UA-28790306-1
تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

هولوکاست و استعمارِ نو؛ دو روی یک سکه

هولوکاست و استعمارِ نو؛ دو روی یک سکه

 

گفتگوی یوهان شانموگاراتنام با پانکاج میشرا

 

برگردان: عباس شکری

 

به گفته پانکاج میشرا، غزه شکاف بین دو آسیب را آشکار کرده است: هولوکاست و استعمار.

 

مقاله‌نویس هندی پانکاج میشرا در جریان سخنرانی «فاجعه پس از غزه» که چهارشنبه گذشته در کلیسای سنت جیمز لندن ایراد کرد، از شرایط امروز و کشتار سخن گفت.

مردی کنار در کلیسای سنت جیمز از او  استقبال می‌کند، او پیش از اینکه به داخل خانه خدا اشاره کند. توالت را نشان می‌دهد و می‌گوید که بار و کافه هم آن‌جاست. صبر کن. بار؟ در واقع: مردم پیشتر شراب خریده‌اند و در کلیسا نشسته‌اند، جایی که کتاب مقدس جایش را با مجله نقد ادبی لندن عوض کرده است. در دستان مردم به جای انجیل، مجله ادبی نقد لندن است.

 

پانکاج میشرا

مجله نقد ادبی لندن از پانکاج میشرا، مقاله‌نویس و نویسنده هندی برای سخنرانی دعوت کرده است. دو صفحه نمایش عنوان سخنرانی را اعلام می‌کنند، و ناگهان سرو الکل که بیش از همه کفرآمیزترین احساس را در چهارشنبه شب هفته گذشته در لندن دارد برمی‌انگیزاند، متوقف می‌شود.

عنوان “فاجعه پس از غزه” است. فاجعه در زبان عبری شوآ گفته می‌شود که صفحه نمایش‌ها نشان می‌دهند: «The Shoah after Gaza», ، کلمه شوآ در عبری برای کشتار یهودی‌ها در جریان جنگ جهانی دوم به دست نیروهای فاشیست هیتلری به کار برده می‌شود که موسوم شده به هولوکاست.

وقتی روزنامه‌نگار روزنامه مبارزه طبقاتی، چاپ نروژ روز بعد با میشرا ملاقات می‌کند، تشویق‌ها که چون باران موسمی هند سخنران را تشویق می‌کرد تمام شده بود و یک کافه ترکی خالی در شمال لندن جایگزین کلیسای پر از جمععیت شده است.

قرار بود میشرا در یکی از سالن‌های بزرگ و باشکوه لندن معروف به مرکز باربیکن سخنرانی کند. اما زمانی که مدیران این مرکز متوجه شدند که میشرا قرار است در مورد نسل‌کشی اسرائیل در غزه سخنرانی کند، از برگزاری این برنامه جلوگیری کردند. به نظر می‌رسد میشرا از این رویداد خوشحال است:

– تعجب نمی‌کنم، من به ترس و بزدلی بسیاری از این مؤسسات و افرادی که آنها را اداره می‌کنند عادت کرده‌ام. حتی ارزش این را ندارد که در مورد آن کاوش کنید و بخواهید بدانید چرا!

به خاطر امتناع مدیران این سالن بزرگ بود که برنامه در کلیسایی کوچک‌تر اما صمیمی‌تر برگزار شد. این منطقه تاریخی طولانی و رادیکال دارد، از سرکوب قیام دهقانان در سال ۱۳۸۱ تا اقامت ولادیمیر لنین در تبعید در سال های ۱۹۰۲ و ۱۹۰۳. ساختمانی که لنین در آنجا ضمن سردبیری از همان‌جا روزنامه ایسکرا (جرقه) را چاپ می‌کرد، امروز کتابخانه این کلیسا، تندیس و اسناد یادبود مارکس را در خود جای داده است.

داستانی بر زبان مردم این منطقه می‌چرخد که می‌گوید: میخانه کراون، میخانه پر سر و صدا و بسیار شلوغ درست در زیر کلیسای سنت جیمز، جایی بود که لنین برای اولین بار با جوزف استالین ملاقات کرد.

از سوی دیگر، در داخل کلیسا، در طول حدود ۶۰ دقیقه صحبت میشرا، حاضرین در سکوت کامل به سر بردند. او زمان زیادی را صرف نقل قول از نویسندگان یهودی مانند ژان آمری و پریمو لوی کرد که هر دو از اردوگاه‌های کار اجباری هیتلر جان سالم به در بردند و انتقادات اولیه خود را از نحوه استفاده رهبران اسرائیل از هولوکاست در دولت‌سازی خود بر زبان راندند.

اگرچه میشرا طبق معمول خوش‌صحبت بود و پرهیجان، اما هرگز در طول سخنرانی و گفتگو با روزنامه‌نگار نروژی صدایش را بلند نکرد. حتی زمانی که به آنچه اکنون در غزه می گذرد پرداخت.

 

“درود هیتلر جدید”

پانکاج میشرا تعدادی کتاب نوشته است، اما بیشتر با کتاب “عصر خشم: تاریخ معاصر” از سال ۲۰۱۷ شناخته شده است. در این اثر، میشرا به بررسی نیروهای محرکه در پس پدیده‌هایی می‌پردازد که دونالد ترامپ و جنبش تروریستی داعش دارند.

او در ماه‌های اخیر، مانند بسیاری دیگر، به غزه چشم دوخته است. میشرا همچنین وارد برخی از داغ‌ترین بحث‌ها در مورد پس‌زمینه تاریخی و آنچه او معتقد است مدیریت نگران کننده آلمان بر میراث تاریک خود از نابودی شش میلیون یهودی در طول جنگ جهانی دوم است، شده.

جدال و بحث اخیر بر سر فیلم فلسطینی-اسرائیلی «سرزمین دیگری نیست» در طول و پس از برلیناله، – فستیوال دوساله فیلم برلین – بخشی از ناراحتی میشرا را نشان می‌دهد. سازندگان فیلم در سخنرانی خود پس از دریافت جایزه‌شان، از دعوت به آتش‌بس و پایان دادن به سیاست آپارتاید استفاده کردند که باعث شد کلودیا راث وزیر فرهنگ آلمان اظهار کند که این پیام “به‌طور تکان‌دهنده‌ای یک‌طرفه و با نفرت عمیق از اسرائیل است”.

وقتی ویدیویی از تشویق او برای مراسم اهدای جایزه منتشر شد، بیانیه جدید وزارتخانه می‌گوید: در آنجا وزیر فقط یووال آبراهام فیلمساز یهودی-اسرائیلی را تشویق کرده است، نه دوست و همکار فلسطینی او بازل آدرا.

– میشرا این برخورد را بسیار سورئال می‌خواند. سیاست آلمان برای برخورد با گذشته این است که بدون توجه به هر اتفاقی از اسرائیل حمایت می‌کند، حتی زمانی که این کشور یک کارزار نابودی و نسل‌کشی را رهبری می‌کند.

او معتقد است که اختلاف بر سر غزه – که در همه چیز از رویدادهای فرهنگی گرفته تا نشست‌های سیاسی بزرگ قابل مشاهده است – نشانه‌هایی را آشکار کرده است که اجماع هشت دهه در حال حاضر “در حال فروپاشی” است.

– اما آلمانی‌ها نمی‌توانند از این موضوع دست بردارند، زیرا این به معنای ورود به دنیایی با عدم اطمینان کامل است. ترس از این ناشناخته باعث می‌شود که هر چه بیشتر پوچ و غیرمنطقی عمل کنند.

مثال دیگر روزنامه بزرگ آلمانی Die Welt است که قبل از کریسمس قسمتی از پادکست را با عنوان “فلسطین آزاد، درود هیتلر جدید است” منتشر کرد. (منظور ازدرود هیتلر همان سلام معروف نازی‌ها است که با بلند کردن دست خود در امتداد صورت می‌گویند: های هیتلر.)

 

– ما چطور به اینجا رسیدیم؟

– من فکر می‌کنم به دلیل تعهد به اسرائیل است که صرفاً به معنای برآورده نشدن هیچ یک از آرزوها و خواسته‌های فلسطینی است، حتی ابتدایی‌ترین آنها: کرامت و حقوق بشر. آنچه می‌بینیم نوعی تعصب است. و این قتل‌عام است، زیرا فروش اسلحه آلمان به اسرائیل بی سابقه است. آنها از قتل عام پول در می‌آورند.

 

بازگشت به ۷ اکتبر

هنگامی که حماس و چندین گروه کوچکتر در غزه در ۷ اکتبر به اسرائیل حمله کردند، حدود ۱۱۴۰ نفر کشته شدند. به گفته مقامات اسرائیلی، اکثر آنها غیرنظامی بودند – از جمله ۳۶ کودک – در حالی که ۳۷۶ نفر متعلق به نیروهای امنیتی بودند.

تعدادی از کشورهای غربی این کشتار را به عنوان اقدامات تروریستی محکوم کردند، این درحالی است که چندین کشور عربی و کشورهای دیگر از این کار خودداری کردند و مسئولیت اصلی را بر عهده سیاست اسرائیل در قبال فلسطینی‌ها گذاشتند.

 

– پرسش این است که انگار دو جهان‌بینی متفاوت با هم برخورد می‌کنند؟

– به‌احتمال با تعبیر “فرد تروریست در یک‌جا، آزادیخواه است در سویه مخالف قهرمان” آشنا هستید. نلسون ماندلا در زمان خود تروریست خوانده می‌شد. یاسر عرفات را تروریست نامیدند. مناخیم بگین، نخست وزیر سابق اسرائیل نیز تروریست خوانده شد. میشرا پاسخ می‌دهد که این کلمه در هر زمان تحت فشارهای ایدئولوژیک شکل می‌گیرد.

او در مورد ۷ اکتبر چنین می‌گوید:

– افرادی که در زندان زندگی می‌کنند و از آن خارج می‌شوند، در برابر شرایط غیرقابل تحملی که متحمل شده‌اند، عمل مقاومتی انجام می‌دهند. اگر بخواهیم کسانی را توصیف کنیم که در آن روز وارد اسرائیل شدند و غارت کردند، کشتند و تجاوز کردند، استفاده از کلمه “تروریست” مناسب است. اما من مواظب هستم که همه کسانی که آن روز وارد اسرائیل شده‌اند را تروریست خطاب نکنم.

 

– در عین‌حال، همانطور که بسیاری اشاره کرده‌اند، پس از هولوکاست، هرگز این تعداد یهودی در یک روز کشته نشده‌اند؟

– بدیهی است که منظور از آن نشان دادن یک تراژدی و فاجعه در سنت هولوکاست است. میشرا ادعا می‌کند که این نوع بیانیه‌ها فریب‌آمیز و ریاکارانه‌اند و با سوء‌استفاده  از کلمه بیان می‌شوند.

از منظر رسمی، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، از جمله قتل‌عام شرکت کنندگان جشنواره در رعیم را “هولوکاست با گلوله” توصیف کرده است. هیأت اسرائیلی سازمان ملل در جلسه شورای امنیت با ستاره‌های زرد روی سینه‌ها با عبارت «دیگر هرگز» به صف شدند.

– دیدگاه دیگر برای نگریستن به وقایع اسرائیل این است: اگر شما یک دولت-ملت به شدت مسلح هستید که اشغال نظامی وحشیانه مردمی را انجام می‌دهید، خود را در معرض انتقام خشونت‌آمیز قرار می‌دهید. میشرا خاطرنشان می‌کند که این در مورد همه دولت‌های ملی، چه در مورد هند و چه ایالات متحده، که در آن بیش از ۳۰۰۰ نفر در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ کشته شدند، صدق می‌کند.

 

– آن رویداد بخشی از کدام سنت بود؟

آمریکا کشوری است که در نقاط مختلف دنیا مداخله نظامی می‌کند و دشمنان زیادی دارد. یکی از این دشمنان تصمیم گرفت تا در ۱۱ سپتامبر حمله کند. من حمله ۷ اکتبر را اینگونه می‌بینم.

 

نسل کشی در دستور کار

به گفته مقامات فلسطینی، واکنش نظامی دولت نتانیاهو تاکنون جان بیش از ۳۰۰۰۰ نفر را به همراه داشته است که بیش از ۱۳۰۰۰ نفر از آنها کودک هستند. تلاش‌های دیپلماتیک برای متوقف کردن قتل‌ها بارها توسط ایالات متحده وتو و بایکوت شده است.

درست قبل از شروع سال، یک پیشرفت بین‌المللی رخ داد. آفریقای جنوبی بعدتر از اسرائیل به دادگاه بین‌المللی دادگستری (ICJ) شکایت کرد و متهم به نسل کشی شد.

 

– این پیشرفت در پرونده چقدر مهم است؟

– این یک تحول عظیم است، زیرا خود کلمه نسل‌کشی اعتبار خود را از اتفاقاتی که برای یهودیان رخ داد می‌گیرد. ما شاهد یک طنز تاریخی بسیار بزرگ و غم‌انگیز هستیم: افرادی که هویت ملی خود را بر اساس جایگاه خود به عنوان قربانیان هولوکاست ساخته‌اند، خود متهم به ارتکاب نسل‌کشی هستند.

میشرا، که معتقد است این مورد “اعتماد به نفس فزاینده در میان غیر سفیدپوستان جهان” را نیز نشان می‌دهد، می‌گوید که نظم جهانی پس از جنگ “به شیوه ای رادیکال در حال دگرگونی و واژگونی است”.

– آنها روایت قدرتمند غرب در مورد جنگ جهانی دوم و هولوکاست را رد کرده‌اند. او معتقد است که آنها اصرار داشته‌اند که تاریخ و تجربیات خود، با بهره‌کشی نژادپرستانه توسط برتری سفیدپوستان نیز در نظر گرفته شود.

از بسیاری جهات، این یک تناقض دیرینه و اساسی است که اکنون آشکار شده است. از یک سو، نگرش هولوکاست به عنوان جنایت اصلی غالب است. از سوی دیگر، نسل‌کشی در قلب اروپا به عنوان نقطه اوج یک سری جنایات طولانی در نظر گرفته می‌شود که اروپایی‌ها پیشتر در سایر نقاط جهان مرتکب‌شده اند و در نتیجه میلیون‌ها نفر کشته شده‌اند.

زمانی که آلمان در ژانویه امسال پرونده آفریقای جنوبی علیه اسرائیل را رد کرد، برای مثال، نامیبیا با محکوم کردن ارباب استعماری سابق خود و همچنین یادآوری نسل‌کشی هفتصدهزار نفر از گروه‌های هِرِرو و نما در آلمان بین سال‌های ۱۹۰۴ و ۱۹۰۸، پیش رفت.

– ما شاهد تقابل دو روایت هستیم: یکی از هولوکاست و دیگری استعمار. این یک تغییر بزرگ است.

 

محو رنج

خبرنگار روزناه مبارزه طبقاتی دو کتاب را در گفتگو با میشرا پیش کشیده که معلوم شد هر دو را خوانده است. یکی کتاب خاطرات خانوادگی «گمشدگان: جستجوی شش از شش میلیون» نوشته دانیل مندلسون آمریکایی است. نویسنده در آنجا جزئیات سرنوشت عموی بزرگ، عمه و چهار دخترشان را که در جریان هولوکاست توسط نازی‌ها کشته شدند، بررسی می‌کند.

مندلسون با کار بسیار و کوشش پیگیر، موفق می‌شود چیزهای زیادی را دریابد. مندلسون علاوه بر ترسیم وقایع – از جمله صحنه‌های تقریبا غیرقابل توصیف از قتل‌ها – به بستگانی که هرگز نمی‌شناخت جان می‌دهد.

کتاب دوم رمان «جزئیات کوچک» از نویسنده فلسطینی آدانیا شبلی است. این بر اساس جنایت واقعی اسرائیل است که در سال ۱۹۴۹ رخ داد، تجاوز و قتل یک دختر، که یک زن خیالی فلسطینی در زمان ما سعی در کشف آن دارد. اما برخلاف مندلسون، شخصیت شبلی قادر به ردیابی هیچ اطلاعاتی در مورد حادثه یا قربانی نیست. انگار او و هم‌نسل‌هایش از روی زمین پاک‌سازی شده‌اند.

این تقابل باعث می‌شود که میشرا به نویسنده آمریکایی جیمز بالدوین اشاره کند که در سال ۱۹۶۷ نوشت؛ رنج یهودیان برخلاف رنج سیاهان به عنوان “بخشی از تاریخ اخلاقی جهان” شناخته می‌شود.

میشرا معتقد است که شبلی با بخش فلسطینی این «نابرابری اخلاقی و فکری» که در جهان وجود دارد، سروکار دارد. او نمی‌تواند بفهمد که چرا “جزئیات کوچک” به عنوان ضدیهود توصیف شده است و نمایشگاه کتاب در فرانکفورت دعوت شبلی را پس گرفت.

– اما هرآنچه پس از آن اتفاق افتاده است تأیید می‌کند که این قضاوت‌ها از هیچ تحلیل سنجیده‌ای سرچشمه نمی‌گیرد، بلکه میل رقت‌انگیز و ناامیدانه‌ای برای محکوم کردن و انگ زدن است.

 

فرار از واقعیت

در اواخر «گمشدگان»، مندلسون به گفتگو با عکاسی اشاره می‌کند که از چندین صحنه نسل‌کشی مانند رواندا، دارفور و بوسنی بازدید کرده بود. این عکاس که همچنین مدعی است آشویتس به یک «کلیشه بصری» تبدیل شده است، می‌گوید: «دیگر هرگز» به یک شعار توخالی تبدیل شده بود.

او می گوید: “برخوردهای این‌چنینی به شما اجازه می‌دهد از بند گرفتاری خارج شوید.” بنابراین: بازدید از اردوگاه مرگ سابق به این معنی است که شما و وجدانتان از واقعیت “دور شوید” و فرار را بر قرار ترجیه دهید. اما این بیانیه می‌تواند به نوعی روشی را نیز پوشش دهد که اسرائیل جنگ امروز را توجیه می‌کند.

– هیچ تضمینی وجود ندارد کسانی که دیروز قربانی شدند، امروز تبدیل به آزارگر نشوند. میشرا می‌گوید اگر آزار و اذیت شخصیت ما را تقویت می‌کرد و ظلم از ما انسان‌های بهتری به هستی می‌افزود، جهان جای بسیار متفاوتی می‌شد.

کاری که آزار و اذیت و ظلم انجام می‌دهند بیشتر ایجاد احساسات بد و زشتی است که اغلب «نسل‌ها را به سوی سقوط سرازیر می‌کند»:

– ترس ناامنی. انتقام. پارانویا. ما اکنون این را در واکنش اسرائیل می‌بینیم. افرادی بودند که از همان ابتدا نسبت به وسواس در مورد هولوکاست هشدار دادند، زیرا آنها آنچه امروز اتفاق می‌افتد را پیش‌بینی کردند. شما بیشتر و بیشتر شبیه کسانی می‌شوید که در وهله اول موجب آزار و اذیت شما بودند.

میشرا دوباره ژان امری را که اصالتا اتریشی بود، به عنوان یک ضد صدا معرفی می‌کند. آمری پس از خواندن در مورد شکنجه اسرای عرب توسط اسراییل در مقاله‌ای در سال ۱۹۷۷ نوشت: «از جایی که بربریت شروع می‌شود، حتی تعهدات وجودی نیز باید پایان یابد. به عبارت دیگر: وفاداری به اسرائیل بر همه ملاحظات دیگر غلبه نکرد.

– او بسیار طرفدار اسرائیل بود، اما آگاه بود که مقوله‌ای بالاتر از یهودی بودن وجود دارد، یعنی انسان بودن مهمتر بود. وی به عنوان قربانی شکنجه تاکید کرد که فرد مورد شکنجه در درجه اول یهودی یا مسلمان نیست، بلکه انسانی از گوشت و خون است، کسی که احساس درد می‌کند.

 

قاچاق در گفتمان

همانطور که میشرا در سخنرانی خود بیان کرد، هشدارهای منتقدان یهودی مانند آمری امروز برچسب ضد یهود می‌خورد. خود یووال آبراهام، فیلمساز، پس از برلیناله این برچسب ضدیهود را دریافت کرد و تهدید به مرگ شد، شرایط چنان بد شده است که خانواده‌اش پس از تهدید یک گروه راست‌گرای اسرائیلی مجبور به ترک خانه شدند.

میشرا معتقد است به همین دلیل نشانه‌های برلین، لندن و دیگر پایتخت‌های غربی نگران کننده است. در همه‌ی این کشورها هرگونه انتقاد درست اما تند از روش و منش اسرائیل را محدود کرده‌اند.

– کشورهای زیادی هستند که اکنون تصمیم گرفته‌اند فقط یک نوع یهودی وجود دارد که آنها هم دوستش دارند، یعنی کسانی که از اسرائیل حمایت می‌کنند. این به خودی‌خود ضدیهودی است، این درهم آمیختگی یهودیانی که در خارج زندگی می‌کنند، و حتی کسانی که در اسرائیل زندگی می‌کنند، و پروژه شهرک نشینان قومی-ناسیونالیستی که راستگرایان یهودی و دولت نتانیاهو راه انداخته‌اند، اگر ضدیهود نیست، چه نامش می‌دهید؟

بنابراین، به طرز متناقضی، کشوری مانند آلمان، به گفته میشرا، با «تقاضای این که فقط نوع خاصی از یهودیان برای آنها قابل قبول باشد»، به «یهودستیزی کلاسیک» درگیر شده است.

او از ترسیم تشابهاتی با دهه ۱۹۳۰ دریغ نمی‌کند، که به نوبه خود ناراحتی‌ای را که در عنوان سخنرانی او نهفته است، تداعی می‌کند: «درود هیتلر بعد از غزه».

– چنین صداهایی هنوز هم بحث برانگیز است، چیزی که نباید در مورد آن صحبت کنیم؟

«ما شاهد یک طنز تاریخی بسیار بزرگ و ترسناک هستیم.»

– پانکاج میشرا می‌گوید: احساس می‌شود چیزی به صورت قاچاق وارد گفتگو شده است. مردم اتحاد جماهیر شوروی آن را samizdat می‌نامیدند، سخنان مخفیانه منتشر می‌شد. این نتیجه سانسور، خودسانسوری، سرکوب، بزدلی و میل به همنوایی است.

 

تکانه سرکوب شده

به‌احتمال برخی تعجب خواهند کرد که پانکاج میشرا، در اتاقش در خانه‌ای در هند، پیشتر تصویر روزنامه‌ای از رهبر نظامی اسرائیل موشه دایان را روی دیوار داشت. او می‌گوید والدین میشرا به صهیونیست‌ها باور داشتند و خود او فکر می‌کرد که دایان، با یونیفورم و چشم‌بند روی یک چشم، «پر زرق و برق و باشکوه» به نظر می‌رسد.

 

– آیا در آن زمان از تاریخ اسرائیل چیزی می‌دانستید؟

– اصلا. من دیدگاهی منحصرا صهیونیستی داشتم. میشرا می‌گوید: یکی از چیزهایی که ملی‌گرایان هندو در مورد صهیونیست‌ها دوست داشتند، این بود؛ آنها می‌گفتند، صهیونیست‌ها می‌دانستند چگونه با مسلمانان رفتار کنند: آنها را در جای خود سرکوب و نابود می‌کردند.

– همچنین مهم است و بی‌ربط نیست که همان ملی‌گرایان هندو نیز به هیتلر تمایل داشتند، زیرا فکر می‌کردند او می‌داند چگونه با اقلیت‌ها رفتار کند.

میشرا در نهایت تصور خود را از اسرائیل تغییر داد. او نه تنها استعمار را از گذشته کشور خود، بلکه چیزی از زمان حال را نیز شناخت و علیه آن شورید.

– وقتی به فلسطین می‌روم به اروپا فکر نمی‌کنم. او می‌گوید من به کشمیر فکر می‌کنم که آن هم تحت اشغال نظامی است – که توسط کشور خودم انجام شده است. میشرا یادآور می‌شود که چنین وضعیت اشغالی حقوق اولیه مردم را سلب میکند.

– وقتی شاهد آنچه اکنون در فلسطین رخ می‌دهد، هستیم، به‌سختی می‌توان به نتیجه‌ای غیراز این رسید که شرایط امروز ناعادلانه، ناپایدار و غیرقابل تحمل است.

وقتی او شروع می‌کند به صحبت کردن در مورد “تکانه مردمی که برای مدت طولانی تحت ظلم قرار گرفته‌اند” ناگاه متوقف می‌شود و حرف خود را قطع می‌کند.

– سخت است اینجا در لندن بنشینیم و دیکته کنیم که فلسطینی‌ها چگونه واکنش نشان دهند و چه کار کنند. این حکمت صندلی راحتی خواهد بود. واقعا نمی‌دانم به آنها چه بگویم. وقتی آنها با عدم خشونت پاسخ می‌دهند، به طرز وحشیانه‌ای سرکوب می‌شوند. وقتی کمپین تحریم راه‌اندازی می‌کنند، یهودی‌ستیز خوانده می‌شوند. آنها هیچ راهی برای پیروزی ندارند، مخالفت آنها پذیرفته نیست. در نهایت، بسیاری به خشونت متوسل می‌شوند.

 

شکاف در سیستم جهانی

در نوار غزه، فلسطینی‌ها هر دقیقه برای بقای خود می‌جنگند. در خارج، جهان همچنان بر اساس خطوطی که میشرا به تصویر کشیده است، تغییر شکل می‌دهد.

 

– جهان در خطر چیست؟

میشرا پس از مکث کوتاهی برای فکر کردن، می‌گوید: – این سؤالی است که من با آن دست و پنجه نرم کرده‌ام.

– ما مدام این استدلال را می‌شنویم که ۷ اکتبر ترس از هولوکاست جدید را زنده کرده است. آنچه ما به اندازه کافی در نظر نمی‌گیریم این است که واکنش اسرائیل در غزه، در میان میلیاردها نفر در جهان، تجارب تاریخی آنها از استعمار، قتل‌عام و نسل‌کشی را زنده کرده است.

همانطور که میشرا اشاره می‌کند، این تجربیات بسیار گسترده‌تر و گسترش یافته در جهان هستند.

– چه در کارائیب، آفریقای جنوبی یا هند باشید، می‌توانید بی‌درنگ با آن تجربه ارتباط برقرار کنید. به همین دلیل است که غزه برای مردم این کشورها به یک موضوع احساسی تبدیل می‌شود. آنچه اسرائیل در غزه انجام می‌دهد یکی از بدترین کارهای استعماری است.

در همان زمان، میشرا با دیدن غزه به عنوان تصویری از یک دیستوپیا یا ویران‌شهر (جامعه‌ای خیالی که پلیدی‌ها و رذایل آن با هدف عبرت‌آموزی اخلاقی یا سیاسی به تصویر کشیده می شوند)، با “قلعه‌ای به نام دولت که گرسنگان و مستاصلان اطراف خود را نابود می‌کند” باز می‌شود.

– شاید آینده شاهد آنچه اکنون می‌گوییم باشد. گویا پیشتر این را در حرکت آهسته دیده‌ایم، زمانی که افرادی که در تلاش برای رسیدن به اروپا هستند – که گاهی اوقات خود قربانیان جنگ‌های اروپایی هستند – به عقب فرستاده می‌شوند یا رها می‌شوند تا غرق شوند.

میشرا «شکافی» را در جهان می‌بیند، بین جمعیت‌های به‌طور عمده سفیدپوست و ثروتمند و افراد تیره‌پوست و فقیر.

همانطور که می‌گویید: – به نظر می‌رسد که غزه بسیاری از درگیری‌های موجود دیگر را در برمی‌گیرد – و آنها را تشدید می‌کند.

 

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

خانه | >> واپسین نوشته‌ها

عباس شکری روزنامه نگار، نویسنده، مترجم آزاد پژوهشگر خبرگزاری نروژ و موسس نشر آفتاب در نروژ است. او دارای دکترا در رشته‌ی «ارتباطات و روزنامه نگاری» است که اینک همکاری خود را با سایت شهرگان آغاز کرده‌ و آثار او همچنین در نسخه چاپی شهرگان نیز منتشر می‌شود.

تبلیغات

نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آگهی‌های اجاره خانه:

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: