UA-28790306-1
تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

چند شعر از رویا سامانی

#رویا سامانی

 

۱

بانو جان…

عطر موهایت پیچید

این معجزه پاییزاست

تا گره بخورد به پیراهنم

و باد رقص کنان

سلامش را نجوا کند

بخند! تا ساغرم از تو لبریز شود

ای که جادو شده‌ی مهتابی!

پا بگذار…

و از کنار پرچین دیوارها

تنهاییِ سایه‌ام را بشکن

تا شمیم محبوبه های شب

چند قدم با من باش!

 

۲

صبح خاکستری…

رگ شب را زد تا

خوابهای سرگردانم

به سوی تو نیاید

از شهر از خیابانها

هرمسیری که

یادت سبز شود

به

سمت تو می آیم!!!


Gray morning …

Cut off the vein of the night

So my wandering dreams

Do not come to you

From the city

From the streets

Any way that

your memory appears

I will come to you !!!

#Roya_Samani

 

۳

پا در کفش پیچک‌های ناز

با هاله‌ای از جنس نور

می‌رقصند در باد

تا …

به شب نسینی شب‌بوها که

آمدی در زیر نور مهتاب برایم از آینه سخن بگویی …

از منی

که به هوای تو زمینی شده‌است

 

و به تو می‌اندیشید

 

۴

 

نمی‌شود فراموشت کرد

ای تکثیر شده در مریمی‌ها

با بوی مسیحا می‌آیی…

بگذار تاریخ در ما تکامل گیرد

تا پله‌های زمان

بلندترین،جایگاه‌بشریت شود

نه …

نمی شود از تو گذشت

شعرها می‌میرند

و این خانه

در عزای نقطه چین ها

سیاه پوش می شود

نه نمی‌شود از تو گذشت..‌.

#رویا‌ سامانی

 

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها
تبلیغات

آگهی‌های اجاره خانه:

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: