UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

برچسب: داود مرزآرا

خانۀ سالمندان

  بارانی که آسمان ونکوور برای باریدنش این دست و آن دست می‌کرد، بالاخره بارید و مرجان و مادرش،...

باور نمی کرد…

تنها صدائی که آن روزصبح زود درراهروی بیمارستان «رویال کلمبیا» پیچید صدای چرخ‌های شتابناک و لرزان...

چند مینیمال

عبور از چهارراه سگ با خاطری آسوده می‌دوید. نه غم نان داشت، نه غم جا. هرجائی را که دوست داشت بو...

عزرائیل

حاج غلام را همه می شناسند از برو بچه های درکه و اوین گرفته تا سرآسیاب و فرودگاه مهرآباد. چون خودش...

فصل آخر کتاب

تقدیم به هادی ابراهیمی  چند روز پیش به سراغ سعید رفتم و قرار گذاشتیم تا داستان زندگی‏‌ام را...

برزخ

تقدیم به عبدالقادر بلوچ داشت آن بالا روی بالکن حرف میزد. انگار برای هوا حرف میزد. خدا خدا می کردم...

سیلاب

به‌تازگی کتاب مجموعه داستان «انگار همین دیروز بود» نوشته داود مرزآرا در ونکوور منتشر شد. این...

بارگذاری

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: