تجاوز سفید در پس ازدواج …
کودکهمسری؛ روایت کننده جفایی از زندگی تلخ کودکانی است که به دلیل فرهنگ و سنت و مشکلات اقتصادی خانواده محکوم به زندگی با همسری هستند که در پس آن درکی از معنای علاقه مطرح نیست؛ روایتی از دردهای مادران قدیمی که رنجهای خود را بعضا به نسل جدید منتقل میکنند. در حالی که تنشهای بین سنت و مدرنیته برای ازدواج کودکان همواره دیده میشود، طیبه سیاوشی عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی از تدوین طرحی با عنوان “کودک همسری” به منظور «افزایش سن ازدواج» خبر داد، طرحی که به نظر میرسد همچنان در کنار موافقانش، مخالفانی نیز داشته باشد.
به گزارش ایسنا، چندی پیش طیبه سیاوشی عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی از تدوین طرحی در قالب “کودک همسری” در مجلس شورای اسلامی از سوی فراکسیون زنان خبر داده که بر اساس آن حداقل سن ازدواج برای دختران به ۱۶ سال افزایش مییابد. در این طرح حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۶ و برای پسران ۱۸ سال پیش بینی شده و ازدواج برای دختران زیر ۱۳ سال مطلقا ممنوع خواهد شد. این در حالی است که در حال حاضر حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۳ سال بوده و دختران زیر ۱۳ سال تنها با مجوز دادگاه امکان ازدواج دارند.
مونیکا نادی، یکی از فعالان حقوق کودک در گفتوگویی با ایسنا، با اظهار خرسندی از طرح «کودکهمسری» که حداقل سن ازدواج برای دختران به ۱۶ سال افزایش مییابد و ازدواج در سنین زیر ۱۳ سال مطلقاً ممنوع خواهد شد، گفت: متاسفانه بسیاری از مخالفین با این طرح معتقدند که این طرح تقلیدی از دیدگاههای غربی است و آن را یک ژست بینالمللی تلقی میکنند اما موضوع اصلی در این خصوص، نقض حقوق اساسی کودکان در کودک همسری است. در قوانین داخلی، کودکی که زیر ۱۸ سال سن دارد برای امورمالی و شرکت در انتخابات و رانندگی فاقد اراده سالم تلقی میگردد اما همان کودکان برای ورود به یک رابطه جدی مثل ازدواج، قانوناً مجاز هستند.
نادی با اشاره به برخی مخالفتها نسبت به طرح «کودک همسری» و افزایش سن ازدواج گفت: افرادی هستند که بعضا با استناد به دلایل شرعی در برابر افزایش سن ازدواج مخالفت دارند و معتقدند که در شرع محدودیت در سن ازدواج وجود ندارد.
این فعال حقوق کودک در ادامه صحبتهایش به آسیبهای ازدواج کودکان اشاره کرد و افزود: کودکهمسری تبعات و آسیبهایی از جمله جدایی ناگهانی کودکان از دنیای کودکانهشان، ناتوانی جسمی دختران برای مادر شدن و مشکلات زایمانهای زود هنگام، ناتوانی در نگهداری از زندگی و فرزند را دارد. همچنین بیوه شدن زود هنگام، طلاق و حتی طلاقهای عاطفی زوجین پس از افزایش سن از تبعات کودک همسری است و بسیاری از افراد با ازدواج در سنین کودکی و بعد از بلوغ فکری تناسبی بین ازدواجشان با معیارهای خود نمیبینند که به دلیل نداشتن شرایط جدایی این رابطه به یک طلاق عاطفی منتهی میشود… و بهدلیل پروسه طلاق طولانی و نبود رابطه عاطفی در خانواده، علاوه بر زن و مرد، عملاً فرزندان در شرایطی پر تنش زندگی میکنند که تبعات جبران ناپذیر شخصیتی و اجتماعی ببار میآورد.
مشکلات جامعه به خصوص معضلات اقتصادی، اجتماعی و بیکاری در این موضوع بسیار موثر است. چراکه در بسیاری از مواقع مشاهده میشود که خانوادهها به دلیل مشکلات اقتصادی فرزندان خود را به ازدواج زودرس میاندازند، تا از این راه هم فرزندشان تامین اقتصادی شوند و هم خودشان از زیر بار تامین نیازهای کودکانشان خارج شوند و یا حتی بعضی از خانوادهها منافع مالی از این ازدواجها به صورت فروش دختر بدست می آورند.