یک سالِ دیگر گذشت. یک سال دیگر بی تو. نمیدانی چقدر جایت خالی است. بعد از مدتها، دیشب با من مهربان شده بودی باز. آمده بودی تا تولدم را تبریک بگویی. پیراهنِ نو در دست، مثلِ بچهها، پا به زمین میکوبیدی و اصرار پشتِ اصرار که آن را هر چه …
بیشتر بخوانید