چند شعر از حمید روزبان
۱
سینهی چشمها را سیبل میبیند
UA-28790306-1
صفحه را انتخاب کنید
حمید روزبان | ۱۰ خرداد ۱۴۰۲
تا همین حالا: __ _ ۱ سینهی چشمها را سیبل میبیند سرخی که از دهان افتاد سیب بود غلتید ...
بیشتر بخوانیدحمید روزبان | ۲۳ دی ۱۴۰۱
۱ به گیجی و تکرار رفتار خویش خندهاش میگیرد ساعت این که رقص آهسته و تندگاهی چرخیدن بر...
بیشتر بخوانید