شعری از محمد زندی
مجرم
طناب بر گردن و
بند بر نگاه
UA-28790306-1
صفحه را انتخاب کنید
مهرنوش مستحقانزاده | ۱۹ اسفند ۱۴۰۲
با بار غمش همیشه بیسامان بود
درمان سکوت مُزمناش، عصیان بود
فاطمه دریکوند | ۱۸ اسفند ۱۴۰۲
ریتم کند و سنگین آهنگ، سرد و چسبناک بر پوستم مینشیند
بدری دهنوی | ۱۶ اسفند ۱۴۰۲
میروی و حال دنیایم پریشان می شود
ماجرای عشقمان در سینه پنهان می شود
مرضیه رشیدپور-کیمیا | ۱۵ اسفند ۱۴۰۲
از من
که بنفشهای روندهام، روی کاغذ
فیروزه محمدزاده | ۱۵ اسفند ۱۴۰۲
“شیاطین تاسمانی”
صدا میآید
صدای آبتنی باد در میان شاخههای بلوط
سعید جهانپولاد | ۱۵ اسفند ۱۴۰۲
بی رای
حق شهروندی یعنی وسط خمیازه طولانی تابستان
رضا روزبهانی | ۱۵ اسفند ۱۴۰۲
ای زخم باز
عطرِ متعفنِ چسبِ تنت را
کدام یهودا در سرزمین زیتون و چشمهای آبی