UA-28790306-1
تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

هایکوسرایان آمریکای شمالی؛ مایکل دیلن ولچ

Graceguts

graceguts.com

 

 

#سینا سنجری

سوت قطار دوردست

شناساندن مایکل دیلن ولچ

برگردان : سینا سنجری

 

مایکل دیلن ولچ (Michael Dylan Welch) اگر چه در انگلستان به دنیا آمده‌است  ولی بیشتر نشو و نمایش در غنا، استرالیا و کانادا بوده‌است و اینک در سواحل شمال غربی آمریکا در منطقه‌ی سامامیش بسر می‌برد . اگر چه در گفت‌و‌گویی که با او داشتم می‌گفت که برای او سواحل شمال غربی آمریکا و جنوب غربی کانادا فرقی با هم ندارند و او مدام در حال رفت و آمد به منطقه‌ی شهری ونکوور است. بنابراین بجاست او را هایکوسرایی کانادایی – آمریکایی به شمار آوریم.

مایکل آنچنان که در وب سایت شخصی‌اش می‌نویسد از سال ۱۹۷۶ به هایکو علاقمند بوده و از سال ۱۹۸۸ جوهره‌ی ادبی هایکو را کشف کرده‌است.

از آن پس در دو عرصه‌ی شخصی و عمومی کارهای زیادی در زمینه ی هایکو انجام داده‌است که می‌شود به همکاری در برگزاری کنفرانس هایکوی امریکای شمالی در سال ۱۹۹۱ و آرشیو هایکوی امریکا در سال ۱۹۹۶ نیز آیین ملی ماه نوشتن هایکو در سال ۲۰۱۰ اشاره کرد. وی همچنین یکی از بنیان‌گزاران انجمن تانکای آمریکا در سال ۲۰۰۰ بوده است.

در مجموع می‌توان او را یکی از فعال‌ترین چهره های حال حاضر هایکوی آمریکای شمالی دانست که در طول سال برگزارکننده‌ی کارگاه‌های معرفی و تدریس هایکو به نوآموزان است.

مایکل دیلن ولچ#

در گذر سال‌ها مایکل برنده‌ی جایزه اول در مسابقات متعدد هایکو و شعرهای هم خانواده شده است و به ویرایش و نوشتن ده‌ها کتاب شعر و سخنرانی در بسیاری از کنفرانس‌های ادبی پرداخته‌است. هایکوهای او در نیوزلند روی سنگ تراشیده شده ، روی بادکنک‌ها در لس آنجلس چاپ شده و برای ملکه ژاپن و در تالار مشاهیر بیس بال خوانده شده‌است. وی البته توانسته با دریافت مدرک کارشناسی ارشد ادبیات انگلیسی و تدریس شعر انگلیسی در مقاطع مختلف ضمن تجربه‌ی فرم‌های دیگر شعری به فعالیت‌های‌اش در هایکو تعادلی ببخشد.  مایکل سخنران اصلی کنوانسیون سالانه انجمن بین‌المللی هایکو سال ۲۰۱۳در ژاپن بود (که اغلب با همسر ژاپنی خود از آن دیدن می‌کرد) ، و یکی از ترجمه‌های او در پشت تمبر پستی در سال ۲۰۱۲ به شمارگان یکصد و پنجاه میلیون چاپ شد. نوشته‌های او در  انواع مجلات، فصل نامه ها و سال‌نامه های هایکو و شعرهای ژاپنی آمده‌است.  در سال ۲۰۰۹، مایکل وب‌سایت خود  ، www.graceguts.com   را راه‌اندازی کرد ، جایی که او همچنین به جمع آوری و به اشتراک‌گذاری نوشته‌های منتشر شده خود می پردازد.

کور ون دن هیوول Cor van den Heuvel که کتابش آنتولوژی از بهترین و جامع ترین کتاب ها در معرفی هایکوی انگلیسی‌زبان است در پیش‌گفتار ویرایش سوم کتابش (نورتون ، ۱۹۹۹ ، چاپ سوم) از ولش نام برده و چنین نوشته‌است:

ولچ خاطرات دوران کودکی را با زمان حال در هم آمیخته و این کار او  آمیزه‌ای ست آنی با  نوستالژی. تصاویر او بیشتر تصاویری شهری و محلی است. او هر بار تغییری در فرم صورت می‌دهد تا هایکوهایش شکل‌های تازه‌ای بر صفحه کاغذ ایجاد کند. ولش همچنین برای جامعه هایکو به عنوان ویرایشگر فردی بسیار مهم است.   

وی در هنر هایکونویسی علاقه بسیار دارد که با تم‌های یکسان فضاهای گوناگون بیافریند. یکی از تم‌های مورد علاقه‌اش قطار است که در ادامه شماری هایکو با این تم آورده شده است.

او همچنین هایکوهای بسیاری دارد که در آن از درختان و گیاهان خاص نام آورده و شمار زیادی از این گیاهان، درختان بومی مناطق خاصی هستند و نمی‌توان معادل مناسبی در فارسی برای‌شان یافت.

در مواردی هم اتفاق شاعرانه‌ای افتاده که به راحتی قابل برگرداندن به پارسی نیست.

برای نمونه این هایکو:

distant church bells . . .

a sparrow’s breath

          lost in the holly berries

 

holly berries نوعی درختچه است که میوه هایی کوچک دارد از این نوع درخت برای تزیینات جشن کریسمس استفاده می‌شود و تناسبی میان  holly  و  church وجود دارد. در پارسی به این درختچه خاس می‌گوییم.

 

یا در هایکویی دیگر می‌نویسد:

between the pages

of the Audubon book,

someone’s forget-me-nots

 

اتقاق افتاده که کتابی از کتابخانه‌ای گرفته‌ایم یا از کس دیگری و در میان برگه‌هایش گلی خشک شده یا برگی خشک شده یافته‌ایم.

شاعر در این جا میان برگ‌های کتاب آدابون که کتابی‌ست نوشته جان جیمز آدابون و در آن به تشریح و دسته‌بندی انواع  پرنده‌های آمریکای شمالی پرداخته ُ  گلبرگ‌های خشک شده گل « فراموشم مکن» را یافته‌است.

 

 

نمونه‌ی هایکوی مایکل دیلن ولچ:

 

۱

 قطار محلی –

باز همان دختر که می‌خواند

داستان عاشقانه‌ای دیگر

 

۲

سوت قطار

آن سوی دشت برفی-

نفس کشیدن اسبی

 

۳

 قطار دورست…

پسربچه می‌ایستد از رکاب‌زدن

در مه صبحگاهی

 

۴

سایه‌ی کوه فوجی –

پوره‌ی برف

بر رد قطار سریع السیر

 

۵

آفتاب گرم دسامبر-

سوت قطار محلی

گاه پیچیدن در دره‌ای

 

۶

سوت قطار دوردست-

جوهر خشک نشده اعلامیه‌ی گربه‌ی گمشده

می‌تراود در باران

 

۷

نقاشی بر بدنه‌ی قطار باری

از کشوری دیگر…

ماه شب چارده 

 

۸

تخلیه‌ی بار قطار –

برگی خیس چسبیده

به  چرخ کالسکه‌ای

 

۹

ناقوس کلیسا

بلوط فروش دوره‌گرد و

بخار چرخ طحافی

 

۱۰

به صدا درآمدن ناقوس کلیسا

کم رنگ می‌شود مهتاب

در بارش ملایم برف

 

۱۱

زنگ شام از دوردست-

یک بار دیگر گذشتن

از میان هزار تو

 

۱۲

شکوفه‌های معبد …

الحانی ژرف

از ناقوس باد

 

۱۳

باران نیم‌روز

همگام می‌شود با

ناقوس کلیسا

 

۱۴

زنگ شام –

شوهرش فرا می‌رسد

به سرعت گربه‌ای

 

۱۵

ناقوس کلیسایی دوردست..

گم شده در خاس‌های مقدس

نفس گنجشکی

 

۱۶

توس سپید

قطع شده برای کریسمس

کوبش توفان بر پنجره‌ی

 کلبه

 

۱۷

حسی عاشقانه

زیر بلوط تیغی

با خودم

 

۱۸

درخت زغال اخته

در سایه‌ی گذرگاه

بلیط مچاله‌ای

 

۱۹

سنج همیشه طلایی

فراموش می‌کنم

از کدام راه آمده‌بودیم

 

۲۰

آفتاب بامدادی –

جایی خنک می‌یابم

بر بالش

 

۲۱

آفتاب درخشان-

کرت درختان کریسمس

پر از علف هرز

 

۲۲

موج باد بر صنوبر لرزان

به تماشا می‌ایستد

پسرک

 

۲۳

میان کتاب «آدابون»

گلبرگ‌های خشکِ

گل «فراموشم مکن»

 

۲۴

چراغ قرمز طولانی

هوایی شفاف

در روز خاکسپاری

 

۲۵

ترک تالار:

تابوت گشوده می‌شود

تا نوه‌اش ببیند

 

۲۶

سرد نیست چندان

گاه که دستم را می‌گیری

غار ساحلی  

 

۲۷

 خرید خواربار

رد می‌شوم به تندی

از بخش بهداشتی زنان

 

۲۸

 نخستین برف

 تلق‌تلق رخت‌آویز کودکان

در کمد لباس

 

۲۹

برگ‌های جوان-

خبرهای امروز

از پناهنده‌گان

 

۳۰

پایان شیمی‌درمانی

می‌بخشد کلاه گیس‌اش

خواهرکم

 

۳۱

چشمه‌ی کوهستانی

در دست‌های پیاله کرده‌ام

سوزن کاج‌ها

 

۳۲

خورشید تابستان

سایه‌ی گوشواره‌ای

بر گونه‌ی تو

 

۳۳

کریسمس در خانه

کشوی کمد کودکی‌هام

خالی

—————

ونکوور – سپتامبر ۲۰۲۱

#سینا سنجری

#مایکل دیلن ولچ

 

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

سینا سنجری؛ شاعر و منتقد ادبی در سال ۱۳۴۹  در تهران به دنیا آمد. از سنجری تا کنون شش کتاب شعر در قالب های مختلف از غزل و رباعی گرفته تا سپید و آزاد از سال ۱۳۷۸ تا امروز به چاپ رسیده است‌. او همچنین کتابی در توصیف و شرح شعر سهراب سپهری نوشته است. وی در سال ۲۰۱۱ به کانادا مهاجرت کرد و اینک ساکن ونکوور است‌. سنجری به تازگی کتاب شعر کوچکی نیز به انگلیسی در شهر ویکتوریا به نام Quantic Somnia به چاپ رسانده است.

او خود را محدود به قالب مشخصی نمی داند و با وجودی که بیشتر غزل سرا شناخته می شود و پیرامون این قالب شعری مقالاتی نوشته است ولی در قالب های دیگر هم طبع و بخت خویش را آزموده است. تازه ترین کتاب پارسی او وست وود نام دارد که با عنوان فرعی یادداشت های روزانه یک نویسنده ناشناس تلاش تازه ی او در راه بردن به شیوه دیگری از بیان و زبان شعری ست.

آثار چاپ شده:
باغ اساطیر - کتاب غزل
عقربه های برنزی- غزل و رباعی و سپید
گل های تاریکی - کتاب غزل
اکالیپتوس تنها- سپید و سایفایکو
وقت های زمان- کتاب رباعی
وست وود - شعر آزاد
گزینه ادبیات معاصر - غزل و رباعی و مثنوی
مکاشفه هشت - به تماشای شعر سهراب سپهری
Quantic  Somina: A Collection of SciFaiku

تبلیغات

آگهی‌های اجاره خانه:

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: