UA-28790306-1
تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

شعری از آفاق شوهانی

شعری از آفاق شوهانی

 

 

کرفس یا کلم

ریختن چند کلمه با هم

جوش خوردن در دیگ

به رنگ چشم‌های تو

و حرص‌های من از الفبا

در گلی از کلم به جوش زدنم می‌خندی

از طعم خندیدنت آفتاب به پنجره می‌زند و من به آش نمک تعارف می‌کنم

برای طعم تازه‌تری

باید نعنا باشم و گشنیز

شعر بریزم پای این شوربا

و سحر کنم سه نقطه بپرد پیش پات

 بگذار صرف شوم در خرد کردن رشته که شاید پشت پای تو را ببینند

غلت خوردنمان بعد از زهر چشم

رشته رشته برید‌نمان از هم

و حالا این گونه انعطاف معصومشان در آب جوش

لوبیای لوند و عدس سر به راه

لیزمی‌خورند از این سطر به اون سطر

جمله نمی‌شوند با هم

چندبار این هرج‌ومرج را از نخودها بپرسم

و رام شدنت را به این زود پز و آن زود پز بریزم

تو نخود لجبازی که چسبیده‌ای ته دیگ

 

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها
تبلیغات

نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آگهی‌های اجاره خانه:

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: