
داستان کوتاه زن
مرد زن را وقتی که داشت از گرما روسریاش را باز میکرد گرفت. زن که کیفش را زیر بغلش قایم کرده...
بیشتر بخوانیدصفحه را انتخاب کنید
عباس زال زاده | ۱۶ مهر ۱۴۰۱
مرد زن را وقتی که داشت از گرما روسریاش را باز میکرد گرفت. زن که کیفش را زیر بغلش قایم کرده...
بیشتر بخوانیدعباس زال زاده | ۶ تیر ۱۴۰۱
هر چه توان داشت در بازوهای نحیفش جمع میکرد تا محکمتر پارو بزند. موج به سینه قایق میخورد و...
بیشتر بخوانید