شعری از علیرضا زرین
کوزه ای داری که دریایی در اوست
UA-28790306-1
صفحه را انتخاب کنید
علی زرین | ۱۸ شهریور ۱۴۰۱
۱ راهی دراز من پشت تو پنهانم و مرا نمی بینی. تو می روی و من از پس می آیم. راهت را می...
هادی ابراهیمی رودبارکی | ۱ فروردین ۱۳۹۴
دوباره به بهار رسیدهایم. پس از پشت سرگذاشتن فصلهایی که پارههایی از خاطراتمان را نیز با...
علی زرین | ۲۹ اسفند ۱۳۹۳
من و تو عشق رازی است میان من و تو مرهمی هست به جان من و تو بهتر آن است که پنهان نکنیم مهربانی که...
علی زرین | ۲۴ مهر ۱۳۹۳
خوشبختی من در آن است که خیلی زود با شعر احمد شاملو آشنا شدم، والبته حتی پیشتر از او با نیما...
علی زرین | ۲۴ آبان ۱۳۹۲
علیرضا زرّین متولّد کرمانشاه است و سالهای کودکی و نوجوانیاش در کرمانشاه، هرسین، صحنه و تهران...