چند شعر کوتاه از رویا سامانی
چند شعر کوتاه از رویا سامانی
شاخهی تنهایی
که هر روز
چند پرنده میزاید و
آسمانم را میلرزاند
میکشد سایهی قدیمی را
بر صفحهی کاغذ
UA-28790306-1
صفحه را انتخاب کنید
رویا سامانی | ۴ مرداد ۱۴۰۲
چند شعر کوتاه از رویا سامانی
شاخهی تنهایی
که هر روز
چند پرنده میزاید و
آسمانم را میلرزاند
میکشد سایهی قدیمی را
بر صفحهی کاغذ
حسن فرخی | ۱۳ خرداد ۱۴۰۲
تقدیم به دکتر نعمتاله پورابراهیم ۱ هوس صبح یعنی تو! چند دقیقهبه صبح من مانده است.در خطوط...
طاهره پرنیان | ۱۰ خرداد ۱۴۰۲
۱ چیست؟این نقطه چین بین صدا و سکوت بر پوست روشن من و سر انگشتان ساده ی تو ۲ کمی شکر را با حروف...
زانا کوردستانی | ۱ خرداد ۱۴۰۲
۱ دریا دور بود وُ ماهی، به تنگ کوچکاش دل بست. دیگر باور نکرد، قصهی دریا را… ۲ باورم...
لیلا طیبی | ۲۷ آبان ۱۴۰۱
(۱) من، چه غریبانه،، میان این همه تنهایی،،، ...
سریا داودی حموله | ۱۴ دی ۱۳۹۸
۱ نام و نشانی ام را بر هیچ سنگی ننویسید تنها کنار شعرهایم چراغی بگذارید! ۲ من که...