هفتشنبههای بلوچ
پاسخ به آمریکا
آیتالله نوری همدانی با اشاره به سخنان جان کری و اوباما در باره ایران گفت: “بیان این سخنان موجب تأسف است، اوباما گفته که ایران به دلیل فشارها حاضر شده بر سر میز مذاکره بنشیند، باید به این سخنان پاسخ گفت.”
از آنجاییکه این آیتالله برای خودش مرجع تقلیدی است، نمیشود به دستورش بی تفاوت ماند. لذا من به نوبۀ خودم به این سخنان پاسخ میدهم:
ای اوباما! و ای جان کری! چرا شما هر کجا که میکرفون گیر میآورید نسنجیده حرف میزنید؟ متوجه نیستید که حرفهای شما رصد میشود و سپس باعث تأسف میگردد؟
آقای اوباما! ما توقع نداشتیم که مرد گندهای مثل شما هم از این حرفها بزند. برعکس انتظار ما این بود که اگر جان کری چنین حرفهایی میزند شما صدایش بزنید گوشش را بکشید و او را و هوش و حواسش را سرجایشان بنشانید. بازی کردن با دم شیر برای شما گران تمام میشود. حتی اگر آن شیر در حال نرمش قهرمانانه باشد. اگر پس فردا همین آیتالله همدانی نوری عصبانی بشود و شما را نفرین بکند چه خاکی دارید که بر سرتان بریزید؟ ایمان و اعتقاد اگر ندارید ترس از خدا که باید داشته باشید. کجای ایران زیر فشار بود که شما هی شایعه راه میاندازید که ما به دلیل فشار حاضر به مذاکره شدهایم؟ ما که تا ابد بنا نداشتهایم با شما رابطه نداشته باشیم. حداقل نشریات ما را بخوانید و از این انبوه خاطراتی که از حضرت امام این روزها نقل میشود آگاه بشوید. ما اگر از دیوار سفارت شما بالا رفتیم، اگر پرچمتان را آتش زدیم و اگر سی و خوردهای سال فریاد زدیم: “مرگ بر شما” به این خاطر بود که “رشتۀ وفا را پاره کنیم شاید گره خورد به هم نزدیکتر شویم”. وقتی شما اهل معامله هستید و ما هم اهل معامله هستیم دیگر چه جای قهر کردن میماند؟ نباید جای اینگونه حرفها باشد. اگر میبینید بعضی از مسئولان ما چنین حرفهایی میزنند شما باید بدانید که برای مصارف داخلی است. ما توقع نداشتیم که شما هم مصارف داخلی داشته باشید. شما که یک عمر ما را شیطان بزرگ خطاب نکردید. همانطور که گزینه جنگ روی میز شماست گزینه شلنگ تخته هم توی کشوی ماست. خوشتان میآید ما دوباره در دور بعدی انتخابات احمدی نژاد را بکنیم رئیس جمهور خودمان؟ اگر نه، خوب بگیرید جلوی این زبان صاحب مرده خودتان را.
همایش سادات
بر اساس آمارِ ادارۀ ثبت احوال، در کشور شش و نیم میلیون سیّد که تا کنون سیّد بودن آنها احراز شده است وجود دارد.
مملکت که اسلامی باشد، آمار و ارقام خیلیچیزها دست آدم میآید و دیگر چپ و راست هر کسی برای آدم، ادا و اصول سیّدبازی در نمیآورد. شما در زمان شاه فراری به دنیا نیامده بودید. در آن زمان اصلاً آمار درست حسابیای در این موارد حیاتی وجود نداشت. به همین خاطر، یکهو هر سی و پنج میلیون نفر از دم سیّد شدند. در نتیجه حضرت امام که خودشان سیّد بودند چارهای نداشتند جز اینکه تشریف بیاورند و ببینند حرف حساب آنها چیست. که در همان دهۀ فجر بدون فوت وقت سید بودن خیلیها را محرز ندانستند و خلاصه انفجار نور و زور و بالای پشت بام و از این قبیل چیزها پیش آمد که تا همین حالا هم ادامه دارد. از آن سی و پنج میلیون سیّدِ “روح منی خمینی، بت شکنی خمینی”، فعلاً فقط شش و نیم میلیون سیّد احراز شده داریم که به سادات معروف هستند. ممکن است شما فکر کنید که این آمار به چه درد ما میخورد. همین فکر نشان میدهد که شما شرعیات خوبی ندارید. سادات جایگاهشان آنقدر والاست که شما میتوانید خمس خود را به آنها بپردازید. داشتن چنین نیروی عظیمی در فردای صد و پنجاه میلیونی کشور اسلامی ما در هنگام برنامهریزی، نعمتی است خدا دادی که سایر کشورهای اسلامی از آن محرومند. خوشبختانه در کشور ما قدر این عزیزان را میدانند و سال گذشته نخستین همایش آنها را در قم تشکیل دادند. چنانچه شما هم جزو سادات تشریف دارید و سید بودنتان محرز شده است. (اگر پروسۀ احراز شدن سیّدی برایتان مهم است، باید تا حوزه تشریف ببرید تا طلبهای، آن را برای شما شرح بدهد. البته شب آنجا نخوابید.) و به این همایش دعوت نشدید، نگران نباشید چون همایش دیگری در راه است.
تاریخ ثابت کرده است که هیچ همایشی تا ابد، خشک و خالی باقی نمیماند. همیشه از دل همین همایشها چیزهای بهتری بیرون آمده است. روی همین اصل، راه اندازی یک حزب میتواند برای همایش سادات، دستآورد خوبی باشد. مخصوصاً که ما در سرتاسر جهان، حزب سادات نداریم. برای آنکه با انور سادات ملعون اشتباه نشود بهتر است آن را “حزبالاساداتالمحرزه” بنامیم. این جناح بندیهای اصولگرا و غیر اصولگرا آحاد ملت ما را رو در روی هم قرار میدهد. از این رو در رویی، صندوقهای رأی ما آسیب میبیند و در بلند مدت نماز جمعه دچار ریزش میشود. وقتی ما حزب قوی “ساداتالمحرزه” را داشته باشیم. شش و نیم میلیون نیروی کمکی سیاسی برای عزیزان نظامی خود مهیا کردهایم که در خدمت نظام و ولایت خواهند بود. این نیروی عظیم در فتنههایی مثل فتنۀ سال هشتاد و هشت اگر یکهو همایش خود را در خیابان نمایش بدهد، فیالفور کشور را از خطرات و توطئههای دشمنان محافظت خواهد کرد. نقل است از ابن عباس که فرمودند: ” اذا جاء زماناً (یعنی اینکه زمانی خواهد رسید) الحزب فقط حزبالساداتالمحرزه” یعنی که حزب فقط حزبالله، رهبر فقط روحالله. که در اینجا مراد و مقصود همانا حضرت رهبری میباشد. ولله اعلم بالصواب. شما هم اینقدر گیر ندهید.
مرقد آن است که خود ببوید
بسیجیان کاشانی با شصت لیتر گلاب ناب دو آتشه با اسانس بالای چهل درصد، حرم مطهر حضرت امام را شستشود دادند و عطر افشانی کردند.
گلاب از زمانهای بسیار بسیار قدیم یک منبع طهارت و پاکیزگی بوده اما اجداد ما به خاطر نبودن عتبات عالیه و قبور متبرکه، مجبور بودند از آن در تهیه زولبیا و بامیه و فرنی و حلوا استفاده بکنند. اما در زمانهای بسیار بسیار حالا که بزرگان ما خیلی وفات کردهاند و ما هم به اهمیت آرامگاه پی بردهایم، ارزش این مایع خوشبو را بهتر شناخته، از آن در شستشو و سپس عطرافشانی استفاده میکنیم.
کفار که در هر زمینهای با اختراع چیزهای عجیب و غریب تلاش کردهاند از ما پیشی بگیرند در این زمینه عقب مانده و هنوز نتوانستهاند مایعی اختراع کنند که به مقدسی گلاب باشد. در مورد عظمت این مایع همینقدر کافی است که شما هر کجای کرۀ زمین که حفاری بکنید احتمال اینکه به نفت دسترسی پیدا کنید هست اما گلاب فقط در مملکت اسلامی قمصر کاشان درجه یک آن تولید و سپس به اقصی نقاط جهان برده میشود تا با آن حرمهای متبرکه را شستشو داده عطر افشانی بکنند.
شما همچنین نباید به حرف امروز دایی من گوش بدهید. خود او زمانی که حضرت امام(ره) تشریف آوردند دنبال ماشین ایشان آنقدر دویدند که غش کردند. اما بعدها که در زندان توبه نکرد و مورد عقوبت الهی قرار گرفت، بد دهان گردید. البته او تقصیر چندانی ندارد و من در این زمینه مقصر هستم که نباید نظر او را در این زمینه میپرسیدم. اما چون عمهجان نبود نظر او را آن هم با عطوفت اسلامی هر چه تمامتر که آن روی سگش بالا نیاید پرسیدم. متأسفانه باز هم او بی ظرفیتی نشان داده و با پرخاش گفت:” مقبره آن است که خود ببوید. یک لیتر گلابِ نه چندان نابِ یک آتشه با همین اسانسِ شیشههای بازاری میتواند مستراح یک پادگان را هم معطر کند. چه خبر است شصت لیتر؟”
صدور شناسنامۀ نمادین برای شهدا
معاون ثبتیِ سازمان ثبت و احوالِ کشور اعلام کرد که به زودی برای شهدا شناسنامههای نمادین صادر خواهد شد.
با توجه به اینکه شهیدان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند دلیلی ندارد که مثل بقیه مردگان بی شناسنامه باشند.
در حال حاضر افرادی که نصف شهدا زنده نیستند دارند سرانه و سبد کالا میگیرند در حالیکه شهدا از دریافت این پول و این سبد محروم هستند. درست است که شهدا جایگاه والای ملکوتی را رها نمیکنند و برای گرفتن صنار سه شاهی و دوتا مرغ یخزده به این جهان گذرا تشریف نمیآورند، اما راه حل وجود دارد. اگر بانک مرکزی پذیرفت که با شناسنامۀ نمادین برای این بزرگواران حساب نمادین باز کند که هیچ، اگر نپذیرفت بنیاد شهید که هست. این بنیاد مال شهداست. پول، جنس، کالا، طلای شکسته، نقرۀ قدیمی به درد نخور، همه چیز قبول میکند. دولت میتواند مبلغ کل را به حساب این بنیاد واریز کند. برای سبدها هم بنیاد، آدم میفرستد بیاورند.
یکی دیگر از محاسن صدور شناسنامه برای این عزیزان نمادین، خدمت به دین ماست. با توجه به وارد شدن بحث تقلب توسط فتنه و دشمنان نظام، این عزیزان با شرکت نمادین خود در انتخابات میتوانند حمایت از انقلاب و رهبری را به نمایشِ نمادین بگذارند.
شهدا با قربانی کردن جان خود تا ابد حمایت خود از جمهوری اسلامی و ولایت فقیه را به ثبت رساندهاند و طبیعی است که در همۀ انتخابات رأی خود را به کاندیدایی بدهند که در خط مقام معظم رهبری و آرمانهای انقلاب گام برمیدارد.
دادن پستهای نمادین کلیدی در وزارت نفت، دفاع و حتی کشور به این عزیزان، روحیۀ ایثارگری را تقویت میکند. از طرفی ما در مقابل بحثهای جانبی حقوق بشر که حربهای است در دست کفار، بحث “حقوق فرا بشر” را مطرح میکنیم. بحثی که به صورت نمادین مفسرین شهید ما آن را به پیش خواهند برد. با استفاده از همین عزیزان ما سمینارهایی با حضور کشورهای مسلمان منطقه برگزار خواهیم کرد تا آنها هم در مقابل این معضل حقوق بشر که کفار خلق کردهاند نفسی بکشند.
البته قانون اساسی ممنوعیتی برای ورود شهدا به مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری تعیین نکرده است. اینان که خود در مبارزات به شهادت رسیدهاند چرا از همان طریق به ریاست جمهوری نرسند؟ فکرش را بکنید در میان دوستداران ولایت و مومنین چه ولولهای خواهد افتاد. اشک شوق است که در همه جا موج خواهد زد. بسیار طبیعی است که در چنان صورتی کسی را یارای رقابت و جرأت رویاروی با شهدا نباشد و ما شاهد صندوقهای رأی سی و پنج میلیونی به بالا باشیم.
ممکن است دشمنان نظام چنین القاء کنند که پس از انتخاب شدنِ رئیس جمهور، چون شهید حضور فیزیکی ندارد مسئله دچار اشکال اساسی خواهد شد، در صورتیکه حضرت ولی عصر ارواحنا فدا هم در غیبت تشریف دارند اما حکومتِ خود را، از طریق نمایندۀ برحق انجام میدهند. در چنان صورتی حکومت دنیوی هم بر دوش پر توان ولایت خواهد افتاد که این همان وعدۀ سعادت فیالدارین است و رساندن پادشاهی هر دوجهان به اشرف مخلوقات که در اینجا کسی نیست جز مقام معظم رهبری.تکبیر.