ماجرای به قتل رسیدن بردیهها
کوروش دو پسر به نامهای کمبوجیه و وهیزداته بردیه از کاساندان و دو پسرخوانده به نامهای مگابرن ویشتاسپ (فرورتیش) و گائوماته بردیه از آمیتیس داشت. گائوماته بردیه (سپنتداته) و وهیزداته بردیه در غیاب کمبوجیه مملکت را اداره میکردند. چون شایعهٔ مرگ کمبوجیه در مصر (پیش از خبر مرگ او در سوریه) به ایشان رسید در پئیشیااووادا (اَبَرَج) در پارس همدیگر را ملاقات کردند و نه خود وهیزداته بردیه بلکه گائوماته بردیه نوادهٔ دختری آستیاگ همچنان مسئول ادارهٔ کلّ کشور شد و وهیزداته به عنوان حکمران پارس و نیمه شرقی امپراطوری باقیماند و این برای سران پارس ناخوشایند بود که قدرت دوباره به دست مادها بیفتد. لذا داریوش این دو را به عنوان بردیههای دروغین و همچنین مگابرن ویشتاسپ (فرورتیش) را به قتل رساند. این رشته قتل میرساند که به احتمال زیاد کمبوجیه نیز توسط وی و کسانش ترور شده بود. یعنی داریوش نه تنها دو پسر کوروش بلکه دو پسرخواندهٔ وی را نیز به قتل رسانده است.
داریوش به خاطر اینکه قضیه را بپوشاند داستان دروغی بودن وهیزداته بردیه (حاکم پارس و نیمه شرقی امپراطوری هخامنشی) و گائوماته بردیه پسر ملکه آمیتیس را شایع کرده و در کتیبه بیستون نویسانده است. در حالی که خودش با پارمیس دختر گائوماته بردیه ازدواج کرده بوده است. هرودوت نیز از زبان کوروش به ویشتاسپ میگوید که «پسر تو داریوش مشغول توطئه علیه خاندان من است» و در این باب خوابی را که کوروش دیده است، بیان می کند:
«کورش نخستین شبی که پس از گذشتن از رود در خاک دشمن بخفت، داریوش بزرگترین پسر شاهزاده ویشتاسپ و نوادهٔ ارشام هخامنشی را به خواب دید.
از شانههای داریوش بالهائی برآمده بود که یکی بر آسیا سایه افکنده بود و دیگری بر اروپا. داریوش در آن هنگام تازه پا به بیست سالگی میگذاشت و هنوز به سپاه وارد نشده بود و از این جهت در پارس مانده بود. کورش چون از خواب برخاست آن رؤیا را در مغز خود سبک سنگین کرد و نگران شد و اندیشید که باید توطئهای علیه وی و خاندانش در کار باشد.
بنا براین شاهزاده ویشتاسپ را به گوشهای فرا خواند و او را گفت، ویشتاسپ بر من آشکار شده است که پسرت داریوش علیه من و تخت و تاجم توطئهای چیده. اکنون به تو میگویم که چگونه این امر را حتمی میدان.
ایزدان تندرستی مرا پاسبانی میکنند؛ و از هرگونه خطری پیشاپیش هشدارم میدهند دیشب پسر بزرگت را در خواب دیدم در حالیکه بالهائی از شانههایش برآمده بود که یکی آسیا را با سایه خود فرا پوشانیده بود و دیگری اروپا را از رویا بدون هیچگونه شکی اطمینان میتوان داشت که او سر توطئه بر علیه من را دارد، بی درنگ به پارس برگرد تا پس از آنکه پیروزمندانه از کشور ماساگتها برگشتم پسرت را پیش من آوری تا اورا بیازمایم.
چنان بود گفتار کورش که میپنداشت از سوی داریوش خطری متوجه وی است اما نتوانست دریابد که معنی حقیقی آن رؤیا چیز دیگری بود. هشداری که خداوند بهوسیله خواب به وی فرستاد میبایست بدو فهمانده باشد که وی در همان روزها و در همان سرزمین کشته خواهد شد و پادشاهیاش از خاندان او سلب شده و به داریوش خواهد رسید.
ویشتاسپ در پاسخ کورش چنین گفت: شاهنشاها مبادا آنکه یک پارسی زنده باشد و بخواهد علیه تو توطئه بچیند امیدوارم اگر چنان کسی هست مرگی تیزچنگال او را دریابد. پیش از تو پارسیان فرمانبردار دیگران بودند تو آنان را آزاد ساختی و بر ایشان باجگزاران بیشمار فراهم آوردی و آنان را سرور همگان ساختی.
اگر رویائی تو را هشدار داده است که پسر من بر تو دل چرکین کرده، من خود بیدرنگ او را بدستت میسپارم تا هرچه خواهی با او بکنی. ویشتاسپ چون این بگفت اجازه گرفت و بهسوی پارس شتافت تا مواظب کارهای پسرش باشد.»
وقتی سرگذشت بردیهها را در نوشتههای کتسیاس میخوانیم، معلوم میشود که وهیزداته بردیه همان بردیه پسر کوچک کوروش است چون هم، نام/لقب شان بردیه است و هم حاکم نیمهٔ شرقی امپراطوری هخامنشیان بودهاند. مطابق کتیبهٔ بیستون لشکریان وهیزداته بردیه در آغاز قیام داریوش مشغول خواباندن شورش کاپیشا در سمت کابل بودهاند. و در مورد گائوماته بردیه هم معلوم میشود، او پسر ملکه آمیتیس همسر کوروش ابتدا حاکم بلخ و ناظر درهٔ سند، بعد نائبالسلطنهٔ کمبوجیه و بردیه بوده است و لذا جایی برای بردیههای دروغین بودن ایشان باقی نمیماند.
آن چه در باب نام بردیه (تنومند) باعث سوء تفاهم شده است، غالباً تصور شده است بردیه یک فرد بوده، ولی بردیه در خانوادهٔ کوروش دو تن بوده است: وهیزداته بردیه پسر کوچک کوروش و گائوماته بردیه (سپیتاک سپیتمان) پسرخوانده و داماد کوروش که در غیاب کمبوجیه حکومت میکرده است. آنکه روشنفکر و وزیر بوده است همین پسر خواندهٔ کوروش بوده است که هاروی کرافت وی را همان گوتمه بودا میداند و هرتسفلد وی را همان زرتشت سپیتمان.
این موضوع که وهیزداته بردیه در پئیشیااووادا با حضور خود اختیار اداره مملکت را به برادرخواندهٔ خود گائوماته بردیه واگذار کرده بود، بدین سبب به قول اشیل تراژدینویس یونانی او در نزد پارسیان ننگ خاندان به شمار میرفت. او به پیروی از کامبوجیه این کار را انجام داده بود چون کمبوجیه نیز این برادرخواندهٔ خویش را در غیاب سفر جنگی خویش به مصر، نائب السلطنهٔ خویش قرار داده بود. فرق تصمیمشان در این بود که وهیزداته بردیه با وجود حضور خویش ادارهٔ مملکت را به گائوماته بردیه تفویض نموده بود. کتسیاس وهیزداته بردیه را هم پسر آمیتیس دختر آستیاگ معرفی نموده است ولی داریوش برای رفع این خبر شایع در کتیبهٔ بیستون تصریح میکند که کمبوجیه و بردیه از یک پدر و مادر بودند. این شایعه میتواند از آنجا ناشی شده باشد که آمیتیس در پرورش وهیزداته بردیه سهیم بوده است. نام وهیزداته مترادف بردیه به معنی مخلوق تنومند بودهاست. عنوان بردیه و سمردیس (دارای نیروی سه مرد) در مورد گائوماته بردیه لقبی به خاطر قامت بلند وی بوده است. چون در نقش دخمهٔ او در سکاوند هرسین، قد او ۱۸۸ سانتیمتر و قد خدمه آتش کنار او نزدیک نیم متر رسم شده است. در کتیبهٔ بیستون نیز برای اینکه قد او جلب توجه نکند، او را به زیر پای داریوش نقش نمودهاند. به قول هرودوت مردم آسیا به غیر از پارسیان از شنیدن خبر مرگ گائوماتای مغ دریغ خوردند:
विहायस् vihAyas adj. vigorous
विहायस् vihAyas adj. mighty
भारसह adj. bhArasaha very strong or powerful
نام پئیشیاووادا (محل وهیزداته بردیه و جای انتخابشدن گائوماته بردیه به حاکمیت) با اَبَرَج پارس همخوانی دارد:
معنی نام پَئیشیااووادا و کوه آن آرکادریش
نام پَئیشیااووادا به معنی دژ دارای دیده بانی و نام کوه مجاور آن آرکادریش به معنی دارای نمای با شکوه بوده است. اینجا با ابَرَج (جایگاه بلند) که حاوی دژ کوهستانی طبیعی است همخوانی دارد. بعد از شنیدن شایعهٔ مرگ کمبوجیه در مصر پارس ناامن بوده و برادرخواندگان وهیزداته بردیه و گائوماته بردیه در این دژ کوهستانی همدیگر را ملاقات نموده و برای ادارهٔ کشور تصمیم گرفتهاند:
Paśya (पश्य) refers to “what sees or looks on”
paśya (पश्य).—a S Looking, seeming, appearing
Paśya (पश्य) refers to “behold”.
uvada (upada): fortress with high position
अर्क m. arka flash of lightning, splendorous
दृश m. dRsha look
दृशा f. dRshA eye
दृश m. dRsha appearance
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
جواد مفرد کهلان محقق تاریخ اساطیری ایران