UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

«جهانی که در آن انسان باشد ولی ریاضیات نباشد قابل تصور نیست»

«جهانی که در آن انسان باشد ولی ریاضیات نباشد قابل تصور نیست»

استاد پرویز شهریاری و هادی ابراهیمی - ۱۹۹۸ ونکوور، کانادا

برای نسلِ ‍پیش از من و چندین نسلِ پس از من ‍پرویز شهریاری نمرده، نمی‌میرد و نخواهد مرد.  ایرانیان بسیاری، پرویز شهریاری را از نزدیک ندیده‌اند، اما نام او در خاطره جمعی چندین نسل نقش بسته و آینده‌گان نیز به پاس تلاش‌های این انسان فرهیخته و آزاده در حوزه‌های فرهنگ، علوم و سیاست نام او را گرامی خواهند داشت. اغراق نیست اگر بگوئیم پرویز شهریاری به مثابه یکی از ریاضیدانان برجسته ایران، به ‌پاس خدماتی که به جامعه فرهنگی و علمی ایران انجام داده‌است، در ذهن و جان هر دانش‌آموز و دانش‌پژوی ایرانی، و نسل‌های آینده، ماندگار و مانا خواهد ماند.

من به عنوان یک دانش آموز شهرستانی که رویاهایش را دیدار نام‌های بزرگ در عرصه‌ی دانشِ و علوم شکل‌می‌داد، هیچ‌گاه در دوران تحصیلی‌ام در ایران، این استاد ریاضی را از نزدیک ندیده‌بودم.  نمی‌دانم شاید عده‌ای از دانش‌آموزان تهرانی هم پرویز شهریاری را از نزدیک ندیده‌باشند.  اما به رغم دوری از تهران و ندیدن این استاد ریاضی در ایران، در من همیشه حسی نزدیک و صمیمی نسبت به او وجود داشت. نمی‌توان با آموزگاری که تالیفاتش چون «مساله‌های ریاضیات عمومی با حل»، «تست ریاضیات»، «مسائل جبر و راهنمای حل آنها» و شماری از کتاب‌های دیگرش در حوزه ریاضی و حساب، سراسر استان‌های ایران را در می‌نوردید، احساس دوری کرد.  نام او به عنوان یکی از مولفان کتاب درسی ریاضی در سر کلاس‌ها، ذهن هر دانش‌آموز و دانش‌پژوه‌ی ایرانی را به‌خود مشغول می‌کرد.

روزگار بازی‌های شیرینی هم دارد.  تابستان سال ۱۹۹۲ هنگامی که اولین روزهای روزنامه‌نگاری‌ام را در ونکوور کانادا تجربه می‌کردم و مدیر مسئولی گاهنامه «نمای ایران» را بعهده گرفته‌بودم، از طریق دوست نازنین و قدیمی‌ام کیومرث زرگری شنیدم که پرویز شهریاری برای دیدار خانواده‌اش به ونکوور آمده‌است. آن روزها مصادف شده‌بود با سفر حسن زرهی سردبیر شهروند تورنتو به شهر ونکوور.  به اتفاق کیومرث زرگری و حسن زرهی به دیدار پرویز شهریاری رفتیم.  شیرینی این دیدار با دیدارهای سال‌های بعد تکرار می‌شد و دهه ۹۰ میلادی که تقریباً هر دو سال به دیدار خانواده‌اش به ونکوور می‌آمد، به دیدن استاد شهریاری می‌رفتم و هر بار نیز مقالات و مسایل تاریخی ریاضی‌دانان ایرانی را صمیمانه در اختیار من قرار می‌داد تا آنها را در نشریات دوهفته‌نامه آینده و شهروند ونکوور به دست چاپ بسپارم.

در گفت‌و‌گوهایش با نشریه آینده در آن‌سال‌ها و سپس‌تر با شهروند بی‌سی همیشه خود را دهقان‌زاده‌ می‌دانست و سخت‌کوشی‌هایش حیرت‌آور و احترام برانگیز بود.  پس از مرگ پدر و بدوش گرفتن مسئولیت خانواده، دوران کودکی سختی از نظر معیشتی برای او رقم خورده‌بود.  پرویز شهریاری به‌رغم تمام سختی‌های دوران کودکی و نوجوانی توانست سال سوم دبیرستان را در کرمان به پایان ببرد و وارد دانشسرای مقدماتی کرمان شود.

او توانست رشتهٔ ریاضی را در سال ۱۳۳۲ از دانشکدهٔ علوم دانشگاه تهران و دانش‌سرای عالی اخذ کند و به حرفه آموزگاری مشغول شود. شهریاری آنقدر به ریاضیات عشق می‌ورزید که نمی‌توانست جهان انسان بدون ریاضیات را متصور شود.  این جمله معروف او در تن و جان من نشسته‌است: «جهانی که در آن انسان باشد ولی ریاضیات نباشد قابل تصور نیست.»

پرویز شهریاری در ونکوور - ۱۹۹۴ ، عکس از آرشیو شهروند بی سی

در عرصه زندگی سیاسی نیز جانبدار بود و آزاده و بهای سنگین این جانبداری را با رفتن به زندان و زندگی در زیر سایه ارعاب و تهدید پرداخته‌بود. شهریاری در سال ۱۳۲۴ در نوزده‌سالگی به عضویت حزب توده ایران پذیرفته شد و یکی از اعضای حوزه‌ای بود که مسئولیت آن را احسان طبری بعهده داشت. او به دفعات دستگیر و طعم زندان‌های دوران حکومت شاهنشاهی و جمهوری اسلامی را چشیده‌بود.

موبد پدرام سروشپور، “هموند انجمن موبدان زرتشتی ایران”، در آئین خاک سپاری شهریاری او را با ارباب کیخسرو شاهرخ، برجسته ترین چهره جامعه زرتشتی و از شخصیت‌های مشروطه‌خواه و خوش‌نام تاریخ ایران، مقایسه کرد و گفت “امروز درگذشت پرویز شهریاری به همان ‌اندازه‌ تن جامعه‌ زرتشتیان ایران را لرزاند که ۷ دهه‌ پیش، از میان رفتن ارباب کیخسرو شاهرخ، ایرانیان را در سوگ فروبرد”.(۱)

پرویز شهریاری به دلیل تنوع در تولید آثار خلاقه و فعالیت در عرصه سیاسی، تنها در حوزه‌ی علوم ریاضی تعریف پذیر نیست. از میان شمار تالیفات و ترجمه‌های بسیار او در علوم ریاضی، شهریاری دست به ترجمه‌ی چند رمان، داستان‌های علمی و مقولات جامعه شناختی و علوم انسانی نیز زده‌است و این آثار به‌یادگار در کارنامه درخشان زندگی سیاسی – اجتماعی و ادبی‌اش باقی مانده‌است.   سردبیری چندین نشریه علمی و فرهنگی از جمله «چیستا»، «اندیشه ما»، «وهومن»، «سخن علمی» و «دانش امروز» او را در صف یکی از روزنامه‌نگاران صاحب نام ایرانی قرار می‌دهد.

استاد شهریاری در تابستان ۱۹۹۴ اولین سخنرانی اش را در ونکوور برگزار کرد و در این برنامه او پیرامون دموکراسی، عدالت اجتماعی و پیشرفت دانش و هنر به ایراد سخنرانی پرداخت.  هربار که برای دیدار همسر و فرزندانش به ونکوور می‌آمد، در طی اقامت‌اش همیشه به شهروند بی‌سی گوشه‌چشمی نشان می‌داد و نظرات، دیدگاه‌ها و مقالاتش را در اختیار ما می‌گذاشت.  در یکی از این دیدارها پرویز شهریاری از میزان مصرف کاغذ برای پخش آگهی‌های تبلیغاتی و فلایر جلوی در خانه‌ها در کانادا انتقاد می‌کرد و می‌گفت؛ این همه درخت فدای مصرف بی‌رویه تبلیغات ‌می‌شود در حالیکه در ایران برای انتشار یک کتاب و مجله باید در نوبت سهمیه طولانی مدت بود.

دیدار با استاد پرویز شهریاری همیشه با دیدار از همسر مهربانش گره می‌خورد و در این ملاقات‌ها، زنده‌یاد زمرد بهی‌زاده ساعات زیبا و پر مهری را برایم به یادگار باقی ‌می‌گذاشت.

آخرین دیدار من با استاد پرویز شهریاری برمی‌گردد به بهار ۲۰۰۷ در ونکوور که هنوز پاتوق فرهنگی هدایت را اداره می‌کردم. او قول داده‌بود تا پس از برگشت به ایران، شرایطی ایجاد کند که کتاب‌های علمی و آموزشی از تهران زودتر به دستمان برسد تا از طریق کتابفروشی هدایت در نورت ونکوور در اختیار علاقه‌مندان گذاشته شود.

عمر پاتوق فرهنگی هدایت خیلی زودتر از زنده‌یاد شهریاری به پایان رسیده‌بود و دیگر امکان بقا در شرایط موجود در آن سال میسر نبود.

استاد پرویز شهریاری نتوانسته‌بود بیش از یک هفته مرگ همسر و یار و غار زندگی‌اش را تحمل کند و خود نیز در سن ۸۶ سالگی به دلیل ایست قلبی با زندگی وداع کرد.  مژده شهریاری فرزند هنرمند و وارسته زنده‌یاد شهریاری و بهی‌زاده ‌گفت؛ پدرم وقتی دوهفته پیش خبر مرگ مادرم را شنید، بسیار ناراحت و متاثر شده‌بود که من هیچگاه او را چنین متأثر ندیده‌بودم.

زنده‌یادان پرویز شهریاری و همسرش زمرد بهی زاده

ما مرگ این انسان آزاد اندیش و فرهیخته را به خانواده‌های شهریاری و بهی‌زاده و جامعه فرهنگی و علمی ایران و همه آزاد اندیشان و جامعه زرتشتیان ایران و جهان تسلیت می‌گوییم و قلب و قلم ما همراه با مژده و توکا شهریاری و دیگر فرزندان و وابستگان آن زنده‌یادان است که در کمتر از یک‌هفته دو انسان مهربان و فرهیخته، مادر و پدر خود را از دست داده‌اند.

یادشان مانا

(۱) به نقل از خبری از سایت بی بی سی

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

هادی ابراهیمی رودبارکی؛ شاعر، نویسنده و سردبیر هفته‌نامه شهرگان آنلاین؛ متولد ۱۳۳۳- رشت و ساکن کانادا - استان بریتیش کلمبیاست.

فعالیت ادبی و هنری او با انتشار گاهنامه فروغ در لاهیجان در سال ۱۳۵۰ شروع شد و شعرهای او به تناوب در نشریات نگین، فردوسی، گیله‌مرد، گردون، شهروند کانادا و شهرگان ونکوور چاپ و منتشر شد.

ابراهیمی همراه با تاسیس کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۳ در نورت ونکوور، اولین انجمن فرهنگی-ادبی را با نام پاتوق فرهنگی هدایت در همین سال به‌همراه تعدادی از شاعران و نویسندگان ایرانی ساکن ونکوور راه‌اندازی کرد که پس از تعطیلی کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۷ این انجمن با تغییر نام «آدینه‌ شب» برای سال‌ها فعالیت خود را بطور ناپیوسته ادامه داد.

هادی ابراهیمی رودبارکی از سال ۲۰۱۰ رادیو خبری فرهنگی شهرگان را تاسیس و تا سال ۲۰۱۵ در این رادیو به فعالیت پرداخت.

از ابراهیمی تاکنون دو کتاب شعر منتشر شده‌است:

«یک پنجره نسیم» - ۱۹۹۷ - نشر آینده - ونکوور

«همصدایی با دوئت شبانصبحگاهی» نشر بوتیمار - ایران

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: