از ساخت ضریح تا ساخت هواپیما
ساخت ضریح جدید حضرت ابوالفضل(ع)
رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات از پیشرفت ۸۰ درصدی ساخت ضریح حرم حضرت ابوالفضل(ع) در کربلا خبر داده است.
ضمن تبریک این پیشرفت به مقام معظم رهبری، به شما هم این خبر خوش را بدهم که بیست درصد دیگر آن نیز تا پایان امسال تمام میشود. البته حرم مبارک ایشان بی ضریح نبود اما این ضریح کجا و آن ضریح قبلی کجا.
این را ما از طلا و نقره میسازیم. کتیبهها و پنجرههایش همه از طلای خالص هستند. این که خود آن حضرت در زمان حیات مبارکشان چقدر طلا و نقره داشتند از دانش اندک من خارج است اما میدانم که با پول ما، تاج قدیمی نیز بازسازی شده و بر روی ضریح جدید نصب خواهد شد. البته تاج اگر روی سر انسان قرار بگیرد طاغوتی است اما ضریحِ حضرت ابوالفضل(ع) حساب و کتابش فرق میکند.
بعضی از خوانندگان سئوال میکنند که اگر خود حضرت ابوالفضل(ع) زنده بودند با این همه طلا و نقره چه میکردند؟ ولله چه عرض بکنم. میترسم حرفی بزنم و بلای جانم بشود. این دنیا که حال و روزی ندارم همین مانده که در آن دنیا به بهشت راهم ندهند.
حجاب و هواپیما
امام جمعه مشهد از وضعیت حجاب مهمانداران در داخل هواپیما شاکی شده است. او در دیدار با مدیران فرودگاه مشهد گفت که وقتی که مهمانداران با وضعیت حجاب نامناسب از پشت بلندگوهای هواپیما به مسافران تذکر میدهند که حجاب خود را رعایت کنید، این مسخره کردن مردم است.
من وقتی این را شنیدم، گفتم که حق با ایشان است. میهمانداران باید دست از مسخره کردن مردم بردارند و به مسافران تذکر ندهند که حجاب خود را رعایت کنند. همان دعای سفر را بخوانند که هواپیما سقوط نکند.
دایی ما گفت که اگر حاج آقا به میهماندارهای نامحرم زل نمیزد متوجه بد حجابی آنها نمیشد.
عمهجان میگوید که اگر حاج آقا نگاه نکنذ چطور نهی از منکر بکند؟!
به هر حال، در این دیدار مدیران سعی کردند گزارشی از کارهای تخصصیای که انجام دادهاند به امام جمعه مشهد بدهند اما ایشان در فرمایشاتی بسیار فنی فرمودند: “در محیطی مانند فرودگاه که دروازهٔ به تمام معنای شهر و بابی از حرم امام رضا(ع) است مسائل مربوط به نهی از منکر در عرصه فضای فرودگاه برای مسافران و پرسنل بیشتر مورد اهمیت است.”
من و آقا دایی و عمه جان، علیرغم اختلافی که داریم، چیزی از فرمایشش متوجه نشدیم. خود ایشان انگار متوجه شدند که ممکن است کسی فرمایش ایشان را متوجه نشود. به همین خاطر تعارف را کنار گذاشته خیلی صریح فرمودند: ” فرودگاه باید به گونهای باشد که مسافر با ورود به آن احساس کند وارد حرم امام رضا(ع) شده است.”
من ساکت شدم.
آقا دایی زد زیر خنده.
عمهجان گفت: واقعاً اگر فرودگاه بابی از حرم امام رضا(ع) باشد دیگر هواپیمایی سقوط نخواهد کرد!
هواپیمای سقوط کرده ساخت ایران است یا اکراین؟
هواپیمایی که در اول هفته سقوط کرد، هواپیمای عجیب و غریبی بود. این هواپیما اگر در کشورهای غربی سقوط میکرد آنها به دلیل کافر بودن دنبال دلایل علمی میرفتند. خدا را شکر که ما دارای اعتقادات هستیم. در کنار دلایل علمی احتمال اینکه این هواپیما را چشم زده باشند هم هست. مسئلهٔ چشم زدن را نباید دست کم بگیریم. ما روایت صحیح داریم که نصف دنیا با چشم زدن از بین میرود. این کشورهای خلیجی که خودشان قادر نیستند یک سوزن بسازند وقتی ببینند ما داریم هواپیما میسازیم فکر میکنید دهانشان از تعجب باز نمیشود؟ از لحاظ علمی دانشمندان ثابت کردهاند که وقتی آدم از تعجب دهانش باز شد چشمهایش هم چهارتا میشود. فکرش را بکنید که هر چشم تنگ ندید بدیدی با چهارتا چشم و دهانی باز به صنعت تازه پای هواپیما سازی ما زل بزند، چه بر سر آن صنعت میآید؟ “ایران ۱۴۰” که جای خود دارد بوئینگ هم که باشد متلاشی میشود.
تازه تحریمها هم که کمر ما را شکسته است و غرب هم که لوازم یدکی به ما نمیدهد. درست است که این هواپیما اکراینی بود و سقوطش ربطی به غرب و لوازم یدکی نداشت ولی به هر حال غرب همیشه مقصر است و چشم دیدن ما را ندارد و الا فکری به حال این همسایههای ما با آن چشمهای شورشان میکرد.
کجای دنیا کارخانهای تازه و نوپا هفت هواپیما ساخته است که چهارتای آن سقوط کرده باشند؟ پس اگر مال ما سقوط میکند معلوم است که دشمنان ما دارند قوهٔ جاذبهٔ زمین را دستکاری میکنند. مگر فکر میکنید همین ذوب آهن را به همین راحتی گذاشتند برسد دست ما؟ نه آقا با زیر دریایی و موشک آن را زدند. طوری که آخرش آن را بار الاغ کردند و به اصفهان آوردند. البته شاید این اصفهان هم خوش رکاب نباشد. ما نباید هر صنعت بزرگی که میآوریم آن را ببریم به اصفهان. حالا من نمیگویم آن را بیاورید به بلوچستان ولی استان کرمان هم از خود ماست. به دلایل فنی، دشمنان نمیتوانند جاذبهٔ آنجا را دستکاری کنند.
یک عده هم از فرصت استفاده کردهاند و میگویند زمان افتتاح این کارخانه، مسئولین اکراینی با یکی از همین هواپیماها عازم اصفهان شدند اما نرسیده به اصفهان هواپیمای آنها سقوط کرد و کشته شدند. من نمیدانم این قضایا چه ربطی به هم دارند؟ اجل در دست خداوند تبارک و تعالی است و اتفاق خبر نمیکند و میافتد. ما باید موقع انتقاد کردن منصف باشیم. اگر با نظام مخالفتی داریم ایرادی ندارد اما باید انتقاد سازنده بکنیم. این سقوط هواپیما و خارج شدن قطارها از ریل راه آهن و پرت شدن ماشینها و اتوبوسها به دره، اینها همه بهانه هستند اجل که برسد یک لحظه پس و پیش نمیشود. فکر میکنید برادران ویلبرایت اگر تلاش نمیکردند و غرب هی ریسک نمیکرد حالا بوئینگ داست؟ ما هم باید از یک جایی شروع کنیم. امروز هفت هواپیما میسازیم چهارتایش سقوط میکنند سه فروندش اجازهٔ پرواز نمیگیرند. پس فردا، همین ما، جمبوجت میسازیم و میفروشیم به افغانستان و اوگاندا و چاد و کلی برای خودمان پول دار و سپس ثروتمند میشویم و اگر اسرائیل ده بار هم به غزه و لبنان حمله کند ما پول میریزیم و آن را بهتر از قبل میسازیم…
ببخشید حرف توی حرف آمد و از سئوال دور شدم. در مورد این که هواپیمای ساخته شده ساخت خودمان بود یا ساخت اکراین باید عرض کنم که تا قبل از سقوط ساخت دستان توانای پرسنل مجرب و متخصص و با ایمان کشورمان بود و نام مبارکش بود: “ایران صد و چهل” اما پس از سقوط، این لعنتی “آنتونوف هاندرد اند فورتی” ساخت اکراین بود.
اول مطلب عرض کردم که هواپیمای عجیب و غریبی بود.