Advertisement

Select Page

زاینده‌ رود

 


دین فرمانروا
ساچمه‌های سُربی ایمان را
با تفنگ‌های شکاری
به چشم و روی فریاد‌ها شلیک می‌کند

ایمان چه آسوده دل
به روی زنان اسید می‌پاشد

ایمان چه آسوده‌ دل
جنگ‌افزارهایش را
بر دوش خدای‌اش حمل می‌کند
ایمان چه آسوده دل
دست‌های خون‌آلودش را
با آیه‌های خداوندش پاک می‌کند

بانویی خسته
در ژرفای چشم‌های نابینای‌اش نشسته
مردی جوان،
دیدگانِ خونچکان‌اش را
از ساچمه‌های سُربی می‌شوید
و کودکی
 گریان،
چشم‌ها و مادرش را فریاد می‌زند

چشم‌های نگران ایران
به سوی زاینده رود پَر می‌کشند
چشم‌های نگران ایران
کاسه‌های خالی چشم‌ها را
از روشنایی پُر می‌کند

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights