حتا در دموکراسی‌های توسعه یافته، نیروهایی که اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر را به پرسش می‌گیرند در حال افزایش هستند. اما حقوق بشر را نمی‌توان یک بار برای همیشه رعایت کرد. ارزش‌های تمدن مدرن باید حفظ شود.

صلح، پیشرفت و حقوق بشر پیوند ناگسستنی دارند. دولتی که روزنامه‌نگاران را می‌کُشد، کنش‌گران را زندانی می‌کند، یا تظاهرات مسالمت‌آمیز را متفرق می‌کند، نه تنها برای شهروندانش تهدید است، که چنین دولتی تهدیدی است برای کل منطقه و صلح در کل جهان. بنابراین، جهان باید به طور مناسب به تخلفات سیستماتیک پاسخ دهد. در تصمیم‌گیری سیاسی، حقوق بشر باید همان‌قدر مهم و بااهمیت باشد که منافع اقتصادی یا امنیت برخی کشورها. این رویکرد باید در سیاست خارجی نیز اعمال شود.

روسیه که پیوسته در حال تخریب جامعه مدنی خود بوده است، چنین رویکردی را به خوبی نشان می‌دهد. اما کشورهای جهان دموکراتیک مدت‌هاست که چشم خود را بر این امر بسته‌اند. آنها به دست دادن با رهبری روسیه، ساخت خطوط لوله گاز و انجام امور تجاری مانند همیشه ادامه داده‌اند. چندین دهه است که سربازان روسیه در کشورهای مختلف مرتکب جنایت می‌شوند. اما آنها همیشه با این کار کنار می‌آمدند. جهان حتی به اقدام تجاوزکارانه و الحاق کریمه که اولین موارد از این دست در اروپای پس از جنگ بود، واکنش کافی نشان نداده است. روسیه معتقد بود که می‌تواند هر کاری که بخواهد انجام دهد.

اکنون روسیه به طور عمدی به غیرنظامیان آسیب وارد می‌کند و هدف آن متوقف کردن مقاومت ما و اشغال اوکراین است. نیروهای روسی عمداً ساختمان‌های مسکونی، کلیساها، مدارس، بیمارستان‌ها، راهروهای تخلیه و… را تخریب می‌کنند، مردم را در اردوگاه‌های تصفیه قرار می‌دهند، اخراج‌های اجباری انجام می‌دهند، آدم‌ربایی، شکنجه و کشتار مردم در سرزمین‌های اشغالی کاری است روزانه و عادی.

مردم روسیه مسئول این صفحه ننگین تاریخ‌اند که به نوعی تمایل خود برای بازگرداندن اجباری امپراتوری سابق را نشان می‌دهند.

 

پرسش دوم: چگونه صراحت و صداقت را شروع کنیم؟

مردم اوکراین بیش از هر کس دیگری در جهان خواهان صلح هستند. اما صلح توسط کشوری که مورد حمله قرار می‌گیرد و سلاح‌های خود را زمین می‌گذارد نمی‌تواند به سرانجامی برسد. این صلح نیست، بلکه اشغال خواهد بود. پس از آزادسازی بوچا، شاهد به قتل رساندن تعداد زیادی غیرنظامی در خیابان‌ها و حیاط خانه‌هایشان بودیم. این افراد غیر مسلح بودند.

ما باید از وانمود کردن تهدیدهای نظامی معوق به عنوان “مصالحه سیاسی” دست برداریم. جهان دموکراتیک به امتیاز دادن به دیکتاتوری‌ها عادت کرده است. و به همین دلیل است که تمایل مردم اوکراین برای مقاومت در برابر امپریالیسم روسیه بسیار مهم است. ما مردم را در سرزمین‌های اشغالی برای کشتن و شکنجه تنها نمی‌گذاریم. زندگی مردم نمی‌تواند یک “مصالحه سیاسی” باشد. مبارزه برای صلح به معنای تسلیم شدن در برابر فشار متجاوز نیست، بلکه به معنای محافظت از مردم از ظلم و جور است.

در این جنگ ما برای آزادی به تمام معنی و همه جانبه مبارزه می‌کنیم. برای دست یافتن به آزادی بالاترین بهای ممکن را که جان‌مان است می‌پردازیم. ما، شهروندان اوکراینی از همه ملیت‌ها، نباید درباره حق خود برای داشتن یک کشور مستقل و توسعه زبان و فرهنگ اوکراینی بحث کنیم. ما به عنوان انسان، نیازی به تایید حق خود برای تعیین هویت خود و انتخاب‌های دموکراتیک خود نداریم. تاتارهای کریمه و دیگر مردمان بومی نباید حق خود را برای زندگی آزادانه در سرزمین مادری‌شان در کریمه ثابت کنند.

مبارزه امروز ما بسیار مهم است: آینده اوکراین را شکل می‌دهد. در اوکراین فردای جنگ، خواهان ساختن نه تنها ساختارهای متزلزل، بلکه نهادهای دموکراتیک پایدار هستیم. ارزش‌های ما نه زمانی که تجسم آن‌ها آسان است، بلکه زمانی که واقعا سخت است، از اهمیت بیشتری برخوردارند. ما نباید آینه دولت متجاوز شویم.

این جنگ بین دو دولت نیست، جنگ دو نظام است – استبداد و دموکراسی. ما برای ایجاد دولتی می‌جنگیم که در آن حقوق همه محافظت شود، مقامات پاسخگو باشند، دادگاه‌ها مستقل باشند، و پلیس تظاهرات مسالمت‌آمیز دانشجویان در میدان مرکزی پایتخت را سرکوب نکند.

در راه رسیدن به خانواده اروپایی، ما باید بر آسیب‌های جنگ و خطرات مرتبط با آن غلبه کنیم و انتخاب مردم اوکراین که مبتنی است بر کرامت انسانی را تأیید کنیم.

 

پرسش سوم. چگونه می‌توان صلح را برای مردم در سراسر جهان تضمین کرد؟

سیستم بین‌المللی صلح و امنیت دیگر کارا نیست. سرکرده‌ی تاتارهای کریمه، مصطفی‌اف و بسیاری دیگر به دلیل فعالیت‌های حقوق‌بشری در زندان‌های روسیه اسیرند. ما زمان زیادی برای حمایت از حقوق بشر از قانون استفاده می‌کردیم، اما اکنون هیچ مکانیسم قانونی برای جلوگیری از جنایات روسیه نداریم. بنابراین بسیاری از فعالان حقوق بشر مجبور شدند با اسلحه در دست از آنچه به آن اعتقاد دارند دفاع کنند. نمونه آن، دوست من ماکسیم بوتکویچ که اکنون در اسارت روسیه است. او و سایر اسیران جنگی اوکراینی و همچنین تمامی غیرنظامیان بازداشت شده باید آزاد شوند.

سیستم سازمان ملل که پس از جنگ جهانی دوم توسط برندگان آن ایجاد شد، برخی از اغماض‌ها و چشم‌پوشی‌های غیرقابل توجیه را برای کشورها فراهم می‌کند. اگر نمی‌خواهیم در جهانی زندگی کنیم که قوانین آن توسط دولت‌هایی با قابلیت‌های نظامی قوی‌تر تعیین می‌شود، نظام امروز باید تغییر کند.

ما باید اصلاح نظام بین‌الملل را برای محافظت از مردم در برابر جنگ و رژیم‌های خودکامه آغاز کنیم. ما به تضمین‌های موثر امنیت و احترام به حقوق بشر برای شهروندان همه کشورها صرف نظر از مشارکت آنها در ائتلاف‌های نظامی، توانایی نظامی یا قدرت اقتصادی نیاز داریم. هسته مرکزی سیستم جدید باید حقوق بشر باشد.

بدیهی است که مسئولیت این امر فقط بر عهده سیاستمداران نیست. سیاستمداران وسوسه می‌شوند که از جستجوی استراتژی‌های پیچیده که به زمان زیادی نیاز دارد، خودداری کنند. آنها اغلب طوری رفتار می‌کنند که گویی چالش‌های جهانی به خودی‌خود ناپدید می‌شوند. اما حقیقت این است که آنها فقط بدتر می‌شوند. ما، مردمی که می‌خواهیم در صلح زندگی کنیم، باید به سیاستمداران بگوییم که به معماری جدیدی از نظم جهانی نیاز داریم.

ما ممکن است ابزار سیاسی نداشته باشیم، اما همچنان حرف و موضع خود را داریم. افراد عادی بسیاری بیشتر از آنچه فکر می‌کنند نفوذ دارند. صدای میلیون ها نفر از کشورهای مختلف می‌تواند تاریخ جهان را سریع‌تر از مداخلات سازمان ملل تغییر دهد.

 

پرسش چهارم. چگونه می‌توان عدالت را برای افراد آسیب‌دیده از جنگ تضمین کرد؟

دیکتاتورها می‌ترسند که ایده آزادی غالب شود. به همین دلیل، روسیه در تلاش است تا تمام جهان را متقاعد کند که حاکمیت قانون، حقوق بشر و دموکراسی ارزش‌های جعلی هستند. زیرا آنها در این جنگ از کسی محافظت نمی‌کنند.

آری، قانون در حال حاضر کارکرد عملی ندارد. اما فکر نمی‌کنیم که این وضعیت همیشگی جهان باشد. ما باید این چرخه معافیت از مجازات را بشکنیم و رویکرد عدالت را برای جنایات جنگی تغییر دهیم. صلح پایداری که از ترس و امید برای آینده‌ای بهتر برخواهد آمد، بدون عدالت غیرممکن است.

ما هنوز دنیا را از دریچه دادگاه نورنبرگ می‌بینیم، جایی که جنایتکاران جنگی تنها پس از سقوط رژیم نازی محکوم شدند. اما عدالت نباید به مقاومت رژیم‌های خودکامه بستگی داشته باشد. یادمان باشد که ما هزاره‌ی سوم را شروع کرده‌ایم و دو دهه از قرن بیست و یکم را هم پشت سر گذاشته‌ایم. در این معنا ما در قرن جدیدی زندگی می‌کنیم و عدالت نمی‌تواند در صف انتظار برای اجرا بماند.

زمانی که دادگاه کیفری بین‌المللی می‌تواند فقط چند پرونده گزینش شده را محاکمه کند یا اصلا صلاحیت لازم را برای چنین کاری نداشته باشد، ما باید شکاف مسئولیت را پر کنیم و عدالت را برای همه افراد آسیب‌دیده ممکن کنیم.

وقتی نظام ملی مملو از جنایات جنگی است. جنگ مردم را به عدد تبدیل می‌کند. ما باید بار دیگر برای زنده کردن قربانیان جنایت‌های جنگی پرونده‌ها را بررسی کنیم و نگذاریم کسی در جهان آزاد گم‌نام بماند. این بررسی باید صرف‌نظر از این باشد که آنها چه کسانی‌اند، موقعیت اجتماعی آنها، نوع جنایتی که متحمل شده و آزارهایی که دیده‌اند و سرانجام اینکه آیا رسانه‌ها و جامعه به پرونده آنها علاقه‌مند هستند یا خیر. زیرا زندگی هر کسی ارزشمند است.

قانون ماده زنده‌ای است که به طور مداوم در حال تکامل است. ما باید یک دادگاه بین‌المللی تشکیل دهیم و پوتین، لوکاشنکو و سایر جنایتکاران جنگی را به دست عدالت بسپاریم. بله، این قدمی جسورانه است. اما باید ثابت کنیم که حاکمیت قانون برقرار است و عدالت بر سریر آن می‌درخشد، حتا اگر به تأخیر بیفتد.

 

پنجم. چگونه همبستگی جهانی می‌تواند به شور و اشتیاق ما تبدیل شود؟

دنیای ما بسیار پیچیده و به هم پیوسته است. در حال حاضر مردم در ایران برای آزادی خود می‌جنگند. مردم چین در برابر دیکتاتوری دیجیتال مقاومت می‌کنند. مردم سومالی در حال بازگرداندن کودکان‌سربازان به زندگی صلح‌آمیز هستند. اینان بهتر از هرکسی می‌دانند که انسان بودن و دفاع از کرامت انسانی به چه معناست. آینده ما به موفقیت آنها بستگی دارد. ما مسئول هر اتفاقی در جهان هستیم.

حقوق بشر نیازمند اندیشه‌ای ویژه است، درکی خاص از جهان که تفکر و رفتار ما را تعیین می‌کند. اگر حمایت از آنها فقط به وکلا و دیپلمات‌ها واگذار شود، حقوق بشر بی‌اهمیت‌تر می‌شود. بنابراین، تصویب قوانین درست یا ایجاد نهادهای رسمی کافی نیست. ارزش‌های اجتماعی‌اند که همیشه حاکم خواهند بود.

این بدان معناست که به جنبش انسان‌گرای جدید نیاز داریم که با معانی کار کند، مردم را آموزش دهد، حمایت مردمی ایجاد کند و مردم را در حمایت از حقوق و آزادی‌هایشان مشارکت دهد. این جنبش باید روشنفکران و فعالان کشورهای مختلف را متحد کند، زیرا ایده‌های آزادی و حقوق بشر جهانی‌اند و مرز دولتی ندارد.

اگر چنین شود، توانایی کشف راه‌حل‌ها را به دست می‌آوریم و به طور مشترک بر چالش‌های جهانی غلبه کنیم: – جنگ، نابرابری، حمله به حریم خصوصی، افزایش اقتدارگرایی، تغییرات آب‌وهوایی، و غیره. به این ترتیب می‌توانیم جهان را به مکانی امن‌تر تبدیل کنیم.

ما نمی‌خواهیم فرزندان‌مان جنگ و رنج را تجربه کنند. بنابراین، ما به عنوان والدین باید مسئولیت را به عهده بگیریم و وارد میدان عمل شویم، نه این‌که آن را باری بر دوش فرزندانمان کنیم. بشریت، فرصت برای غلبه بر بحران‌های جهانی و ساختن فلسفه جدیدی از زندگی را دارد.

وقت آن است که مسئولیت را به عهده بگیریم. ما نمی‌دانیم هنوز چقدر وقت برای اجرای این خواسته، داریم.

و از آنجایی که مراسم جایزه صلح نوبل در حین جنگ برگزار می‌شود، به خودم اجازه می‌دهم با مردم در سراسر جهان سخن بگویم و آنان را به همبستگی دعوت کنم. برای حمایت از اوکراین لازم نیست اوکراینی باشید. فقط انسان بودن کافی است.

 

توضیح:

۱ ) اردوگاه های تصفیه، که به آنها اردوگاه‌های کار اجباری نیز گفته می‌شود، توسط نیروهای روسی در طول تهاجم روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ برای پردازش شهروندان اوکراینی از مناطق استفاده شده است. کنش تصفیه در مناطق تحت اشغال روسیه و پیش از انتقال شهروندان اوکراینی (بخوان اسیران) به خاک روسیه انجام می‌شود.

ضرب و شتم، شکنجه با برق و کشتار توسط افرادی که در اردوگاه های تصفیه مورد بازجویی قرار گرفته اند گزارش شده است.

 

منبع: سایت کمیته نوبل در سوئد:

https://www.nobelprize.org/prizes/peace/2022/center-for-civil-liberties/lecture/

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

عباس شکری روزنامه نگار، نویسنده، مترجم آزاد پژوهشگر خبرگزاری نروژ و موسس نشر آفتاب در نروژ است. او دارای دکترا در رشته‌ی «ارتباطات و روزنامه نگاری» است که اینک همکاری خود را با سایت شهرگان آغاز کرده‌ و آثار او همچنین در نسخه چاپی شهرگان نیز منتشر می‌شود.

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: