UA-28790306-1
تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

نقدی بر رمان «‌روزگار سپری‌شده مردم سالخورده» اثر محمود دولت آبادی

نقدی بر رمان «‌روزگار سپری‌شده مردم سالخورده» اثر محمود دولت آبادی

 

نقدی از نعمت مرادی بر رمان سه جلدی «روزگار سپری‌شده مردم سالخورده» اثر محمود دولت آبادی

 

«چرک، چرک، چرک. مغزم پر از چرک است، ذهنم پر از چرک است. لایه‌های مغزم، تمام شیارهای آن پر است از چرک و عفونت و نفرت. بوی آن را حس می کنم» . «همه نحسی‌ها با عرعر آن کره خر وامانده شروع شد. کره خری که بابام مرغ و نه تا جوجه‌هاش را باش تاخت زده بود، کره خر غر‌شمال‌ها. هنوز آفتاب نزده بود که در خانه مان را زدند. عمه‌ات خورشید رفت پشت در و خبر آورد که دده کُلو آمده رد بابام برود سر حاج کلو را بتراشد. من زیر لحاف بودم. کرسی داشتیم. بابام نشسته بود پای سماور. برخاست قباش را پوشید، شالش را بست، چپقش را زد پر شالش و…»

اجتماع وانسان‌شناختی همواره یک موضوع مهم و جالب توجه برای جامعه‌شناسان و روان‌شناسان اجتماعی بوده است؛ این جامعه شناسان و روان شناسان طی سالیان اخیر انسان را در بستر اجتماع بررسی کرده و رفتارهای اجتماعی را مورد بررسی قرار داده اند. حال فرقی نمی‌کند که این اجتماع یک اجتماع روستایی باشد و یا نه یک اجتماع شهری کاملا مدرن باشد. می دانیم که اجتماع به گروهی از مردم گفته می شود که این گروه دارای ارزش‌های مشترک و واحد با یکدیگر هستند. حالا اگر کسی درون این اجتماع پیدا شود که در غالب دیگری ظهورکند چه اتفاقی خواهدافتاد؟ محسن میرزایی نویسنده خوب کشورمان در جستار آن (دیگری) با توجه به دوره‌های شرق و غرب خانم دکتر وحی، چنین نوشته است‌ که ازاتللو شکسپیر به‌عنوان دیگری تاویل وتفسیری نو و عمیق ارائه داده است. (اتللوی مغربی) نمایش‌نامه شکسپر یک دیگریست برای غربی‌ها. با آن رنگ وپوست متفاوت وشجاعت و صداقت وسادگی و بی شیله پیله بودن متفاوت. سیاسی نیست. هرچند بزرگترین قهرمان و فرمانده درجنگ است. اما هرچه هست از آنها نیست. و یک دیگری متفاوت است. آنها نمی توانند او را از خود بدانند. همیشه با او احساس تمایز و تفاوتی از بالا دارند و مدام برایش توطئه و توطئه‌چینی می‌کنند.

مایکل لیپتون نظریه‌پرداز سال‌های اخیر، تاثیرات نفوذ موثر شهر بر روستا را مورد تحلیل قرار داده است. وی می گوید امروزه در کشورهای فقیر دنیا برخورد طبقاتی، نه میان نیروی کار و سرمایه و نه میان منافع خارجی و منافع ملی است، بلکه میان طبقات روستایی و طبقات شهری صورت می‌گیرد. اتفاقی که برای سامون در طول این رمان سه جلدی و مخصوصاً جلد آخر می‌افتد. حرکت‌کردن از یک طبقه روستایی برای رسیدن به یک هدف دریک طبقه شهری است. کاراکتر سامون در روزگار سپری شده مردم سالخورده با آن ذهنیت و تفکر دگراندیش آیا زیر این چرخ دنده‌های طبقاتی له می‌شود یا نه؟ سامون به یک نحوی بعداز کلی مشقت و درد و کار به نویسندگی پناه می‌برد. او زیستن درجهان کلمات را انتخاب می‌کند. بازیگر تئاترمی شود. نمایشنامه می‌نویسد. زندان می‌رود. او سعی می‌کند از میان آن طبقه شریف وسخت‌کوش روستا از جاده‌های خاکی قدم‌هایش را روی آسفالت بگذارد و به جلو پیش برود. او می‌خواهد نماینده نسل جدید باشد و از سنت‌ها عبور کند. سامون عبدوس آن دیگری متفاوت است با تمام درد‌ها و رنج‌ها و هزینه‌هایش. دولت آبادی از زوایای مختلف در خصوص سامون، ماهیتش و وجوه تمایزش با دیگر روستایی‌ها اندیشیده و یحتمل بخاطر همین موضوع مهم است که راه و مسیر سامون از مابقی روستایی‌ها جدا است. ما‌حصل این قضیه در درون دولت آبادی شناخت از پیشینه‌ی خود است و در عین حال وضعیت و نحوه روایت سامون در جلد سوم یا همان پایان جغد است که با تکنیک‌های داستانی متفاوتش می‌کند. این تفاوت ‌مسئله‌ی تنوع زیستی، اقلیمی و فرهنگی سامون است.

شناخت دولت آبادی از زیست و طبقه و اقلیم خودش و پرداخت شخصیت‌ها از لحاظ انسان شناختی معرکه و بی‌نظیراست. او رفتار ارباب‌ها را از نزدیک لمس کرده است. حتی دو دسته بودن آنها را و شکل و شمایل چابلوسان و طرفداران آنها را به وضوع مشاهده کرده است. هرچند دولت آبادی در مورد تک تک شخصیت‌ها و اندیشه‌های ساده و پیچیده آنها ساعت‌ها و روزها با خود کلنجار رفته است و همه را در ذهنش طبقه بندی کرده است تا به شکل و شمایل دلخواهش برسد. در مورد سامون اما متفاوت برخورد می‌کند انگار سامون وجود خودش است با همان بدن و روح و روان و تمام مسائل عاطفی و احساسی و عشق و نفرت. با تمام کنش‌ها و واکنش‌هایش با تمام کابوس‌ها و رویا‌هایش. وجود سامون وجود یک دیگری متفاوت است. یک دیگری که به وسیله هنر نوشتن می‌خواهد به درک جهان اطراف خود دست یابد و درباره رویدادها و اتفاقات موجود در زندگی‌اش ‌دراین جهان بیا‌ندیشد. او می‌خواهد ریشه‌ها و شاخه‌های تاریکی را ببیند. دریافت‌ها و استدلال‌های به‌ظاهر ناهمگن مردم شهروروستا را درک کند و به پیش برود. اما زخم‌ها و درد‌ها در کنار ساکنان کلخچان و تاریخی که از قاجار به پهلوی می‌رسد همه و همه زخم‌هایی است که روح درد زده سامون را برای مرگ آماده می‌کند. «از کنار قبرستان رد شدم و حسش کردم و صدای پایش را و صدای نفسش را حس کردم»‌. در درونش کودکی زیست می کند که شبیه به خودش است. شبیه به روحش به درونش اصلا خود سامون است که دو بخش شده است. یک انسان دوبخشی.

دولت آبادی رابطه سامون با ذهن، فرهنگ و جامعه را خوب بررسی کرده است و از او شخصیتی ساخته است که شاید شبیه‌اش در ادبیات ایران دیگر با این قدرت ساخته نشود. در جلد سوم توانایی ذهنی سامون به‌طور نامحدودی انعطاف‌پذیر و متأثر از محیط است و محتوا و اتفاقات و حوادث برگرفته از تجربه و تعامل سامون با محیط اطراف است. قرار دادن شخصیت سامون در موقعیت‌هایی خاص است که دست دولت آبادی را باز می‌گذارد که هرطور که می‌خواهد او را به چالش بکشد. رفتارهای سامون و افکار و انگیزه‌های او مخصوصا در جلد سوم باعث می‌شود به درک افکار او معنایی خاص و بکر داده شود و مخاطب از او حسی زنده و منحصر به فرد بگیرد. دولت آبادی تمام اعمال او را پیش چشم مخاطب می‌گذارد. نه قضاوت می کند و نه اهل قضاوت است. او می‌داند انگیزه درونی سامون چیست و می‌داند تنها مولفه‌ای که بتواند او را به آرامشی زیبا فرا‌خواند مرگ نیست بلکه نیاز به احساس امنیت است که هم برای خود می‌خواهد و هم برای جامعه‌اش‌. سامون آن دیگری متفاوت است که به وضعیت موجود خود در زیست داستانی‌اش تن داده است و ذهن پرسشگرش او را با هزاران پرسش روبرو کرده است. تمام آن فضای سیاه با تمام آن وهم‌ها و هذیان‌ها و کابوس‌ها نتیجه همان ذهن پرسشگر است که احتمال شکست را برای او در دوران نوجوانی و جوانی به ارمغان می‌آورد. انتخاب شغل‌هایی که از روی اجبار اتفاق می افتد. کارگر فصلی زمین های کشاورزی نزدیک به ورامین. شاگرد سلمانی بودن که حس تنفر را در او زنده می کند. تلاش برای گروهبان شدن که بعدها بتواند امیر ارتش شود. اما دوستش مانع این کار می‌شود. دیدن آن دو ارباب و یا خان حاج کلیو و چالنگ . اینها همه و همه درد‌ها و زخم‌هائی است که او می‌بیند و جزیی از تجربه زیستی‌اش می‌شود و خیلی جاها باعث ناکامی‌های مداوم. کار در کفاشی و عکاسی‌. سامون همان سوشیانت ادبیات معاصر است. همان دیگری خاص و متفاوت. اسطوره‌ای که دولت آبادی در رمان سه جلدی اش بازآفرینی‌اش می‌کند.

 

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها
>> واپسین نوشته‌ها
تبلیغات

آگهی‌های اجاره خانه:

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: