دو شعر از نسرین صابری
۱ برقص شیدای آفتاب سوخته بر پهنای سایه باختری بر کرانه ی پهلو گرفته در تخت سر فرود آورده ام مقابل لات و اوزا وقتی تبر دستهای پدر بود موهای زن را کوتاه کرد و پی برده ام دخترهای غمگین با موهای کوتاه یعنی زن شده اند با...
UA-28790306-1
صفحه را انتخاب کنید
شهرگان | ۱۶ اسفند ۱۳۹۸
۱ برقص شیدای آفتاب سوخته بر پهنای سایه باختری بر کرانه ی پهلو گرفته در تخت سر فرود آورده ام مقابل لات و اوزا وقتی تبر دستهای پدر بود موهای زن را کوتاه کرد و پی برده ام دخترهای غمگین با موهای کوتاه یعنی زن شده اند با...