نگاهی به داستان قمر واقعاً یک زن بود نوشتهی نوشین احمدی خراسانی
شهرگان: ادبیات نوجوانان به بخشی از ادبیاتی گفته می شو د که تمرکز و دغدغهی آن انتقال مفاهیم خاص و کارکردها و زبان مختص بسته به مخاطب نوجوان و کودک باشد، آن طور که اعظم بابایی مینویسد . این نوع ادبیات هم شامل بخشی از فرهنگ شفاهی عامه، مانند لالائیها، مثلها، قصهها است و هم داستانها و نمایشنامهها و اشعار و نیز نوشتههایی در زمینهی دین، دانش اجتماعی، علم و کاربردهای آن، هنر و سرگرمی را دربر میگیرد که نویسندگان و سرایندگان برای کودکان و نوجوانان پدید میآورند. [۱]
در گذشته این نوع از ادبیات خاص وجود نداشت و عموماً کودکان و نوجوانان به عنوان مخاطب خاصی در نظر گرفته نمیشدند، ادبیات کودکان و نوجوانان به معنی واقعی آن، یعنی نوشتههایی که در آن حس و حال کودکانه حاکم باشد، به زبان و نثری مناسب سطح سواد کودکان نوشته شده و معمولاً همراه با تصاویر است؛ به عنوان یک شکل ادبی مستقل تقریباً از نیمهی دوم سدهی هجدهم میلادی در جهان پدید آمده است. در ظهور دیر هنگام این نوع ادبیات، عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بودند. پیش از عصر جدید (رنسانس) به کودکان بیشتر همچون بزرگسالانی کوچک نگریسته میشد و ادبیاتی ویژهی نیازهای خاص و سطح درک و فهم آنان ضروری شمرده نمیشد. (بابایی، پژوهشکدهی با قرالعلوم).
به نظر میرسد که شکل گیری فرم خاصی از ادبیات کودک و نوجوا ن به نوعی ارتباط با رشد اجتماعی و سیاسی و تأثیر آن بر زندگی کودکان دارد. معصومه آقاجانی بر این باور است که ادبیات کودکان اصطلاحی است ترکیبی که در یک وجه آن مخاطب و در وجه دیگر جوهر ادبی قرار دارد. پس آثاری که ادبیات کودکان خوانده میشود باید هر دو مؤلفه را دارا باشد. توجه بیش از اندازه به مخاطب و تواناییها و محدودیتهای او نباید سبب از دست رفتن جوهر ادبی در این آثار شود. عنصر ادبیات در گرو خلاقیت است و خلاقیت به تعبیری «قدرت آفرینش تصویرهای ذهنی بکر» است و هدف آن تنها در انتقال مفاهیم خلاصه نمیشود، بلکه تأثیری است که از طریق برانگیختن احساس و عاطفه در انسان به جا میگذارد (آقاجانی، رادیو فرهنگ). با این حال این نوع ادبیات در پیشبرد و آموزش الگوهای خاص اجتماعی و سیاسی به زبان ساده تر به کودکا ن اهمیت بسزایی دارد، چرا که رفته رفته میتواند آنها را با روند جنبشهای تأثیر گذار اجتماعی و بافت سیاسی و فرهنگی خاص جامعه آشنا کند. این مسئله به خصوص در کشوری مثل ایران اهمیتش دو چندان است، به خصوص که کتابهای آموزشی در داخل ایران عموماً بخش زیادی از تاریخ و یا فرهنگ را حذف کرده و یا سانسور کردهاند.
کتاب تازهی قمر واقعاً یک زن بود نوشتهی نوشین احمدی خراسانی و با تصویر گری باوند بهپور به تازگی در مدرسهی فمینیستی منتشر شده است، به زبان ساده و خاص به بیان یکی از معضلات زنان در جامعهی امروز ایران و در عین حال معرفی و باز شناساسی قمرالملوک وزیری اولین خوانندهی زن ایرانی پرداخته است. مشابه دو کتاب گذشتهی نوشین احمدی خراسانی که برای نوجوانان نوشته شده است، این کتاب دارای ساختار و انسجام یک دست، زبان روان و تصویر سازی های قوی در عین حال غنی و در ارتباط با خواستهای زنان در جامعهی امروز ایرانی شکل گرفته است.
شخصیت اصلی داستان ملودی دختر نوجوانی است که قصد دارد به هنرستان موسیقی برود و خواننده شود، کاری که برای زنان در ایران امروز با هزاران مشکل و دشواری همراه است. زبان سادهی کتاب در عین حا ل توانسته است به خوبی به پرداخت این تبعیض اجتماعی علیه زنان بپردازد و در عین حال به زبان ساده و چالش زا مخاطب خود را به درک و به چالش کشیدن آن وا میدارد.
مادر صدایش را بلند تر کرد: «تو خیلی بی جا میکنی … آخه دختر نادون بری هنرستان موسیقی که چی بشه؟… تو این مملکت که موسیقی به درد مردها هم نمی خوره، چه برسه به زنها … اگر از اول نمی ذاشتیم بری کلاس گیتار، حالا اینجوری نمیشد …. بابات گفت از اول باید جلو این کارهات رو بگیریم، ولی من رو انداختم و راضیش کردم …. اشتباه کردم، غلط کردم… حالا خوب گوشهات رو وا کن ببین چی میگم، باید این فکر رو از کلهات بیرون کنی، فهمیدی؟» (صفحهی ۴).
با اینکه نثر کتاب ساده و روان است، از ویژگیهای بارز آ ن بیان ساختارهای مبهم اجتماعی و مشارکت داد ن فعال شخصیتهای خود در آن است، همین امر موجب شده است که نقش شخصیتهای زن کتاب پرنگ تر و تأثیر گزارتر از دیگر شخصیت باشد، به عبارت دیگر ساختار و شالودهی اصلی داستان را روایتهای نسلهای مختلف زنان تشکیل میدهد. تصویر سازی نویسنده برای مخاطب خود با سطح آگاهیهای او هماهنگی دارد و میتواند در عین سادگی به صورت یک راوی به بسط و گسترش اسطورههای زنانه بپردازد. آن چیزی که کمتر در ادبیات گروه سنی نوجوانان به آن پرداخته شده است، همین مخاطب کتاب را محدود به نوجوانان نمیکند، بلکه با زبانی ساده شمای کلی و قابل تاملی از روایتهای زنان سر شناس و مهم به دست میدهد. زبا ن ساده و نثر روان داستان و ادغام تخیل و واقعیت موجب شده است که کوچکترین زوایای تاریخی و زندگی شخصی قمرالملوک زیری و تلاش او برای خواننده شدن را به تصویر بکشد:
ملودی تاج را به دست گرفت و نگاهی به عکس روی دیوار کرد: «آره دخترجون، خود خودشه …. این همون تاج قمرالملوکه … خودش اینو بهم داد …. اون موقع من هفت هشت سالم بیشتر نبود …. همهی ما بچههایی که توی محلهی لاله زار میپلکیدیم، رفته بودیم بالای پشت بوم یکی از خونه ها … اون روز قمرالملوک کنسرت داشت… اون قدر تو خیابون لاله زار آدم جمع شده بود که تا حالا ندیده بودیم… ما که اولش نمی دونستیم چه خبره … ولی میگفتن قمرالملوک رو حتماً قیمه قیمه می کنن، میگفتن اون روز، روز مرگ قمرالملوکه … بعد تو اینجا نشستی و راحت می گی می خوام خواننده بشم … فکر کردی به همین سادگیها بوده؟ نه دختر جون اون موقع زنها جرات نداشتند بدون چادر و پیچه و چاقچور از خونه بیان بیرون، جه برسه به اینکه تو ملآ عام آواز بخونن … حالا تو پیش خودت فکر کن که تو اون وضعیت قمرالملوک توی گراند هتل بخواد کنسرت بده و آواز بخونه! خب آینه که میگم قمر یک زن به تمام معنا بود … دختر اون لیوان آ ب رو بده به من، دهنم خشک شده…» (صفحهی ۱۹).
از دیگر ویژگیهای این کتاب به تصویر کشیدن مبارزات سیاسی در طول دهههای مختلف است که از طریق نسلهای مختلف مادربزرگ، مادر و نوه به تصویر کشیده میشود، اما از تفاوتهای این تصویرها با دیگر تصاویر و صحنههای کلیشه ای مشارکت برابر ز ن و مرد و حتی پر رنگ کردن نقش زنان در این مبارزات است. شگرد نویسنده فضاسازی و انتقال دغدغههای فمینیستی اما به زبان ساده است ، مبارزات تاریخی در این داستان رنگ نمیبازند بلکه به صورت دغدغهی نسلهای مختلف از زمان مشروطه تا خیزش مردمی در سال ۸۸ به خوبی به تصویر کشیده میشوند، شاید همین روایت و فضاسازی داستان است که با وجود فضاسازیهای فانتزی اما ریشهی عمیقی در حقایق اجتماعی و سیاسی نسلهای مختلف ایران دارد و در انتقال آن به مخاطب خود حداکثر بهره را برده است.
به ایستگاه هفت تیر که رسیدند، ملودی و مهسا میخواستند پیاده شوند که یکباره ۱۵-۲۰ دختر جوان سرآسیمه همه را هل دادند و وارد قطار شدند. آن قدر ورود آنها با اضطراب و همهمه توأم بود که ملودی و مهسا گیج شدند و نتوانستند پیاده شوند: «چه خبره؟…» از میان تعداد زیاد دختران جوانی که وارد قطار شدند، یکی از دخترها روپوش سبز پوشیده بود و مانتویش حسابی خاکی شده بود، یک ریز گریه میکرد. یکی از مسافرها که دلش اش به حال دختر سوخته بود گفت: «دخترم چی شده؟ زدنتون؟ الهی خیر نبینن، دستشون بشکنه …» (صفحهی ۵۵)
نویسنده با برجسته کردن نقش زنان در مبارزات سیاسی یکصد سال گذشته به واسازی نقش زنان در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران میپردازد. این مسئله به خصوص از آنجایی اهمیت دارد که دیدگاه واقعی و منطقی مبارزات زنان به دلیل جامعهی مردسالار و سختگیریهای سانسور به ندرت میتواند به نسل جوان دختران منتقل شود. بازسازی این صحنهها به خصوص با دخالت دادن شخصیتهای زن و نقش بخشیدن به حضور آنان میتواند سهم مهمی را در واسازی تاریخ از نگاه زنانه ایجاد کند. نویسنده با مشارکت دادن شخصیتهای خود تا پایان داستان الگویی از مقاومت و مطرح کردن مبارزات زنان را پیش میکشد و تا انتهای داستان با پایان بندی فانتزی و نمادین آن، پیروزی زنان و نتیجهی مبارزه و مقاومت آنان را برای رسیدن به اهدافشان به تصویر میکشد. به همین دلیل است که با وجود همهی مشکلات اقتصادی و سیاسی، شخصیتهای زن داستان در نهایت میتوانند کنسرتی برگزار کنند که در آن همهی نوازندگان زن هستند و تنها زنان میخوانند:
در این لحظه ملودی که به پدرش در میان جمعیت خیره شده بود ادامه داد: «می خوام مثل مادربزرگم وقمر همیشه بخونم حتی اگر همهی دنیا هم مخالفت کنن …» و با این گفته، سرش را پایین انداخت. مادربزرگ اشک در چشمانش حلقه زد. مدتی به صورت ملودی نگاه کرد، بالاخره از روی صندلی بلند شد و در حالی که دستش از هیجان کمی میلرزید تاج نقره ای قمر را روی سر ملودی گذاشت و گفت: «تاج قمر حالا مال توست … ازش مواظبت کن.» در این لحظه ناگهان صدای ممتد کف زدن جمعیت، فضای حیاط آسایشگاه را پر کرد. مادر مهسا که در صندلی کنار سن نشسته بود تا همه چیز را هماهنگ کند، در حالی که جشمان خیسش را پاک میکرد به مهسا و بقیهی نوازندهها اشاره کرد که شروع کنند. آنها پیش در آمد را نواختند، سپس مادر بزرگ و ملودی شروع به خواندن کردند. (صفحهی ۹۰)
سی اس لوئیس میگوید: «دارم کم و بیش به این قانون کلی معتقد میشوم که داستانی که فقط کودکان از خواندن آن لذت ببرند داستانی بد است (هانت، ۱۳۷۵، ص ۱۹). کتاب تازهی نوشین احمدی خراسانی هم کتابی تنها برای کودکان و نوجوانان نیست، بلکه مخاطب بزرگ سال هم از خواند ن آن لذت میبرد و در عین حال میتواند به عمق حساسیتهای مبارزات زنان در طول صدسال گذشته پی ببرد. نویسنده در این کتاب توانسته الگوهای عملی و خلاقانهی مقاومت و مبارزات زنان را به نثری ساده، ساختاری منسجم و روایتی واقعی به تصویر بکشد و همین تکنیک انتقال دغدغههای نویسنده را به مخاطب آسان تر کرده است.
منابع:
http://radiofarhang.ir/community/thread-212-post-226.html#pid226
http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=37099
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
آزاده دواچی مترجم، شاعر و فعال حوزه زنان، دارای مدرک کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی؛ فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی، گرایش ادبیات تطبیقی ایران و فلسفهی غرب است و هماکنون مشغول به تحصیل در مقطع دکترای زبان و ادبیات انگلیسی در استرالیا با گرایش مطالعات فمینیسم پست کلنیال در حوزهی ادبیات و نقد ادبی فمینیسم و حقوق زنان در ایران و کشورهای جهان سوم است.
از دواچی تاکنون یک مجموعه شعر به عنوان «پروانهای در راه است» در سال ۸۶ منتشر شده است و دو کتاب دیگر وی در محاق توقیف گرفتار شدهاند.
Azadeh Davachi,
Ph.D. Student
Faculty of arts, School of English Literatures & Philosophy
Post-colonial Feminism and Feminist Literary Criticism
University of Wollongong, Australia