چُرت کوتاه
گفت من یک چرت دو دقیقهای بزنم. اما دیگر بیدار نشد. هنوز ساعتی از آمدنم نگذشته بود. داشتم تکههای...
UA-28790306-1
صفحه را انتخاب کنید
هژبر میرتیموری | ۵ دی ۱۳۹۲
گفت من یک چرت دو دقیقهای بزنم. اما دیگر بیدار نشد. هنوز ساعتی از آمدنم نگذشته بود. داشتم تکههای...