Advertisement

Select Page

مهاجرت، زبان و شعر؛ در گفتگو با دکتر مهناز بدیهیان، شاعر و مترجم

مهاجرت، زبان و شعر؛ در گفتگو با دکتر مهناز بدیهیان، شاعر و مترجم

mahnaz_badihianمهناز بدیهیان، شاعر، مترجم و فعال اجتماعی کالیفرنیاست که تاکنون چند مجموعه شعر به زبان‌های فارسی و انگلیسی از او منتشرشده است.

 او در حال حاضر در شمال کالیفرنیا مجله ادبی چندزبانه آنلاین، مجله ماه، اولین مجله ادبی اینترنتی به زبان فارسی جهت ایجاد محلی برای تبادل‌نظر شاعران از سراسر جهان اداره می‌کند،که این پایگاه در ایران فیلتر شده است. وی یکی از اعضای فعال شاعران انقلابی (RPB) در سانفرانسیسکو است. مجموعه‌ای از اشعار او توسط آندرس آلفارورا به اسپانیایی ترجمه شده که در سال ۲۰۱۰منتشر شد. هم اکنون او یک رمان به نام «مانند یک لباس عروسی» در دست نوشتن دارد. بدیهیان در سال ۲۰۰۹مجموعه شهر صدای اعتراض قلم را منتشر کرد و در سال ۲۰۱۳کتاب آنتالوژی شعر بیش از سی شاعر معاصر ایرانی را به انگلیسی ترجمه کرد (Saplings Arise) که با مقدمه‌ای توسط جک هرشمن در سانفرانسیسکو منتشر شد. از او تاکنون چند مجموعه شعر به زبان‌های فارسی و انگلیسی منتشر شده است.

 

در پدیده‌ی شعر امروز دو نگاه متفاوت به شعر مهاجرت وجود دارد که آن را گاهی ادبیات مهاجرت و یا ادبیات تبعید نام‌گذاری می‌کنند، به‌عنوان کسی که فعالیت ادبی‌اش را در خارج از ایران و در مهاجرت شروع کرده است چه تمایزی بین این دو می‌بینید آیا اصلاً می‌توان میان این دو تمایزی قائل شد؟

در ابتدا باید یادآور شوم که زمانی که در ایران بودم نیز فعالیت ادبی داشتم ولی نه به‌صورت گسترده. بنیان گدار مجله‌ی ادبی مهر در دانشکده‌ی مهرآیین اصفهان بودم که ماهیانه منتشر می‌شد.

و اما در پاسخ به سؤال شما در ارتباط باادبی‌ات مهاجرت و ادبیات تبعید، اگر ابتدا به مفهوم این دو لغت توجه کنیم تفاوت زیادی را متوجه می‌شویم. اختیاری (مهاجرت) و اجباری (تبعید) و درنتیجه فرد شاعری که در تبعید بسر می‌برد ادبیات اعتراضی می‌آفریند و نوشته‌ها گاه نیز نوستالژیک است. این اعتراض را در آثار هنرمند در تبعید به‌طور وضوح می‌توان دید درحالی‌که برای یافتن صدای اعتراض در آثار فرد مهاجر نیاز به ذره‌بین داریم و موشکافی! زیرا هنرمند و نویسنده‌ی مهاجرت هر زمان می‌تواند وضعیت مهاجرت را پایان دهد و به خانه بازگردد!

یکی دیگر از خصوصیات در تبعید بودن شاعر و یا هنرمند گاه به وجود آمدن خلاقیت در آثارشان هست. به‌طور مثال به چند نمونه‌ی زیر اشاره می‌کنم.

–          Canto General  by Pablo Neruda

–          The Divine Comedy by Dante

–           The Important of being Ernest by Oscar Wild

باید به این نکته هم اشاره کنم که در عصر قوی ارتباطات مفهوم مهاجرت و تبعید تا حدودی رنگ باخته است.

در طول سال‌های گذشته اشعار زیادی را از فارسی به انگلیسی برگردانده‌اید که اخیراً هم یکی از این مجموعه‌ها در آمریکا منتشرشده است، فکر می‌کنید مخاطب شعر فارسی که به انگلیسی ترجمه می‌شود چگونه باشد؟ آیا ترجمه‌ی اشعار ایرانی به زبان انگلیسی به‌خصوص ادبیات معاصر ایران می‌تواند معرف مؤثری برای  آثار ادبی در ایران به مخاطب غیرفارسی‌زبان باشد؟ 

اگر بتوانم بگویم مشت نمونه‌ی خروار است این ترجمه‌ها می‌تواند معرف اندکی از غول ادبیات ایران باشد. ادبیات ایران دریای بیکران است و بخصوص که زبان فارسی،‌ زبان آهنگین شعر است و بزرگ‌ترین سرمایه‌ی ایران دردانه‌ی ما شعر آن است!

ولی باید به همین ترجمه‌های اندک ارج نهاد زیرا که کاری بس دشوار و ارزنده است برای معرفی هرچه بیشتر ادبیات ایران بجهان و بلعکس.

اشعار شما عموماً به هر دو زبان انگلیسی و فارسی است که خصوصاً با محتوای مشترکی نوشته می‌شود، چه تمایزی میان دو زبان در شعر وجود دارد و این تمایز بازهم از طریق ترجمه‌ی اثر می‌تواند منتقل شود؟ یا اصلاً خودتان تمایزی میان سرایش شعر به دو زبان مختلف قائل می‌شوید؟

فرق بسیاری است بین شعر فارسی و به‌طور مثال شعر انگلیسی. کلمات فارسی با وزن و آهنگی متفاوت بیانگر احساسات ما در قالب شعر است که با وزن و مفهوم همان کلمات در زبانی دیگر متفاوت است. باید توجه داشت که کلمات دارای بار فرهنگی هستند که در هر زبانی متفاوت است. مثلاً وقتی می‌گوییم «دامن، دامن گریستم»، چه زیبا و آهنگین و شاعرانه است که ترجمه‌ی آن چیز زیبا و درستی  ارائه نمی‌دهد و آن مفهوم فرهنگی و روحی، عاطفی را ندارد، بلکه فقط می‌رساند که بسیار گریستم!

در مورد آثار شعری من باید بگویم که گاه شعر به زبان فارسی در من حضور به هم می‌رساند و گاه به زبان انگلیسی. گاه قابل ترجمه هستند به آن دیگر زبان و گاه اصلاً نمی‌توانم آن را به زبان دیگری برگردانم.

به‌عنوان یک شاعر و مترجم مهاجر، دغدغه مهاجرت چه قدر در اشعار شما بازتاب داشته است، آیا این دغدغه را در سرودن اشعارتان به زبان انگلیسی هم داشته‌اید؟

حدود ۳۵ سال است که در آمریکا زندگی می‌کنم. در اینجا به تحصیلاتم ادامه داده‌ام چه در رشته‌ی شعر و چه در زمینه‌های دیگر. در اینجا فرزندانم را بزرگ کرده‌ام و حالا بعدازاین همه‌سال کمی زندگی‌ام در اینجا غبار غربت از چهره پاک‌کرده است. و در جواب به سؤال شما باید بگویم مطمئناً در آثار من دغدغه‌ی مهاجرت تأثیر بسزایی داشته است که هم در شعر فارسی و هم انگلیس بچشم می‌خورد.

مؤلفه‌های تأثیرگذار بر شعر مهاجرت کدامند بیشتر تأکیدم بر زبان و محیطی است که شعر در آن شکل می‌گیرد چه قدر این فضا می‌تواند کیفیت شعر مهاجرت را تحت تأثیر قرار دهد؟

اول مهم‌تر از هر چیز خود زبانی است که شما با آن کار می‌کنید. برای استفاده یک‌زبان و خلق آثار ادبی تنها دانستن آن زبان کافی نیست بلکه شما باید فرهنگ پنهان در پشت آن کلمات را نیز بدانید. و البته محیطی که شما با آن سروکله دارید بسیار مهم و تأثیرگذار است. جایی که من هم‌اکنون زندگی می‌کنم شهر سانفرانسیسکو در شمال کالیفرنیاست که محل شاعران، هنرمندان انقلابی و معترض و آگاه به مسائل جهان است که تأثیر بسزایی در نوشته‌های من داشته، بخصوص که من یکی از اعضای فعال گروه شاعران انقلابی سانفرانسیسکو هستم که در جهان شعبه‌های بسیاری دارد و چنانچه شاعران و هنرمندانی هستند که علاقه‌مند به عضویت در آن هستند می‌توانند با من تماس بگیرند.

در طول سال‌های گذشته، خیل زیادی از نویسندگان و شاعران به‌اجبار یا دلخواه خود از ایران خارج‌شده‌اند و همین باعث گسترش ادبیات مهاجرت شده است، به‌عنوان شاعری که سال‌هاست خارج از ایران فعالیت کرده است کیفیت کار و آثار نویسندگان و شاعران ایرانی را در هجرت چگونه می‌بینید؟ چه قدر فکر می‌کنید خروج نویسندگان از ایران می‌تواند بر کیفیت آثار ادبی در داخل و خارج از ایران اثر بگذارد؟ 

سؤال  پیچیده ایست. ما شاعران و نویسندگان بسیار خوبی در خارج از ایران داریم ولی عده‌ای هم «طبل در بازار مسگران» را آویزه‌ی گوش کرده‌اند و آثار نه‌چندان خوبی به وجود آورده‌اند. بااین‌همه باید به همین گروه نیز احترام گذاشت چون نیت همه درگیر بودن باکار ادبی است. بیش از هر چیز ترجمه‌ی آثار زبان‌های دیگر برای نزدیک شدن فرهنگ‌ها کاری است بسیار ارزشمند.

به‌عنوان شاعری که با شاعران و نویسندگان غیر ایرانی هم همکاری دارد جایگاه شعر ایران در محیط غیرفارسی‌زبان چگونه است؟ چه مؤلفه‌ی خاصی از شعر مدرن ایران هست که فکر می‌کنید موردتوجه مخاطب غیرفارسی‌زبان قرار می‌گیرد؟ شعر امروز ایران توانسته است خود را به غیرفارسی‌زبانان هم معرفی کند؟ 

ادبیات ایران جایگاه والایی لااقل بین شاعران و نویسندگان آمریکا دارد. شما حتماً می‌دانید که مولانا برای سال‌ها پرفروش‌ترین شاعر آمریکا بوده است که البته باید از آقای کلمن بارکس تشکر کرد!

حافظ ما هم که در آمریکا به زبان انگلیس در دسترس است بسیار طرفدار دارد. اخیراً به دعوت انجمن بین‌المللی شعر به کوبا سفری داشتم و دیدم و شنیدم که تا چه حد عاشق شعر حافظ هستند.

از آثار مدرن‌تر شاملو و فروغ به دلیل ترجمه‌ی آثارشان کمابیش در حال شناخته شدن هستند. در ایران امروز شاعران قوی با آثار بسیار ارزشمند  زیاد داریم. باید ترجمه کرد، ترجمه و این ادبیات دردانه را به جهان بیشتر معرفی کرد.

باید بگویم که به دلیل مسافرت‌هایی که در کشورهای مختلف جهان داشته‌ام، متوجه شده‌ام که ادبیات و فرهنگ ایرانی موردتوجه و ستایش این کشورهاست و یکی از همین کشورها آمریکاست. البته همه میدانیم که در ایران نیز سال‌هاست عطش خواندن آثار ادبی جهان به زبان فارسی وجود داشته و ترجمه‌های بسیاری نیز صورت گرفته که این آثار ترجمه تأثیر بر روی شعر و ادبیات ایران گذاشته که کاملاً قابل‌لمس است.

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights