Advertisement

Select Page

«کوهی» شعری از هوشنگ رئوف

«کوهی» شعری از هوشنگ رئوف

 

با حسٍ سینه ی گَوزن

چهچه می‌زند باد

 از بوی عطسه‌ی آهو

هو … هو … هو…. ه…

و کوه در قُرقِ چشمان پلنگ

پرده‌ی مهتاب را در بالاترین

مخملی می‌خواند

تا دمیدنِ دم از سینه‌ی سیاه کتری

خستگی وُ خواب را

هیزم هیزم

بر شعله های بلوط بار می زنم

و شانه به شانه‌ی کوه

رقص ماه را

در بلوغِ کامل عشق

با پیاله‌های چشم پلنگ

جرعه جرعه می‌نوشم …

 

#هوشنگ‌ـ‌رئوف

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights