
آنچه نمیبینم از دهان تو زیباست
شعری از سریا داودی حموله اگر دستی مشت شود دنیا به شکل من تغییر می کند دیواری از گوشه...
بیشتر بخوانیدصفحه را انتخاب کنید
سریا داودی حموله | 15 ژانویه 2022
شعری از سریا داودی حموله اگر دستی مشت شود دنیا به شکل من تغییر می کند دیواری از گوشه...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 6 مارس 2021
سریا داودی حموله سریا داودی حموله (شاعر، منتقد و پژوهشگر فرهنگ مردم) … از میان همهی دویدن...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 5 مارس 2021
در کابوسی که نیستم زن هنوز زن است درخت می شوم میان دو ویرگول ماه را از خود عبور می دهم ...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 17 دسامبر 2020
۱ ماهی ها در قرائت اول عمیق می خوابند وقتی می میرند از نسبت ما می پرسند نمی دانند همه ی زن ها یک...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 4 ژانویه 2020
۱ نام و نشاني ام را بر هيچ سنگي ننويسيد تنها كنار شعرهايم چراغي بگذاريد! ۲ من كه بميرم داودي هاي سپيد گُر مي گيرند ماه چنان مي سوزد تا شكل روياها را نشان دهد! ۳ از خودم که در انتهای بیداری نشسته ام تا تو که با حواس من...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 7 ژوئن 2019
ما ناپدید شدیم، نمردیم اینجا هوا هنوز روشن است اینجا همیشه همانیم. نمی گریزیم از هم از آن...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 27 مه 2019
۱ خاورمیانه ام ادامه ی هر زنی به من می رسد زیبایی ام به هر طرف که بچرخد سربازان را به کشتن...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 29 آوریل 2019
۱ رودی که تقویم ماه را می نویسد از سمت فراموشی تو تاریک است! ۲ در همه ی خواب هایم سربازان...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 15 ژانویه 2019
۱ درخت زن کاملی ست به هر طرف که بچرخد ماه بی دلیل است! ۲ باد را در پیراهنش پنهان کرد...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 15 دسامبر 2018
… سفر از کدام سو آغاز میکنی؟ … ـ از من سوم / همزاد رمیدهام / حروف نام را / در...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 1 دسامبر 2018
آنتولوژی شعر شاعران خوزستان با عنوان «کبودی همهی سپیدیها» اثر سریا داودی حموله در نشر سیب سرخ...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 19 اکتبر 2018
۱ آیینه من میشود من زن زیبایی که در هیچ آیینهای دیده نمیشود! ۲ من رنگ میگیرم از...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 7 آگوست 2018
نخست: بنفشه حجازی ـ داستان از زمانی شروع شد / که نمایش روی آنتن رفت. / حدسم کاملاً درست بود / تو...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 9 ژوئن 2018
یک زن یک مرد یک چراغی که از این جهان بی شکل جدا شوند ماه زن زیبایی بود...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 8 مارس 2018
اگر چه زبان حسی ـ مفهومی نمودی عینیتمند دارد، اما اندیشه بیشتر از احساس در شعرها موج میزند. «منِ» رمانتیک،«منِ» انسانی و «منِ» اجتماعی موجب تداعی معناهای بدیع و دور از ذهن میشود. در این راستا «من» شاعر معنای «ما» دارد.
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 7 مارس 2018
۱ پیغام هایت را به پای درناها مبند بهار کوتاهست می ترسم ماه بمیرد و شفاعت هیچ پیامبری را...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 25 ژانویه 2018
بايد خنده هاي پايان قرن را بر دارم تا هيچ پرنده اي انگشت بريده اي را نبيند آن گاه حرفي به...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 21 دسامبر 2017
۱ پشت همه ی فعل ها زنی به خواب هایم مبتلاست. ترس ترس ندارد بین من و آیینه همیشه جنگ است! ۲ به...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 9 نوامبر 2017
۱ [clear] زنان نامی ناتمام اند وقتی در من به هم می رسند لکنت می گیرند [clear] اگر عشق خواهری کند...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 21 اکتبر 2017
سریال «سرزمین کهن» به کارگردانی کمال تبریزی در سوم بهمن سال 1392 پخش شد، و در قسمت چهارم به سبب...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 19 اکتبر 2017
[clear] ۱ ماهیها در قرائت اول عمیق میخوابند وقتی میمیرند از نسبت ما میپرسند نمی دانند همهی...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 18 سپتامبر 2017
[clear] ۱ [clear] کدام کلمه کلاغ ندارد من مرده ام و جای خالی یک حرف باز به سرم می خورد [clear]...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 1 سپتامبر 2017
ـ ما مقصد آب را نمیدانستیم / که آب / طولِ زیبایش را به ما نداد / اندامِ نهرها مدام / ورق...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 15 آگوست 2017
[clear] ۱ [clear] آیینه من می شود من، زن زیبایی که در هیچ آیینه ای دیده نمی شود! [clear] [clear]...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 23 جولای 2017
[clear] ـ نام تمامی پرندههایی را که در خواب دیدهام برای تو در اینجا نوشتهام / نام تمام آنهایی...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 12 جولای 2017
[clear] خود را به روی هرچه تویی قفل کرده ام. [clear] بعد از میم آخر تنها زرد پروانه ای شدم بر گوش...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 19 ژوئن 2017
[clear] ۱ [clear] خواب هاي من پر از گيومه هاي دلتنگيست [clear] [clear] ۲ [clear] اگر روزی کلاغ...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 25 مه 2017
ـ قبول کن/ زندگی سراسر درد بود/ و ما/ در غارهای کوچک/ یکدیگر را/ لمس می کردیم/ و عشق/ پیراهن گل...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 16 مه 2017
[clear] ۱ [clear] کوه ها اعضای یکدیگرند بنفش هر کجا باشد اتفاق می افتد! [clear] ۲ کفشی که ما را...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 5 مه 2017
ـ همیشه فصلی از سال/ دستهای/ به سمت جنوب در پروازند / و جاماندهای/ پروازش را / به سمت جنوب...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 28 آوریل 2017
ـ دهان در بسته است/ دهان قفل بسته است/ دهان پل بسته است/ و بسته است تنها موجود عریان این جزیره...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 21 آوریل 2017
ـ ﭼﺸﻢﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﻧﻔﺲﻧﻔﺲ ﺑﻪﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺑﻨﺪﻡ ﮔﯿﺴﻮﯼﺯﻥ ﺩﺭ ﺗﺮﺍﮐﻤﯽ ﻣﺨﻔﯽ ﺑﻪﺭﻗﺺ ﺳﮑﻮﺕ ﺭﻧﮓ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﺯ...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 13 آوریل 2017
ـ آسمان را مسطح کردم/ و دریا را مسطح کردم/ انسان را مسطح کردم/ بر هر جنبده ای کله ای مسطح نهادم/...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 13 آوریل 2017
[clear] ـ شناسنامه ماجرای مرا جدی گرفته بود/ قانون/ برگ برگم را برابر یک اصل کرد/ در جلد آخری/...
بیشتر بخوانیدسریا داودی حموله | 23 نوامبر 2015
1 رفورم کفش ام به پای بادها بخورد به پیامبری مبعوث می شوم شاید نیمه ی کسی باشم که با یک کاما جلو...
بیشتر بخوانیدبرای دریافت تازهترین مطاالب و بهروزرسانیهای مطالب شهرگان، به لیست پستی ما بپیوندید.