UA-28790306-1
تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

شعر تازه‌ای از فرناز جعفرزادگان

شعر تازه‌ای از فرناز جعفرزادگان

 

آن قدر در پت پته‌های حرف چرخید 

که تاریکی هم خودش را از یاد برد 

حالا شب

روسیاه تر از حرف‌ها چیزی ندیده 

می‌گویم حرف 

حرف آغاز همه‌ی ماست 

که خودش را به خیابان زده

بیچاره خیابان چه تقصیری دارد

که پر شده از سگ و گربه‌های ولو 

بچه‌های کار

ودست فروش‌هایی

 که اسلحه را به جای گل در بغل دارند 

و گارد می‌گیرند

یکی آسمان در بغل 

یکی شلاق در دست

دیگری پاکتی از نامه‌هایی که خالی ست

ایستگاه بعد… 

راهی که خودش را به هزار راه زده 

تا چاک دهان واژه‌هایی باشد

که از کمرگاه تاریخ می گذرد 

 

#فرناز_جعفرزادگان 

 

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها
تبلیغات

آگهی‌های اجاره خانه:

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: