UA-28790306-1
تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

شعر تازه‌ای از صحرا کلانتری همراه با خوانش شعربا صدای شاعر

شاید این آخرین حلقه باشد

از همان حلقه‌های پبچیده که خانه را افلیج کرد

و‌ شهر را با پاورقی‌هایش انداخت به توهم تنفس

نگو‌ دوباره می‌روی به سراغ گردنم

به سراغ حلقه‌های مفقود 

به ملاقاتِ طول و عرضی که هنوز روایت یک خط را مرور می‌کنند 

پیش نرو

بایست

فشارِ خونِ صفحه‌ام؛ فشار فصولت را بالا می‌برد

و رمانی از انهدام یک کلمه می‌روید

من که وارونه‌ی هزار ریشه‌ در زبانم

نه رویشِ جوانه‌ای اسکیزوفرن بر پرزهایِ زبان

دست نکش به فسیل‌های کبود

به پارینه‌های گردنی محکوم به چهل و پنج درجه چرخش

بگو

از سیصد و شصت درجه بگو

گردنم به پاره خط نزدیک است

آیا پشتِ نود درجه هم استخوان از آسمان می‌ریزد؟ 

نسخه پیچیده‌اند:‌

هر شب باید یک فصل را بالا بیاورم

تا کالریِ پاراگراف‌هایم برسد به جمله 

و جمله‌ام به کلمه

و کلمه‌ام‌ به حرف

می گویند کلسترولِ حروفت بالا رفته است

صدایش را می‌شنوی:‌

او که در چرخشِ صفر درجه تنها جیغ می‌زند

حروفم را بسته‌اند به رژیم‌های لاغری

راستی از یکصد و هشتاد درجه بگو

آنجا هم به پرفورمنسِ پانتومیمِ لب‌ها دعوت می‌شوی؟ 

اصلا” تو از اضافه‌وزنِ کلمه چیزی می‌دانی؟ 

به گردنم برمی‌گردی: 

این خط رگ ندارد 

هی می کوبی به محیطِ لاغرش 

یک کلمه باد می‌کند تا سوزنت را بگیرد و برود به برون ریزیِ پاراگراف‌ها

می گویم: شاید مرده است

گردنم به پاره‌خط نزدیک بود

از تویِ دیوار مانیتوری بیرون می آید 

سلسله‌ کوه‌هایی با تاج‌های حلقه‌ای که تپه تپه آب میروند

شنیده‌ام شهر نیز دره دره؛ ارتفاع بالا می‌آورد

و مومیاییِ کوه‌هایش را کتیبه‌ها می‌بلعند

با مانیتور به بحث می‌افتی

فریاد می‌زند ضخامتِ این گردن برای چهل و پنج درجه مناسب نبود

و مادرم‌ در ریسمانی آویزان هی پاره‌خط فرو می‌کند به سوزنی که گلویش گرفتگیِ موروثی دارد

و رو به مانیتور می گوید: 

الحمدلله 

تو چند درجه می اندازی زیر زبانم 

می‌گویم: از سیصد و شصت درجه بگو

اما 

حروف می‌افتند

کلمه ها می‌افتند

و پاراگراف‌ها می پاشند به مانیتور

کسی ابتدای شهر خرناس می کشد

و گردنم به آنسوی پاره خط خیره می شود

 

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

فاطمه کلانتری (صحرا)؛ متولد ۱۳۵۷ - تهران، نویسنده؛ شاعر؛ فیلمنامه‌نویس و کارگردان است. او در رشته‌های کارشناسی حسابداری، فیلمنامه نویسی، و کارگردانی سینما فارغ التحصیل شده و دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی است. صحرا کلانتری چهار اثر تالیفی در مقوله‌ی شعر دارد.
آثار تاکنون منتشر شده او عبارتند از:
«گردباد طرح انگشتان بی‌جهت من است»، ۱۳۸۸، نشر البرز فردانش / «خط عمود»، ۱۳۹۵، انتشارات مایا / «نقطه را فریاد کن»، ۱۳۹۵، انتشارات مایا / «خانه‌ام جایی است میان پوست و استخوان»، ۱۳۹۹، نشر دانشیاران / کتاب شعر-نقاشی “Alma das Mulheres” (اردوگاه زنان) به دو زبان لاتین و انگلیسی، کاری مشترک با ساندرا براگا نقاش برزیلی، نشر بین‌المللی اقیانوس بهشت - ۱۳۹۹، برزیل / رمان کوتاه «گنبدهای قرمز دوست داشتنی»، نشر مهری، لندن.
او با فیلم کوتاه تجربی «بلیط برگشت» در سال ۱۳۹۷ وارد جهان سینما شد. ساخت مستندی مشترک با رامین کاوه به نام «یک روز زندگی» در سه نسخه‌ی ایرانی؛ انگلیسی؛ روسی از دیگر فعالیت‌های سینمایی اوست که به جشنواره‌های خارجی ارسال شده‌است.

تبلیغات

آگهی‌های اجاره خانه:

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: