«هذیان» شعری از مهسا معین
تاب بیاوریددخترها، سگها، پرندهها تالابهای رها شدهنخلهای بیسرتاب بیاورید.کسی نمیآید. … در...
Select Page
مهسا معین | 17 آبان 1404
تاب بیاوریددخترها، سگها، پرندهها تالابهای رها شدهنخلهای بیسرتاب بیاورید.کسی نمیآید. … در...
میلاده علینژاد | 16 آبان 1404
چلچلا [۱] لای چشمانم را باز میکنم. نور سفید لامپ بالای سرم آزار دهنده است. چیزی حس نمیکنم....
امیررضا بیگدلی | 16 آبان 1404
وقتی مرد پشت میز صبحانه نشست از زن پرسید: «دیشب خوب خوابیدی؟»زن جرعهای چای نوشید. گفت: «بله خوب...
فرشته امیری | 14 آبان 1404
۱ ماه از پشت لبهای من سر خوردو در لیوانِ چینی افتادکه مادرم،سالها پیشدر خواب شکسته...
زهرا جلالی | 14 آبان 1404
می رانند بر تن های خشکیده در انبوهِ تنهاییدرشکه ی پاییز را ردِّ چرخ ها بر شانه های کوچه باغ به...
آفاق شوهانی | 14 آبان 1404
“پارک بانوان” در بُرخوردن سایهها وصدای جغدها: خ خ خیابان س س سینما پ پ پارک...
زینب ساعدی | 14 آبان 1404
«آبانِ سبزِ خشم» من، نه زنِ خانهام، نه زنِ خیابان — من، زنِ واگنِ انحرافام: جایی که نور، با...
مریم یوسفی | 14 آبان 1404
۱شیدا بشوم دوباره بردارم جام با پای خودم اگر بیفتم در دام …خوب است به هر طریق و هر...
عباس زالزاده | 13 آبان 1404
من ناصرم کارگر روزمزد شرکت نفت نه رسمیام، نه قراردادی یه چیزی بین سایه و دود از اونایی که تو...
فرید خرم | 13 آبان 1404
کافهای که وجود نداشت قهوه تلختر از خواب بودمیزها میلرزیدنداز زمزمهی کسانی که دیگر زنده...
اکبر باباپور | 13 آبان 1404
آخر به تو و به زندگی، باخت دلمبیهوده تمام عمر میتاخت دلمحرفی نزن از صبر، دگر حوصله نیستبا درد...
بهنام علامی | 13 آبان 1404
روی دیوار هر اتاق، قابهای دیجیتالی بودند که به جای عکس، یک شمارشگر داشتند؛ شمارشگر «لحظات...
زیبا حسینی جیرندهی | 13 آبان 1404
1 آتشگهی چون قاف در خاکسترم هست جنس تب ققنوس در هرم پرم هست با آنکه مرده بالم از آشوب تردید...
حسن جهانی | 8 آبان 1404
حالا نشسته با چمدان های بسته اشبغضی نهفته در پسِ لبخندِ خسته اشبا کوله ای لوازمِ غربت ، دو تا...
فریده نادی | 8 آبان 1404
چکه چکه می چکد از چنگ جانم سازهاقطره قطره از دو چشمم قصه ها و رازهاپرده برمی دارم از راز سکوت...
مریم گمار | 8 آبان 1404
نشسته ام بی چترزیر برفی کهنفوذ کردهتا مغزِ استخوان ببین! پراکنده امدر قامتِ باد وَ می کارمبذری...
فانوس بهادروند | 8 آبان 1404
روزها رفتند روزهای مهرگان هم تو هم نیامدی باران راه گم کرده استابرها غوطه میزننددر دود سیاه و...
آران طالبی | 8 آبان 1404
انگار عادت کردهایم در پریود ماهی که زنجیرهای از سببها و تاسهای بهم ریخته را با هم چفت...
حمید نیسی | 3 آبان 1404
باد زوزه میکشد؛ زوزهای غریبانه، چونان نالههای سرگردانی و پریشانی تسکینناپذیر روح. بر فراز شهر...
رضا حدادیان | 3 آبان 1404
ای دل! چه سود می بری از باز گوشدن؟با چشم زخمِ پیر و جوان روبه رو شدن در انتهای دفترِ عمرِ شکوفه...
سوفیا جمالی صوفی | 3 آبان 1404
۱( خلسه ) بیااینجاکنارِ همین زخمِ کهنهکه هر باربا لمسِ توسر باز میکندبمان با منپیش از آنکهاین...
مهسا معین | 1 آبان 1404
از دیشب که داشت دور از چشم امیرعلی چمدانش را میبست تا حالا که روی ایوان جلوی خانه نشسته بود و...
داود پارساپور | 25 مهر 1404
چند شبی میشد که کاوه خواب عجیبی دیده بود. البته از زمانی که همسرش فروغ از دنیا رفته بود...
مهرنوش مستحقانزاده | 25 مهر 1404
سوسوی نگاهت رادر قندیل رویا می گذارمخواب از سر شب می پَردومن مهتاب را توشه می کنم ، برای زمستانی...
