UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

نرمش قهرمانانه با غرب، اعدام در کردستان

نرمش قهرمانانه با غرب، اعدام در کردستان

کامران متین | استادیار روابط بین الملل در دانشگاه ساسکس، بریتانیا

 • روند سی و چند ساله عروج، تحکیم و تداوم حاکمیت جمهوری اسلامی مشحون از به کارگیری خشونت دولتی علیه مخالفین سیاسی در داخل و خارج ایران بوده است.

مانا نیستانی

نرمش قهرمانانه – کار مانا نیستانی

خشونتی که در اغلب موارد نه تنها نافی قوانین و هنجارهای پذیرفته‌شده‌ی بین‌المللی که حتی مغایر با قوانین رسمی خود جمهوری اسلامی نیز بوده است. در مقایسه با بقیه مناطق ایران کردستان اما متحمل میزان بسیار بیشتری این خشونتها بوده است.

ماهیت رادیکال، عمیقا سکولار و سازمانمند جنبش دموکراتیک و برابری طلبانه مردم کردستان یکی از دلایل عمده سهم نامتناسب کردستان از خشونت دولتی جمهوری اسلامی بوده است.

اما به‌نظر میرسد اعدام‌های روزهای اخیر در کردستان بخشی از یک برنامه مشخص باشد که مستقیما مرتبط با رویکرد جدید جمهوری اسلامی در مذاکرات هسته‌ای است، و در بالاترین سطوح جمهوری اسلامی طرح ریزی شده‌است.

گفتمان عمومی و ترکیب کابینه آقای روحانی و نیز دیدارهای جانبی هیئت همراه وی در حاشیه اجلاس عمومی سالانه سازمان ملل متحد با مدیران ارشد بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول همگی حاکی از این امر است که از نگاه دولت جدید حل بحران هسته‌ای با غرب تنها حل بحرانی امنیتی برای جمهوری اسلامی نیست بلکه پیش‌شرط پیوستن رسمی و مدون جمهوری اسلامی به اقتصاد جهانی سرمایه داری نیز هست.

زمینه‌های داخلی این پیوستن با تحمیل منطق سرمایه داری نئو-لیبرال با محوریت امحا نقش مستقیم و غیر مستقیم دولت در فراهم‌آوردن بخشی از نیازهای اولیه اقتصادی-رفاهی طبقات فرودست و فقیر در خارج از روابط بازار از زمان دولت رفسنجانی آغاز شده و علیرغم تفاوت‌های سیاسی و مناقشه‌های گوناگون جناح‌های مختلف حاکمیت در دوران دولت‌های خاتمی و احمدی‌نژاد نیز تداوم یافته است. دولت روحانی نیز بر ادامه و حتی تعمیق این برنامه تاکید کرده است.

معضل اساسی در این میان این است که سازش سیاسی-اقتصادی با غرب به مطالبات و به تبع آن به مبارزات دموکراتیک و مدنی طبقات شهری دامن خواهد زد.

اعدام‌های اخیر در کردستان می‌توانند بخشی از پروژه حاکمیت برای مقابله با این وضعیت احتمالی باشد. چرا که این اعداها می‌توانند احزاب کرد، به خصوص پژاک، را تحریک به واکنش مسلحانه کنند و این امر به نوبه خود به حاکمیت این امکان را خواهد داد تا از «تهدید امنیتی» عملاً خود ساخته برای زمینه‌سازی سرکوب و برخوردهای شدیدتر امنیتی در سطح سراسری استفاده کند.

از سوی دیگر از سر گیری درگیرهای نظامی در کردستان به مشتعل شدن ناسیونالیسم ایرانی خواهد انجامید و افکار عمومی و توجه بخش‌هایی از اپوزیسیون را از تمرکز بر استفاده حداکثری از فرصت‌های سیاسی ناشی از گشایش سیاسی در رابطه با غرب منحرف خواهد کرد.

نشانه‌های اولیه موفقیت حاکمیت در این زمینه را میتوان در برخورد منفعلانه و حتی توجیه‌گرانه بخش‌هایی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی، به خصوص اصلاح طلبان، نسبت به این اعدام‌ها مشاهده کرد.

اما جدای از تامین منافع عمومی جمهوری اسلامی، تا آنجا که به سپاه پاسداران برمیگردد، این اعدام‌ها میتوانند متضمن منافع خصوصی این نهاد نیز باشند.

پروژه نئولیبرالیزه کردن اقتصاد ایران در ٢٠ سال اخیر از همراه با تطمیع اقتصادی نیروهای نظامی-امنیتی، به ویژه فرماندهان رده بالای سپاه پاسداران بوده و منجر به تصاحب بخشهای عمده‌ای از اقتصاد ایران از سوی این جناح گشته است.

اکنون این جناح پر قدرت به درست یا نادرست تداوم موقعیت ممتاز اقتصادی خویش را در اصطکاک با پروژه عادی سازی روابط سیاسی-اقتصادی با آمریکا و غرب می‌بینند.

یک راه محافظت از این موقعیت ممتاز اقتصادی تشدید و تداوم «وضعیت امنیتی» است که مدیریت آن طبیعتا مستلزم باز تولید و حتی افزایش نقش و قدرت جناح‌های نظامی-امنیتی در جمهوری اسلامی است.

مصالحه احتمالی با غرب بر سر برنامه هسته‌ای، درگیری‌های نظامی و بحران امنیتی در مناطق پیرامونی، به ویژه کردستان را به تنها حربه موثر برای ادامه وضعیت امنیتی بدل کرده‌است. اعدام‌های اخیر می‌توانند در راستای خلق این وضعیت امنیتی باشند.

وقوع درگیری‌های نظامی متناوب‌تر و گسترده‌تر با احزاب کرد در منطقه، زمینه را برای دور جدیدی از نقش‌آفرینی نظامی سپاه پاسدران در منطقه فراهم خواهد کرد.

این امر این نیروی سیاسی-اقتصادی-امنیتی را قادر خواهد کرد که از یک سو نقش محوری خود در ساختار سیاسی ایران را به بقیه جناح‌های حاکمیت گوشزد نماید و از سوی دیگر امکان مداخله‌گری این نیرو در مذاکرات هسته‌ای و تامین منافع و قدرت اقتصادی این جناح در جریان و متعاقب سازش احتمالی با غرب را بیشتر و بهتر فراهم کند.

با این اوصاف محکومیت علنی این اعدام‌ها از سوی جریانات سیاسی مدعی حقوق بشر و دموکراسی‌طلب ایران نه تنها ایفای مسئولیتی اخلاقی و انسانی است بلکه یک ضرورت سیاسی حیاتی در جهت تعمیق اتحاد سراسری در میان شهروندان ایرانی برای پیشبرد و حصول مطالبات عادلانه سیاسی و دموکراتیک نیز هست.

[بی‌بی‌سی]

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: