Advertisement

Select Page

شعری جدید از مریم گمار

مریم گمار

 

گردن چرخانده ای به اضطراب

در پس حفره های مجروح

صدا میزنی مرا

 

ای بابونه اندوه

بگو چگونه بسرایم ؟

فوران اشک در صدایت را

که شکل در همی از ایستادن بادی

 

جلوتر بیا

به موازات لب های پنجره

حالا بگو در این تخیل غلیظ

در انتظارِ کدام اشاره ی باران باشم  ؟

که از بسامدش

رنجی  ناگزیر بر سرم نریزد

وپرت نشوم بر شمایلِ تاریکی

که ذهنی مرطوب را پس می دهد

 

بگو درطبیعت تو !

به کدام جهت شعله بگیرم؟

تا طلوع کنم بر نیم رخ کلمات

واز کهکشانی عبور

 

ای سطر  سر به زیر

آویخته بر تلألو ماه

 قد کشیدن تو  بر ناخودآگاهم را

 برگردن کدام حروف معاصر بیاندازم؟

که سبز شود اندیشه اش

در خاک های نابارور

 

 

ای یاس در هم تنیده ؛

ظرافت  لبخندی در عبور!

به دیدنم بیا!

صدا بزن مرا

که در ادامه ات نشسته

هزار ناگهان تازه

 

می بینی ؟

این نشانه ها؛

از  سمت تو،

عبارتیست از نو

که خواب ِواژ ه های گداخته را بهم می زند

 

حالا می توانم با هر انگشت

شعری را بجاجا کنم و به هیات لبخندی جا بزنم؟

 

#مریم_گمار

 

 

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights