صفحه را انتخاب کنید

شعری از رویا سامانی

شعری از رویا سامانی

 

زخم‌ها پیله کرده‌اند

 به تاول‌های تنم تا

باز این قطره‌های سرد باران

که در زیر هزار، پا ابر خاکستری

چاییده است

خاموش گریه کند

ای پرنده‌ی غریبی

که ظلمت شب را شکافته‌ای

به حیاط خلوتم که می‌رسی

غم‌هایم را رفت وروب کن

که این چینی شکسته

به دست هیچ چینی بندی

وصله نمی شود.

 

۱۴۰۲/۲/۲

 

۴۷ / ۱۰۰

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> به سوی واپسین نوشته‌ها

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

مطالب شهرگان را مشترک شوید

برای دریافت تازه‌ترین مطاالب و به‌روزرسانی‌های مطالب شهرگان، به لیست پستی ما بپیوندید.

اشتراک شما با موفقیت انجام شد