UA-28790306-1
تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

بررسی ریشه نام شهر “کرج”

بررسی ریشه نام شهر “کرج”

دکتر مرتضی مومن‌زاده

   در این مقاله دو موضوع مدنظر است. اوّل اینکه معنی واژۀ “کرج” چیست؟. دوّم اینکه چه عاملی باعث شده که این مکانِ جغرافیائی “کرج” نامیده شود. برای پاسخ به این دو پرسش ابتدا مروری بر تاریخچۀ “کلان شهرِکرج” می‌شود. سپس فهرستی از دیگر جاها که نامی مشابه “کرج” دارند ارائه میگردد. در خاتمه با مقایسه (استقراء و قیاس) این دو منبعِ اطلاعات، به این دو پرسش پاسخ داده خواهد شد.

    نکته‌ای بسیار مهم در ریشه‌ یابی نام “کرج” این که “کرج” واژه‌ای عربی زده است و پیش از آن “کَرَه” (Karah) نامیده می‌شد. این تغییرِ گویش، پس از نفوذ اسلام و غلبه زبان عربی به پارسی میانه رخ داد. در این فرآیند، بسیاری از نامهای جغرافیائی فارسی تغییراتی یافتند تا در حدّ امکان به عربی نزدیک شوند مثلاً نامهای “ساوه” به “ساوج” (در نام ساوجبلاغ)، “آوه” به “آوج”، “کَرَه”(Karah) به “کَرَج”، “سیرگان” به “سیرجان”، “گرگان” به “جرجان”، “دلیگان” به “دلیجان”، “زنگان” به “زنجان” و غیره برگشتند. لذا برای ریشه یابیِ “کرج” شایسته است، نه تنها از نامهای مشابۀ “کرج”، بلکه از نام‌های مشابۀ “کَرَه” نیز بهره گیری شود.

  تاریخچۀ شهر کرج

    “کرج” نام یکی از کلانشهر‌های ایران و مرکز استان البرز می‌باشد. “زیستگاه کرج” در مسیر “رودِ کرج” واقع شده است. آثار باقیمانده از عهد هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان در منطقۀ “کرج” شواهدی از کهن بودنِ زیستگاه “کرج” میباشند. در ویکی‌پدیای فارسی از تپۀ آتشگاه، “قلعه دختر” و قلعۀ اشتهارد در منطقه کرج یاد شده است. بنابرآنچه در ویکی‌پدیای فارسی دربارۀ تاریخچه زیستگاه کرج آمده، این زیستگاه که امروزه یک کلان شهر است در گذشته زیستگاهی کوچک در کوهپایه های البرز، مثلِ زیستگاه های “کلاک”، “کندر” (Kondor, Kandar?)، “چیتگر” (چیدگر) “کُردان”، “هشتگرد”، “آبیک” (آبک؟)، “فشند”، “خور”، “پرند” و غیره بوده است؛ لذا نام “کرج” در سفرنامه‌ها و اسناد تاریخیِ کهن کمتر مطرح شده، مگر آنکه گهگاه، به جهت قرارگیری بر سر راهِ “ری” به قزوین و یا قرار داشتن در دهانۀ درّه رودِ “کرج” از آن یاد شده باشد و یا اینکه این واژه در نام بزرگانی همچون “کرجی”[۱] یافته شود. همانگونه که گفته شد نام “کرج” در گذشته‌های پیش از نفوذ زبان عربی به سرزمینِ کوهپایه‌های جنوبی البرز، “کرج” نبوده بلکه “کَرَه” (Kareh) و یا “کرک” (Karak) بوده که در آن، حرفِ “ه” یا حرفِ “ک” به حرفِ “ج” تبدیل شده است.  

فهرست نام جاهائی که نامشان به نام “کرج” شبیه است:

١-رودِ کرج

    “رود کرج” نام رودی است که زیستگاهِ “کرج”  در مسیر آن شکل گرفته است. این رود از کوهِ “کلون بستک” در بلندی­های خرسنگ سرچشمه می­گیرد و پس از گذر از حاشیه شرقیِ شهر “کرج” دشت­های کوهپایه البرز در “کرج” و شهریار را سیراب می­کند (ویکی‌پدیای فارسی).

۲-کرجِ ابودولف

   “کرجِ ابودولف” نام شهری تاریخی منسوب به ابودولفِ عجلی[۲] است که میان اراک و بروجرد قرار می‌گرفته است؛ ولی امروزه محلّ قطعی آن مشخص نیست. برخی آن را مطابق با شهر آستانه و برخی مطابق “کَرَهرود” می‌دانند. نام این شهر را “کَرَه” و “کَرَۀِ ابودولف” نیز گفته‌اند. یاقوت حمَوی[۳] گوید: «”کرج” اسمی است فارسی که اهالی، آنجا را “کَرَه” مینامند». وی همچنین گوید: «قلعه ای به نام فرزین در جوار دروازۀ “کرج” است». بنا به گفته حمداله مستوفی[۴] «رودخانه آنجا کَرَه ‌رود، نام داشته است».

    دربارۀ “کرجِ ابودولف” آنچه در این مقام جالب است اینکه؛ اولاً مردم محلی آن را “کَرَه” می‌گفته‌اند؛ ثانیاً ملاحظه می‌شود که واژۀ “کرج” میتواند گویشی از “کَرَه” باشد؛ ثالثاً این نام به‌احتمال ‌قوی، با نام “کَرَه رود” که امروزه آن را “کلهرود” می‌گویند، هم‌ریشه است.

 ٣– کرهرودِ اراک

     “کَرَهرود” یا کَلَهرود (Karahrud,Kalahrud) نام دهی در بخش مرکزی شهرستان اراک، استان مرکزی است. این دِه با دو دِه دیگر به نام‌های سنجان (Senejān)و فیجان به هم متصل بوده و روی هم، به نام سِدِه (Sedeh) نامیده می‌شوند که امروزه به جنوب شهر اراک وصل شده‌اند. زیستگاه “کرهرود”که آنرا “کلهرود” نیز می‌گویند  از مکان‌های کهن است و نام‌آوران چندی از اینجا برخاسته‌اند(ویکی پدیای فارسی). دربارۀ وجه تسمیۀ “کرهرود” در ویکی‌پدیای فارسی آمده که “کرهرود” نام رودی بوده که از کرجِ سابق که احتمالاً همان کرجِ ابودولف است می‌گذشته است. رودخانه “کرهرود” از ناحیۀ قره”کهریز” ، یعنی سرزمین “کرجِ” سابق سرچشمه میگیرد و به ‌این‌ جهت آن را “کرهرود” به معنی رودِ “کرج” نامیده‌اند. دهِ “کرهرود” نیز در کنار این رود قرار دارد. “کرهرود” در گذشته “کرج”   نام داشته و مرکز حکومتِ آل‌ ابی دولف بوده است. “کرهرود” امروزه محله‌ای از شهر اراک و در جنوب آن است.

۴-کِرندِ غرب

    “کِرندِ غرب ” نام شهری در بخش مرکزی، شهرستان دالاهو، استان کرمانشاه است. نام قدیمی “کِرِند”، “کارنیا” و نام کُردیِ آن “کِرِن” (Keren) می‌باشد. در ارتفاعات شمالی “کِرِند غرب” یک محوطۀ باستانی واقع شده که با شماره ٢٢۵٠٩ ثبت آثار ملّی شده است. (ویکی پدیای فارسی)

۵- کرندِ گرمسار

    “کرند” نام دهی در دهستان لجران(لک،ران)، بخش مرکزی، شهرستان گرمسار، استان سمنان است (ویکی پدیای فارسی).

۶- “کرند” گنبدکاووس

     “کِرِند” نام دهی در بخش داشلی برون، شهرستان گنبدکاووس استان گلستان است(ویکی پدیای فارسی).

٧- “کرندِ” بشرویه

      “کرند” (Kerend, Karand)، نام دهی در بخش مرکزی، شهرستان بشرویه، استان خراسان رضوی است. یک اثر باستانی مربوط به هزاره‌های دوّم و اوّل پیش از میلاد در دهِ “کرند” بشرویه واقع شده که با شمارۀ  ٧۴٨٧ ثبت آثار ملی شده است( ویکی پدیای فارسی).

٨- “کرندقِ” اردبیل

     “کرندق” نام دهی در دهستان سنجبد در بخش مرکزیِ شهرستان کوثر، استان اردبیل است.

     “کرندق” به‌احتمال‌قوی عربی شدۀ “کرندک” (Kerendak) و به معنی جایگاه و مکانِ “کرند” است(ویکی پدیای فارسی).

٩- “کروندِ” کمجانِ نطنز

     “کروند”، نام مزرعه‌ای در درّه “کمجان”، است. دربارۀ مزرعۀ “کروند” در ویکی‌پدیای فارسی، ذیل نامِ کُمجان آمده که در این محلّ قبرستانی در کنار قلعۀ بایزید قرار داشته و اکنون فقط یک دیوار سنگی از آن به‌جای‌مانده است. در منطقۀ “کروند” و در انتهای دره‌ای که با روستاهای یارند، تکیه و فریزهند همسایه است چشمه‌ای قرمز رنگ از آب معدنی، به نام “آب سرخ “وجود دارد که اهالی برای امراض جلدی از آن استفاده می‌کرده‌اند. در اینجا یک استخر آب معدنی و یک مرغزار دیده می‌شود و تعداد زیادی چشمه آب شیرین و “آبِ سرخ” در کنار هم جاری است.

    آنچه در اینجا گفتنی است رابطه احتمالیِ جانام “کروند” با‌وجود چشمه آب معدنیِ قرمز رنگ است که استخری در آن قرار دارد و مردم محل برای امراض جلدی از آن استفاده می‌کرده‌اند.

١٠- “کروندانِ” کردستان

     “کروندان”، نام دهی در بخش مرکزیِ شهرستان “دهگلان”، استان کردستان است (ویکی پدیای فارسی).

١١- “کروَنِ” تیران اصفهان

    “کروَن” یا کروند (Karvan, Karvand)، نام بخشی در شهرستان تیران و کرون (Karvan)، استان اصفهان است. این بخش دارای یک شهر به نام عسگران و دو دهستان به نام‌های “کرونِ” علیا و “کرونِ” سفلی می‌باشد[۵]. جانام “کَرون” (Karvan) در گویش محلّی، “کروند” (Karvand) تلفظ می‌شود. در “کرون” مسجدی بنام مسجد خان، یا مسجد امام حسن مجتبی در ابتدای محلّۀ سر پل قرار دارد. در این محل ابتدا مسجد کوچکی به جای محل “کرّاب”‌های فعلی بوده و قدمت آن به ۶٠٠ سال می‌رسد. پس از آن، نوروزعلی‌خان، مسجد فعلی را بنا کرده است. در شرح مشخصات مسجد آمده که وضوخانۀ سنتی و قدیمیِ “کَراب” مربوط به دوران سلطنت کریم‌خان زند می‌باشد. این مسجد با شماره ١٣۶٨۲ ثبت آثار ملی شده است.

تنها منبع آب سطحیِ دشتِ “تیران” و “کرون”، رودخانه “کرون” (مرغاب) است که از ارتفاعات دالابکوه سرچشمه می‌گیرد (ویکی‌پدیای فارسی).

    از ‌نظر ریشه ‌یابیِ جانام “کرون” سه نکته جالب وجود دارد؛ اوّل اینکه در زبان محلّی “کرون” را “کروند” تلفظّ می‌کنند و از‌این‌جهت، با نام بسیاری از زیستگاه‌های سرزمین ایران و سایر جاها هم گویش است؛ دوّم اینکه گفته شده تیران و “کرون” از رودخانه‌ای به نام “کَرون” (مرغاب) سیراب می‌شده است ونکتۀ سوّم اینکه نام وضوخانه سنتی و قدیمیِ مسجدِ خان “کراب” (Karāb) است. همۀ این نکته‌ها نشانه‌هایی ارزنده برای ریشه‌ یابیِ جانام “کرون” و علّت نام‌گذاری زیستگاۀ “کرون” می‌باشند. از این شواهد برای ریشه یابی نام “کرج” بهره‌گیری خواهیم کرد.

١۲- “کرونِ” بستک

     “کرون”، نام دهی کوچک در دهستان کوخرد، بخش کوخرد، شهرستان بستک، استان هرمزگان است(ویکی‌پدیای فارسی).

١٣- “رود کرخه”

     “رود کرخه”، نام سوّمین رود بلند ایران، پس از کارون و سفید رود است. سرشاخه این رود در کوه‌های زاگرس، شمال خوزستان در محل پلِ زال می‌باشد که از به هم پیوستن رودخانه­های زال و سمیره، رودی بزرگتر به نام “کرخه” تشکیل می‌شود. این رود پس از عبور از اندیمشک و شوش وارد تالاب “هورالعظیم”  می‌شود. مَقدَسی[۶]، جغرافی­دانِ متقدّم مسلمان گفته است که نام رود “کرخه” در کتاب تورات و همچنین در سنگ‌نبشته‌های باستانیِ آشور، بنام رود “اولای” می‌باشد.

١۴- “رود کُرِ” فارس

      “رود کُر” (Kor, Kur)، نام رودی در استان فارس است که از کوه‌های “زاگرس”، اطراف کوهِ دنا سرچشمه می‌گیرد و به دریاچه شورآبه بختگان می‌ریزد (ویکی‌پدیای فارسی).

١۵- “رود کرِ” قفقاز

    “رود کر” (Kur, Kor)، نام رودی است که از شرق ترکیه سرچشمه می‌گیرد و از کشورهای گرجستان و جمهوری آذربایجان، از میان کوه‌های قفقاز عبور کرده، پس از پیوستنِ به رودِ “ارس”  به دریای خزر می‌ریزد.

١۶- “رودِ کُرِ” روسیه

    جانام “رودِ کُر” (Kur, Kor)، نام رودی است که در غرب روسیه جریان دارد و از شمال قفقاز سرچشمه می‌گیرد و در استپِ نوقی (Nogai Steppe) فرو می‌رود (www.wikipedia.org).

١٧- “رودِ کورِ” کورسکِ روسیه

       “رود کور” (Kur River kursk Oblast)، نام رودی در مرکز روسیه است. این رود از داخل شهر کورسک (Kursk) می‌گذرد و در آنجا به رود توسکر (Tuskar) می‌ریزد (www.wikipedia.org). نام شهر “کورسک” احتمالاً از نام این رود گرفته شده است.

١٨- “کرابِ” مرند

      “کراب” (Karāb, Kerāb)، نام دهی در دهستان هرزندات، بخش مرکزی، شهرستان مرند، استان آذربایجان شرقی است (ویکی‌پدیای فارسی).

١٩- “قناتِ کرابِ” سبزوار

     “قناتِ کراب” (Karāb, Kerāb)، نام قناتی در دۀ علی آبادِ سید رحیم، بخش ششتمد، شهرستان سبزوار است (ویکی‌پدیای فارسی، ذیل “فهرست قنات‌های سبزوار”). علاوه‌بر “کراب”، در فهرست قنات‌های سبزوار، قنات‌های “کَرسفید”، “کَرجاو” (کرج، آو؟)، “کَرجی” و “کَروج” آمده‌اند؛ همچنین در سایر شهرستانها و شهرها قنات‌های متعددی مشاهده می‌شوند که بررسی نام آنها، رابطه‌ای نزدیک بین واژه‌های “قنات” و “کر” (Kar) را نشان می‌دهد؛ از‌جملۀ این قنات‌ها می‌توان موارد زیر را نام برد:

  • قنات‌های “کرات” و “کروجه” در”تایباد”
  • قنات “کره” در قاینات
  • قنات‌های “کرچ” بالا و “کرچ” سفلی و “کریچ” در آباده
  • قنات “کَرونی” (Karowni)، در شهرستان قم
  • قنات “کرنوان”، در شهرستان مشهد
  • قنات‌های “قرنه” (Gharneh) و “قروچه” (Gharowcheh) در شهرستان نیشابور
  • قنات‌های چاه “قره” (Ghareh)، “کارجیِ بالا”، “کارجیِ پایین” و “کارجیج”، در شهرستان فردوس
  • قنات “کروکی” (Karowki)
  • قنات‌های “کراب” (Karāb) و “کراوش” (Karawash) در شهرستان “سامان” .

     توضیح اینکه “قرنه” عربی شدۀ “کَرنه” و “قروچه” عربی شدۀ “کَروچه” می‌باشد.

٢٠-کرابِ “سبزوار”

     “کراب”، نام دهی در دهستان “کراب”، بخش مرکزی، شهرستان سبزوار، استان خراسان رضوی است (ویکی‌پدیای فارسی).

٢١- “کال‌کرابِ” تربت جام

     “کال کراب”، نام دهی در دهستان باغ کشمیر، بخش صالح آباد، شهرستان تربت جام، استان خراسان رضوی است (ویکی‌پدیای فارسی).

٢٢- “کراچیِ” شیراز

     “کراچی” (کراچ، کراج) (Kerāchi, Kerāch, Kerāj)، نام دهی در دهستان کوه مره سرخی، بخش ارژن، شهرستان شیراز، استان فارس است.. برای جانام “کراچی” (Kerachi)، گویش‌های “کراچ” (Kerāch) و “کراج” (Kerāj) هم آمده است (ویکی‌پدیای فارسی).

٢٣- “کرکیِ” نخجوانِ جمهوریِ آذربایجان

    “کرکی” نام دهی در منطقه خودمختارِ نخجوان، جمهوری آذربایجان است. نام‌های دیگر این زیستگاه تیگراناشن (Tigranashen)، “کرکی” (Kerki) و “کیارکی” (Kiarki, Kyarki) می‌باشد.

٢۴- “کِرکی” ترکمنستان

    “کرکی” نام شهری در ترکمنستان است. “کرکی”، به‌احتمال‌قوی و براساس آنچه در ویکی‌پدیای انگلیسی، زیر نام‌های “کرکی” (Kerki) و “زام” (Zaam) آمده، گویشی از “کرکوه” (Karkuh)، یا کوه منتسب به “کر” (Ker, Kar) می‌باشد.

٢۵- “کرسنگِ” چهار محال و بختیاری

 “کرسنگ”، نام دهی در دهستان وردنجان، بخش مرکزی، شهرستان بن، استان چهار محال و بختیاری است (ویکی‌پدیای فارسی).

٢۶- “کرسِ” ترکیه

جانام “کرس” (قاریص)، نام شهری در شمال شرق ترکیه و مرکز ایالت “کارس” (قارس) است. نام این زیستگاهِ کهن، برای اولین بار توسط استرابو[۷]، جغرافی‌دان یونانِ قدیم، تحت نامِ “کورزن” (Chorzene) بخشی از ارمنستان، در تاریخ آمده است (www.wikipedia.org).

٢٧- “کوهِ خرسنگِ” البرز

جانام “کوهِ خرسنگ”، نام کوهی در رشته کوه‌های البرز مرکزی است (ویکی‌پدیای فارسی، ذیل نام “رود کرج”).

تجزیه و تحلیل و ریشه یابی

واژۀ کرج همانگونه که گفته شد، عربی شدۀ واژۀ “کَرَه” (Karah) می‌باشد که در آن، حرفِ “ج” بجای حرفِ “ه” نشسته است. به همین جهت تعدادی از جاهای جغرافیائی که در نامشان واژه‌های “کرج” و “کَرَه” وجود دارد فهرست شدند و شرح مختصری دربارۀ هر یک ارائه شد تا شاید بتوان از اطلاعات مربوط به آنها، با مقایسه و قرینه‌یابی (استقراء و قیاس) ریشۀ واژۀ “کرج” و علّت نام‌گذاریِ آن در محلِ جغرافیایش بدست آید. این جاها، علاوه بر “کرج” عبارتند از رودِ “کرج”، “کرج” ابودولف، “کَرَهرودِ” اراک، “کِرندِ” غرب، “کِرندِ” گرمسار، “کِرندِ” گنبد کاووس، “کِرندِ” بشرویه، “کرندق” (“کرندکِ”) اردبیل، “کروندِ” کمجان نطنز، “کروندانِ” کردستان، “کَرْوَنِ” (کروند) “تیرانِ اصفهان”، “کرونِ” بستک، رودِ “کرخه”، رودِ “کُرِ” فارس، رودِ “کُرِ” قفقاز، رودِ “کُرِ” روسیه، رودِ “کُرِ” کوروسکِ روسیه، “کَرابِ” مرند، قناتِ “کَرابِ” سبزوار، “کَرابِ” سبزوار، کال “کرابِ” تربت جام، “کَراچیِ” شیراز، “کَرکیِ” نخجوان، “کرکیِ” ترکمنستان، “کَرسنگِ” چهارمحال و بختیاری، کوه “خَرسنگ” (“کرسنگ”) و “کَرَسِ” ترکیه و ۹ قنات با نامهای “کَرات”، “کَرَه”، “کَرَچ”، “کَرونی” (Karowni)، “کَرْنُوان”، “قَرْنه” (“کَرنه”)، “قَروچه” (کَروچه)، چاه “قَرَه” (کَرَه) و کَروی. به این ترتیب ملاحظه می‌شود که ۳۶ نام جغرافیائی با واژه‌های “کرج”، “کَرَه” و “کَرَ”، همراه با پسوند‌هائی آمده‌اند. این جاها نه تنها در سرزمین ایران، بلکه در سرزمین‌های مجاور نیز از جمله ترکیه، روسیه، قفقاز و ترکمنستان پراکنده‌اند. بدون شک اگر جستجوی بیشتری صورت گیرد فهرستی بس بلندتر از چنین جاهای جغرافیائی که نامی شبیه “کَرَج” و “کَرَه” دارند فراهم خواهد آمد.

محرزترین ویژگیِ مشترک بین این نام‌ها وابستگیِ آنها به “مظهر‌های آب”، بخصوص “رود” و سپس “قنات”, “چاه آب” و “چشمه” می‌باشد. مثال‌های “رود” عبارتند از: رودِ “کرج”، “کَرَهرود”، رودِ “کرخه”، رودِ “کُرِ” فارس، رودِ “کُرِ” قفقاز، رودِ “کُرِ” روسیه، رودِ “کُرِ” کوروسکِ” روسیه، “کَرابِ” مرند، “کَرابِ” سبزوار و قنات “کَرابِ” سبزوار (توجه شود به اینکه “آب” در نام‌های “کَراب”، خود  معنیِ “رود” می‌دهد، همچون که در نام‌های پنجاب، میاندوآب، آبِ جیحون و غیره به معنیِ “رود” آمده‌اند). مثال‌های “قنات” نیز عبارتند از: قناتِ “کَرابِ” سبزوار و قنات‌های “کَرات”، “کَرَه”، “کَرَچ”، “کَرْونی”، “کَرْنوان”، “قَرْنِه” (عربی شدۀ ” کَرْنِه”)، “قَروچه” (عربی شدۀ “کَروچه”). مثال “چاه آب” نیز چاه “قَرَه” (عربی شدۀ چاه کَرَه) می باشد.

وابستگیِ گویش‌های “کرج”، از جمله “کَرَه”، “کُر”، “کَر” به “رود”، “آب”، “قنات” و “چاۀِ آب” و بطور کلی “مظهر‌های آب” نشان میدهد که واژۀ “کَرَه” و عربی شدۀ آن “کَرَج” به احتمال قوی، خود به معنیِ “مظهرآب” است. هر معنی بجز این، از نظر درجۀ احتمالِ به صحت، در این حدّ نخواهد بود. با چنین تفسیری در معنیِ واژۀ “کرج” و “کَرَه”، ملاحظه میشود که در نامهای فهرست شده مناسب ‌ترین معنی، “رود”، “قنات” و “چاهِ آب” خواهد بود.

    آنچه لازم به توضیح باقی میماند این است که در ترکیب واژه‌های “رود” با واژه‌های “کَرَه”، “کَر” و “کُر”، مفهوم “مظهر آب”، یک بار در واژۀ “رود” و بار دیگر در واژه‌های “کَرَه” و “کُر” آمده‌اند و در واقع وقتی گفته می‌شود “رودِ کرج”، مفهومِ “رود” یکبار در واژۀ “رود” و بار دیگر در واژۀ “کرج” (کَرَه) آمده است. همین گونه است درباره سایر نام‌های مذکور. در نام‌های قناتِ “کَرَه”، “کَرَچ” قَرَه (کَرَه) و نیز، همین تکرارِ مفهومِ “مظهرآب” یکبار در واژۀ “قنات” و بار دیگر در واژه‌های “کَرَه”، “کَرَج” و “قَرَه” آمده است. این نوع تکرارِ یک مفهوم در واژه‌های متعدد در نام‌ها، امری بسیار متداول است. مثلاً اگر گفته می‌شود “کوهِ قرداغ” در واقع مفهوم “کوه”، یکبار در واژۀ “کوه” و بار دیگر در واژۀ “داغ” آمده است و یا وقتی گفته می‌شود رودخانۀ “قمرود”، یا رودخانۀ “هَلیل رود” و یا چشمۀ “ری”[۸] و غیره در واقع مفهومِ “رود” و یا “چشمه” دوبار در این نام‌ها آمده است.

    نتیجه اینکه اوّلاً واژه “کرج” به معنی “رود” است؛ دوّم اینکه نام شهرِ “کرج” از “رودِ کرج” گرفته شده نه برعکس؛    سوم اینکه تشکیلِ شهرِ کرج در آغاز، به علت وجود آبِ رودِ کرج میباشد و بالاخره اینکه وقتی گفته می‌شود “رودِ کرج”، چون هر دو واژۀ “رود” و “کرج” دارای یک مفهوم هستند(رود) در واقع گفته می‌شود “رودِ رود” زیرا واژۀ “کرج” در اینجا، خود به معنیِ “رود” است.

 

“برگرفته از کتاب “ریشه یابی ١۵٠٠جانام کهن” نوشتۀ پژوهشگر دکتر مرتضی مومن زاده”.

————————————

[۱] – ابوبکر محمد بن الحسن الکرجی، ریاضی‌دان و مهندس و آب شناس (ویکی پدیا)

۱-Al-Karaji( Abu Bakr Mohammad ibn al Hasan al-Karaji, Persian mathematician and ingineer (www.wikipedia.org)

[۲]قاسم ابن عیسی بن ادریس بن معلق عجلی “کرجی”  معروف به ابودولفِ عجلی

[۳] -یاقوت حُموی نویسنده کتاب محجم البدان.

[۴] -حمداللّه مستوفی، نویسنده کتاب نزهه القلوب

[۵] – ویکی پدیا

[۶] – محمدابن احمد شمس‌الدین المقدسی، جغرافی‌دان قرن چهارم هجری قمری

[۷]Strabo: Greek geographer, Philosopher and historian, 64 or 63 BC- c.24AD

[۸] – به مقایسۀ ریشه و معنی نام “شهر ری” در همین نشریه مراجعه شود.

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها
تبلیغات

۳ نظرات

  1. ستار وکیل

    این تصویرِ میدان مرکزی همدان است و ربطی به کرج ندارد !

    • شهرگان

      با درود و سپاس از توضیح شما خواننده گرامی. عکس تصحیح شد.

  2. جواد مفرد کهلان

    مطابقت بیت کاری با کرج

    بیت کاری (Bēt-Kari، به معنی خانۀ خرید، بازار) نام یکی از ایالات آشوریان در سرزمین ماد به مرکزیت کار-کاشی (کاشان) بود. این ایالت به احتمال زیاد در سال ۷۱۰ پیش از میلاد و از ایالت ایالت کیشه‌سو (همدان) جدا شد. آشوریان در این ایالت دور دست قدرت چندانی نداشتند، به‌طوری‌که برای حفظ آن و اخذ مالیات از مردم همواره متوسل به زور می‌شدند.

    क्रय m. kraya (ریشۀ خریدن) buying
    गय m. gaya house

آگهی‌های اجاره خانه:

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: