UA-28790306-1
تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

تفحصی بر صلح از نگاه بانیان!

تفحصی بر صلح از نگاه بانیان!

 

هربرت جورج ولز نویسنده‌ی انگلیسی را می‌توان از اولین پیشگامان نظریه‌ی نظم‌نوین‌جهانی، بعد از جنگ اول جهانی دانست.

وی در سال ۱۹۴۰ کتاب The new word order را به رشته‌ی تحریر درآورد.

در این کتاب شما می‌توانید مبانیِ نظریِ گلوبالیسم و دلایل بوجود آمدن این ایده‌ی جهانشمول را در‌یابید. ولز انگیزه‌ی نوشتن این کتاب را در نتایج و رخدادهای جنگ جهانی اول می‌دید، بعدها نویسندگان و سیاستمداران دیگر از جمله کسینجر از روی دست ولز بسیار نوشته‌اند.

ولز معتقد بود متفقین برای بعد از جنگ، اهداف مشخصی تعریف نکرده‌اند و هدف آنها فقط مهار و کنترل هیتلر و سپس سقوط قدرت وی است.

به گفته‌ی ولز عدم نداشتن هدف، باعث می‌شود توازن نظمِ قبلی همچنان ادامه یابد.

به این دلیل است که او در کتاب از واژه‌ی «انقلاب» در امور ‌بین‌الملل و برقراری حقوق‌بشر استفاده می‌کند.

ولز در نظم جدید جهانی اولین نسخه‌ی خود از اعلامیه‌ی حقوق‌بشر را منتشر کرد که پیش‌درآمدی شد برای اعلامیه‌ی حقوق‌بشر سازمان‌ملل در سال ۱۹۴۶.

ولز در این کتاب تاکید می‌کند که یک حکومت جهانیِ سوسیالیستی و جهان‌وطنی مسائل و مشکلات اجتماعی، سیاسیِ مدرن را حل می‌کند. برای مثال وی معتقد بود که تکنولوژی و نوآوری‌های آن، جهان را کوچک خواهد‌ کرد و این جهان کوچک شده فرصتی‌ست برای متحد شدن ملل.

او تغییرات در مقیاس تولید را که نتیجه‌ی نوآوری‌های تکنولوژیک هست، به نفع جامعه‌ی انسانی می‌دانست و تولید بیشتر در جهت مصرف را مانع ایجاد جنگ‌های جدید می‌دانست!

ولز در این کتاب استدلال می‌کند که دوران ملیت و ملت‌گرایی منسوخ شده است و تنها «تثبیت امور عقلانیِ انسانی» یعنی اولویت‌های حقوق‌بشری، می‌تواند بقای انسان را تضمین کند، ولز بینش خود را از جمع‌سازیِ جهانیِ کمونیسم و مارکسیسم جدا می‌کند و در تعریف جمع‌گراییِ مورد نظرش می‌نویسد:

«جمع‌سازی به معنای رسیدگی به امور مشترک نوع بشر توسط کنترل مشترکی‌ست که مسئولیت کل جامعه را به عهده دارد، تحقق عملی برادری انسان از طریق کنترل مشترک!»

در مورد نظام سیاسی شوروی، ولز استدلال کرد که سوسیالیسم آن فاقد احترام به آزادی فردی‌ست، در حقیقت ولز نظام برآمده از نظم‌نوین‌جهانی را سوسیالیسم انسانی می‌نامد.

سوسیالیسمی که در آن حقوق شخصی و جمعی انسان‌ها به‌واسطه‌ی اشتراکات جمعی و کنترلی که بر آن از طرف شورای نخبگان می‌رود، رعایت می‌شود و حکومت ملزم به پاسخگویی‌ست، امری که در مورد چین اتفاق نیفتاده است!

ولز آزادی بیان را از شاخصه‌های نظم‌نوین‌جهانی می‌داند و معتقد است نشرِ قوی این مفهوم در خطِ مقدمِ تلاش برای صلح جهانی‌ست، او معتقد بود که انباشت ثروت از طریق نظام سرمایه‌داری و مصرف آن در تفاخر به ملیت توسط انسانها، عامل اساسی جنگ‌هاست، امری که بعدها نقیض آن در روند تاریخ اثبات شد، هم‌اکنون چین به عنوان مرکز مفهومیِ گلوبالیسم به دنبال تصرف تایوان است، یعنی دلایل جنگها همچنان پابرجاست!

به صورت خلاصه نظم جهانی مورد نظر ولز که بعدها به آن استناد شد را در سه بخش مهم می‌توان دسته‌بندی کرد:

الف) سوسیالیسم جهانی(جمعی) که آشکارا مالکیت فردی را هدف قرار می‌دهد و دارای برنامه‌ریزی و هدایت علمی‌ست.

ب) پافشاری مداوم بر قانون، قانونی بر رنجشِ کامل‌تر و حسادت‌آمیز از حقوقِ شخصی انسان.

ج) کامل‌ترین آزادی گفتار، نقد و انتشار و گسترش فریبنده‌ی سازمان آموزشی به خواسته‌های روز‌افزون نظم جدید.

ولز در سال ۱۹۴۶ در سن ۷۶ سالگی از دنیا می‌رود یعنی سالی که سازمان‌ملل‌متحد شروع به کار می‌کند، بخش بزرگی از ساختارهای اولیه‌ی سازمان‌ملل در زمینه‌ی حقوق‌بشر از اندیشه‌های ولز اقتباس شده است.

اکثر ساختارهای حقوقی جهان بعد از جنگ دوم جهانی در نتیجه‌ی افکار و آرمانهای ولز است، برای مثال وقتی صحبت از دولت پنهان یا deep state می‌شود، همان شورای نخبگان مورد نظر ولز است که قرار است این حاکمیت جمعی را کنترل و مدیریت کند.

شورای حقوق‌بشر سازمان‌ملل هم از آرمانهای اصلی ولز بود، این شورا همیشه گزارش سالانه‌ای به اعضای خود در مورد وضعیت حقوق‌بشر کشورها ارائه می‌دهد، در این گزارشها کشورها به لحاظ حقوق انسانی درجه‌بندی می‌شوند و این رتبه‌بندی لزوماً در جهت حقوق انسان نیست، در حقیقت این گزارش‌ها کدی برای مدیریت و کنترل جنگ‌ها توسط دولت‌های پنهان است.

بانیان نظم جدید با ایجاد جنگ‌های کوچک در مناطقی که حقوق‌بشر در آنها کمتر رعایت می‌شود، مدیریت رنج‌ها را به عهده می‌گیرند تا از جنگ‌های بزرگ و جهانی جلوگیری کنند.

ولز بارها در کتابش به این مهم اشاره کرده است.

پافشاری در قانون برای نظم‌نوین‌جهانی چه نتایجی داشته است؟

سوسیالیسم انسانی در قالب قانون یعنی چه؟

اگر به تبعات و نتایج این نظم در طول ۸۰ سال گذشته نگاه کوتاهی بیندازیم، درمی‌یابیم که آن قانون مورد نظر ولز همان هرم قدرتی‌ست که ولز رأس آن‌را در کتابش خطاب قرار می‌دهد:

«شما پیروز جنگی هستید که صلح را برایتان به ارمغان بیاورد!»

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها
تبلیغات

آگهی‌های اجاره خانه:

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: