موصل گام اول برای پیروزی بر تروریسم جهادی
تجربه ظهور و بروز گروه تروریستی “القاعده” دقیقا در مورد داعش هم صدق می کند و حتی اگر این گروه تمام قلمرو حاکمیتی خود در عراق و سوریه را نیز از دست بدهد باز هم در اشکال متفاوت حضور پر رنگ خود را حتی در بازآفرینی گروه های مشابه حفظ خواهد کرد.
فرمانروایی گروه دولت اسلامی (داعش) بر “موصل” دومین شهر بزرگ عراق بالاخره بعد از شش ماه جنگ شدید، ویرانی های گسترده و کشته شدن هزاران نظامی و غیرنظامی پایان یافت و روز دوشنبه ۱۰ ژوئیه “حیدر العبادی” نخست وزیر این کشور رسما آزادسازی موصل را اعلان کرد. به گفته بسیاری از ناظران و کارشناسان سیاسی – نظامی نبرد موصل بزرگترین جنگ شهری بعد از پایان جنگ جهانی دوم بوده است و این موضوع نشان می دهد برای این پیروزی بهای سنگینی پرداخت شده است که بعدها تبعات انسانی آن احتمالا محل مناقشه خواهد بود. در پیام حیدر العبادی خطاب به مردم عراق و هم چنین “دونالد ترامپ” خطاب به نخست وزیر عراق، تحت تاثیر هیجان پیروزی به مواردی اشاره شده است که جدا از پیروزی میدانی در یک منازعه داخلی در ذات خود حامل تناقض در درک ماهیت جنگ های داخلی و واقعیت ظهور و بروز تروریسم بنیادگرای اسلامی و از جمله گروه داعش است. تجربه تاریخی دو دهه اخیر در وقایع بعد از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ تا به امروز در افغانستان، عراق، سوریه، لیبی، یمن و بسیاری مناطق بحرانی دیگر در منطقه نشان می دهد که تسخیر قلمرو جغرافیایی و پیروزی میدانی در طی منازعات داخلی و جنگ های فرقه یی لزوما به مفهوم پیروزی نهایی نخواهد بود و محیط بحران مستعد زایش دوباره شکل های متفاوتی از تقابل می باشد. این واقعیت به خصوص وقتی با جنگ ایدئولوژی و فرقه گرایی در بین قومیت ها و مذاهب در یک کشور کثیرالمله پیوند می خورد همیشه می تواند “آتش زیر خاکستر” بحران در اشکال جدید باشد.
موصل آزاد شد و هم اکنون با شکست نظامی داعش آخرین مقاومت های پراکنده شبه نظامیان تروریست در این شهر نیز در حال سرکوب و حذف قرار گرفته است. اما این تنها صورت مساله جنگی بحران عراق امروز است و بستر منازعه هم چنان به بقای خود ادامه خواهد داد. تروریسم بنیادگرای اسلامی در شرایط کنونی از میان گسل و شکاف های موجود در محیط بحران هنوز از پتانسیل بالقوه و بالفعل زیادی برخوردار است که با از دست دادن قلمرو از معادلات حذف نخواهد شد. اصولا پدیده تروریسم جهادی در پیوند با ایدئولوژی و ناسیونالیسم با کمک دست های پیدا و پنهان حامیان منطقه یی و بین المللی خود از سطح یک موقعیت نظامی به سطوح بالاتر یک جنبش اجتماعی ارتجاعی و ویرانگر ارتقاء یافته است که با از دست دادن قلمرو جغرافیایی بسیار فراتر می باشد. تجربه ظهور و بروز گروه تروریستی “القاعده” دقیقا در مورد داعش هم صدق می کند و حتی اگر این گروه تمام قلمرو حاکمیتی خود در عراق و سوریه را نیز از دست بدهد باز هم در اشکال متفاوت حضور پر رنگ خود را حتی در بازآفرینی گروه های مشابه حفظ خواهد کرد. بنابراین پیام های حیدر العبادی و دونالد ترامپ در خصوص پیروزی بر داعش و شکست قطعی تروریسم داعش چندان منطبق بر واقعیات تاریخی و میدانی نخواهد بود. ترامپ دقیقا مشابه “جورج دبلیو بوش” در سال ۲۰۰۳ که حدود یک ماه بعد از حمله به عراق بر عرشه ناو جنگی آمریکایی پیروزی قطعی بر دشمن را اعلان کرد در پیام خود می گوید “پیروزی در موصل که روزگاری مرکز خلافت خود خوانده داعش بود، نشان می دهد که دیگر چند روزی بیشتر به ادامه حضور گروه داعش در عراق و سوریه باقی نمانده است”. این در حالی است که محیط بحران در عراق و سوریه هنوز مستعد منازعه در اشکال مختلف است و در خوش بینانه ترین حالت می تواند داعش را از متصرفات سرزمینی و قلمرو حاکمیتی خود به عقب براند در حالی که تروریسم جهادی و داعش فعلا در تار و پود این جوامع به بقای خود ادامه می دهد. اصولا بدون اصلاحات لازم و مبادرت به حکومتداری مطلوب که همه جمعیت های قومی – مذهبی، حاکمیت و ساختار سیاسی موجود را برآمد منافع خود به حساب آورند هر گونه پیروزی میدانی ذاتا به مفهوم پیروزی نهایی نخواهد بود. تنها احساس عدالت و مشارکت فعال در چرخه سیاسی – اجتماعی چنین جوامعی از طرف تمام قومیت ها و پیروان مذاهب و همکاری منطقه یی – بین المللی می تواند بستر حذف تروریسم جهادی را مهیا کند که متاسفانه مناطق بحرانی یاد شده هنوز تا آن مرحله راه دشواری در پیش خواهند داشت.
تروریسم بنیادگرای اسلامی در شرایط کنونی از میان گسل و شکاف های موجود در محیط بحران هنوز از پتانسیل بالقوه و بالفعل زیادی برخوردار است که با از دست دادن قلمرو از معادلات حذف نخواهد شد.
دولت عراق بعد از فروکش کردن هیجان پیروزی نظامی و آزادسازی موصل تازه با مشکلات اساسی تری روبه رو می شود که هر چند در وهله اول ماهیت سیاسی و تکنیکی دارد اما چگونگی برخورد با این مشکلات تصویر آینده را مشخص می کند. تا به امروز مشکلات بزرگ زیر تاثیر نبرد برای آزادسازی موصل تقریبا به حاشیه رانده شده بود اما از فردا دولت بغداد برای رسیدگی به امور جنگ زدگان موصل، بازسازی شهر، پاسخ به مطالبات شهروندان، ترسیم نقشه راه موازنه قدرت بین اکثریت شیعه و اقلیت های سنی و کردها در بغداد، چالش همه پرسی استقلال اقلیم کردستان، تنظیم روابط با همسایگان درگیر منازعات حول هژمونی منطقه یی، یکپارچه کردن قوای نظامی – شبه نظامی تحت حاکمیت و فرمان دولت مرکزی و به طورکلی نحوه تقسیم کیک قدرت و تنظیمات جدید در ساختار سیاسی تحت فشار فرساینده یی قرار خواهد گرفت. در چنین شرایطی که دولت مرکزی با این همه مشکلات و شکاف در تناقض در موقعیت ملی روبه رو می باشد تشدید رقابت بین ایران و عربستان که هر دو کشور نقش مستقیمی در تحولات عراق بازی می کنند نیز دولت بغداد را زیر فشار قرار خواهد داد. برون رفت از بحران و راه حل برای خروج از بن بست های کنونی در عراق به یک عزم ملی و همکاری صادقانه منطقه یی نیاز دارد که متاسفانه امروز چشم انداز آن در افق نمایان نیست. بدون وجود این عزم ملی و همکاری منطقه یی نیز منازعات موجود پایان نمی یابد و به تبع بستر منازعه و رشد افراط گرایی در اشکال متفاوت بقا و دوام خود را حفظ می کند.
گروه داعش با از دست دادن موصل ضربه بسیار سختی خورده است و بدون تردید به شدت تضعیف شده است و هم اکنون به یک “مار زخمی” بیشتر شبیه است. آنان هنوز امکانات زیادی جدا از متصرفات خود در “تلعفر” و مناطق بیابانی استان الانبار، برای بر هم زدن ثبات عراق و هم چنین سوریه با توجه به پایگاه اجتماعی خود در این جوامع در اختیار دارند. از آنجا که بسیاری از نیروهای داعش کینه ورزان به وضع موجود در بافت جمعیتی عراق می باشند حتی تصور ذهنی پایان کار نیز گمراه کننده است. از طرف دیگر نحوه برخورد دولت مرکزی با اسرا و بقایای داعش نیز یکی از معضلات بزرگ در آینده این کشور است و چنانچه این لایه های فریب خورده اجتماعی جذب فرایند ملی نشوند دوباره و در شکل متفاوتی طغیان و شورش آنان قابل پیش بینی خواهد بود. تجربه نشان داده است که سیستم کنونی فاقد کارآیی برای جذب مخالفان و اتحاد ملی می باشد و چنانچه تغییرات اساسی در این مکانیزم حاکمیتی اعمال نشود هرگونه خوش بینی برای پیروزی نهایی محکوم به شکست است.
۲۰/۴/۹۶
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
اردشیر زارعی قنواتی نویسنده و روزنامهنگار؛ روشنفکر و فعال سیاسی، تحلیلگر سرشناس ایرانی در حوزهی مسایل سیاسی و بینالملل است. از او مقالات فراوانی در نشریات ایران از جمله شرق و اعتماد و سایتهای معتبر خارج از کشور منتشر شدهاست.