شعری از بهار زبردست
در های زیادی را میشناسم
UA-28790306-1
صفحه را انتخاب کنید
بهار زبردست | ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
پلهای بیدار عابران را صدا کنید و در قلبم بنویسید او شبیه به دریایی ست که من در آن گم...
بهار زبردست | ۲۵ تیر ۱۴۰۱
اکنون آرزویم خودم هستم در سکوت مرا نگاه کن و سکوت پر و پاقرص ترین تماشاگر نگاه هاست ...
شهرگان | ۱۸ آبان ۱۴۰۰
نقد و نگاه نانام ( حسین مارتین فاضلی) بر کتاب شعر « هنوز» سروده بهار زبردست خواندن شعرِ پُر از...
شهرگان | ۲۶ شهریور ۱۳۹۹
۱ کوچه ها راه می روند میان خانه ها تا از دریچه ی فاصله ها عبور کنند و چقدر دشوار است فاصله ای ...
شهرگان | ۲۶ دی ۱۳۹۸
بهار زبردست ۱ تاریخ حکایت نا گفته ی زمین ، زمان تاریخ حلقه ی هفت خط روزگار آدم از کدامین راه به حقیقت رسید که بستر تاریخ تا ابد خاموش ماند ۲ چقدر تنهاست درخت بی دست و زبان از گیسوانش فقر سرا زیر گلویش بغز طوفانی...