آیا عدم اعتماد به نفس زنان به بدنشان، خشونت علیه آن را بالا میبرد؟
با اینکه ایدهآل سازی از بدن زنان مختص زنان ایرانی و فرهنگ ایرانی نیست، اما تنش اصلی زمانی در ایران آغاز میشود که به دلیل نبود الگوی لازم برای زنان، هویت دچار تناقض و از همگسیختگی میشود.
هرساله فعالان حقوق زنان به مدت دو هفته از بیست و پنجم نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان، تحت عنوان دو هفتهی نارنجی در خصوص این روز مطلب مینویسند، تا بلکه بتوانند راه حلهای مناسبی برای منع خشونت علیه زنان ارائه دهند. اما با گذشتن این دو هفته، مسألهی خشونت علیه زنان دوباره به مسألهای حاشیهای تبدیل میشود و قطعا این دو هفته برای ارائهی مطالب در حوزهی خشونت علیه زنان کافی نیست. در حال حاضر در خصوص موضوع خشونت علیه زنان کمپینهای زیاد بینالمللی در سراسر دنیا تشکیل شده و کارزاهای مختلفی مسالهی خشونت علیه زنان را پررنگ تر میکند. اما همچنان بسیاری از راهکارهای لازم در خصوص از بین بردن خشونت علیه زنان به صورت غیرعملی باقی میماند، چرا که ساختار نهادینه شدهای در خصوص این مسأله وجود دارد که نیاز به زمان و اصلاح در جامعه است.
اما چندی پیش، در گیرو دار بحثها و یادداشتهای مربوط به روز جهانی منع خشونت علیه زنان بود که عکس دختر ایرانی تحت عنوان سحر تبار که با ۵۰ عمل جراحی در تلاش بود تا به آنجلا جولی تبدیل شود، نه تنها در رسانههای ایران، بلکه در مجلات مختلف غیر فارسی زبان هم منتشر شد. مسألهی تبدیل صورت این دختر با آن چیزی که فرسنگها با خواستهاش فاصله داشت، حکایت از افزایش خشونت زنان علیه تن خود به بهانهی زیبایی در جامعهی ایرانی است.
در طول چند سال گذشته تصویرسازی غیر واقعی از بدن زنان در رسانهها به شکل فزایندهای گسترش داشته است . این تصویرها در سراسر دنیا تبلیغ میشوند و عموماً از لوازم آرایشی شروع شده و با استفادهی ابزاری از زنان در تبلیغات به رسانههای دیگر هم میرسند. اندام، پوست، مو و شکل اندام مانند اندازهی پستان، کمر و باسن و ایدهآلسازی از شخصیتهای مشهور هالیودی به این تبلیغات جلوهی دیگری میبخشد. تبلیغاتی از زنان سوپر مدل، حتی برای سادهترین تبلیغات به شدت مسئلهی هویت زنان را در پوششی از ظاهر و توجه زیاده از حد به اندام قرار داده است. تصویرهایی که با ارائهی بدن کاملا ایدهآل و تحمیل زیبایی به آن، مجوز هر نوع جراحی زیبایی و یا دستکاریهایی را در اندام و صورت زنان برای بهتر شدن و بهتر شدن را میدهد. با اینکه تبلیغات زیبایی درایران به خصوص از سوی دولت ایران بسیار محدودیت دارد، اما آمارها نشان میدهد که این مساله با همهی محدودیتها در ایران رشد چشمگیری داشته است. تقاضای زنان برای جراحیهای زیبایی اعم از بینی، پستان، زیبایی واژن، ابرو، تزریقهای بوتاکس و انواع دیگری از این جراحیهای در ایران در میان زنان به شدت افزایش یافته است. این در حالی است که رسانههای ایران با الگوسازی که هیچ شباهتی به زن مدرن امروزی ندارد، سعی در خنثیکردن این تبلیغات دارند، غافل از اینکه این تصویرسازیها، در تناقض با واقعیتهای جامعه است و درنتیجه، تنش را در میان نسل جوان زنان ایرانی افزایش میدهد و موجب توجه زیاد از حد به مسالهی زیبایی ظاهری شده است. این مسأله به این دلیل است که دسترسی اکنون زنان به فضاهای مجازی و رسانههای غیر ایرانی مسالهی زیبایی را در میان آنها همهگیرتر کرده است. بسیاری از جامعهشناسان براین باورند که عدم ارائهی الگوهای مطابق با سلیقهی زن امروز از سوی حکومت در ایران، تضاد میان الگوها و رفتار جامعهی ایرانی از یک سو و از سوی دیگر ارائهی تصویرهای متفاوت و ایدهآل گرایی از تن زنان در رسانههای مجازی موجب شده است که زنان ایرانی تا حد بیشتری به سمت استفاده از لوازم آرایشی و همینطور جراحیهای زیبایی بروند.
متاسفانه در جامعهی کنونی ایران تا به حال این معضل بررسی نشده است و مسئولان به جای ارائهی روشهایی برای بهترکردن خودشناسی و خود باوری زنان عموما در حال سرکوب زنان و استفاده سیاسی از بدن زنان هستند که به جای بهترشدن عموما این وضع را بدتر کرده و مساله را از یک فرآیندی که میتواند در سطح حل شود، به عمق میبرد.
یکی از مهمترین تاثیرات مستقیم تبلیغات برای ظاهر زنان را میتوان خشونت علیه بدن خود دانست. تحقیقات انجامشده نشان میدهد که در بسیاری از کشورها، زنان نسبت به بدن خود اعتماد به نفس لازم را ندارند و مدام به تغییر آن فکر میکنند. این خشونت علیه بدن زنان توسط خود زنان صورت میگیرد. عدم رضایت از صورت، از اندام، از موها و مقایسهی خود با هجمهی تبلیغات گستردهای که تصویرهای زن ایدهآل را نشان میدهد، موجب نارضایتی زنان از بدن خود میشود. اما این نارضایتی تنها به اینجا ختم نمیشود، بلکه ضربههای روحی بسیاری را بر تن زنان برای تغییر در ماهیت بدن و ارائهی یک ماهیت جدیدتر ارائه میکند.
بنابراین به محض از دست دادن حس اعتماد به نفس و عدم خودباوری، بسیاری از زنان هویت زنانگی خود را تنها پردازش بیش از حد به ظاهر میدانند. این توجه بیش از حد به ظاهر موجب می شود که هر چه قدر بیشتر برای بهتر شدن ظاهر خود تلاش کنند، از ظاهرشان ناراضی تر می شود. تفاوت جامعهی ایران با جوامع پیشرفته تر در خصوص مسالهی توجه زیاده از حد به ظاهر، این است که در کشورهای پیشرفته تلاشهای بسیاری از فمینیستها عموماً برای تصویرسازی بهتر از زنان جدای از تبلیغات فراهم شده است، اما در ایران ارائهی الگوی زن ایدهآل به جامعه، زنی است که فرسنگها با معیارهای زنان مدرن تفاوت دارد. عدم اعتماد به نفس در زنان و خود باوری از سوی دیگر، عزت نفس را در روابط دو نفره نیز کاهش میدهد. با اینکه ایدهآل سازی از بدن زنان مختص زنان ایرانی و فرهنگ ایرانی نیست، اما تنش اصلی زمانی در ایران آغاز میشود که به دلیل نبود الگوی لازم برای زنان، هویت دچار تناقض و از همگسیختگی میشود.
ارائهی الگوهای وحشتناک تبلیغاتی برای زن باریک اندام و سایزهای رویایی خیلی وقتها زنان را از ناحیهی دیگری در معرض خشونت قرار میدهد. بسیاری از زنان در زندگیهای مشترک خود عموما به صورت کلامی و روانی تحت فشار قرار میگیرند. اضافه وزن داشتن، آرایش نداشتن، نرسدین به وضعیت صورت و غیره از سوی همسر و یا حتی دیگر اعضای خانواده فشار روانی بر زنان را چند برابر میکند.
عدم اعتماد به نفس در وضعیت ظاهر زنان از یک سو و از سوی دیگر تبلیغات و انتظارات جامعهی مردسالار موجب میشود که مسالهی ظاهر به عنوان حربهای در دست جامعهی مردسالار قرار بگیرد و از آن علیه زنان استفاده شود. اما بسیاری از زنان به دلیل نداشتن همین اعتماد به نفس در برابر ایرادات ظاهری، که خود نوعی خشونت روانی است، سکوت میکنند و یا به تغییر اندام خود فکر میکنند، اما باز هم به دلیل همان عدم الگوهای حاضر از سوی جامعه زنان به جای تغییر نگرش خود و اطرافیانشان؛ مدام به تغییر صورت و اندام خود فکر میکنند. در اینجا زنان باید فشار چند جانبه را تحمل کنند، حمل باورهای فرهنگی و انتظارات از زنان، تحمل خشونتهای روانی به دلیل ظاهر (مثلا اضافه وزن، نداشتن بینی کوچک، گودی زیر چشم و غیره ) و اعمال خشونت علیه بدن خود با جراحیهای دردناک که بسیاری هم مضر هستند.
پاسخ جامعه و برنامههای دولت به این خشونتها شدت بخشیدن تناقضهاست. از یک سو در ایران زنان به دلیل پوشش خود سرکوب میشوند، از سوی دیگر مبلغان مذهبی آنها را زنانی برای همسر توصیف میکنند که همیشه باید برای همسر خود آراسته باشند و این وظیفهی آنهاست. در اینجا وضعیت بغرنج زنان در این چنین جامعهای روشن تر میشود. شاید به همین دلیل باشد که جراحیهایی مثل دختری که خودش را شبیه آنجلینا جولی کرده است چندان دور از دسترس نیست.
با توجه به موارد بالا میتوان گفت در جامعهی امروز ایران، و هرچه جلوتر میرویم، مسالهی بدن زنان و عدم اعتماد به نفس آنها نسبت به بدن بسیار پیچیده تر از سایر کشورهاست، چرا که زنان ایران در ساختار قدرتمندی از مذهب، سنت، سیاست تن و خشونت گرفتار شدهاند و تا زمانی که ساز و کارهای لازم برای حداقل کردن این عوامل به وجود نیاید، زنان همچنان تحت تاثیر این خشونتها قرار خواهند گرفت و اعتماد به نفس خود را به بدن و ظاهر خود بیشتر از گذشته از دست خواهند داد.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
آزاده دواچی مترجم، شاعر و فعال حوزه زنان، دارای مدرک کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی؛ فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی، گرایش ادبیات تطبیقی ایران و فلسفهی غرب است و هماکنون مشغول به تحصیل در مقطع دکترای زبان و ادبیات انگلیسی در استرالیا با گرایش مطالعات فمینیسم پست کلنیال در حوزهی ادبیات و نقد ادبی فمینیسم و حقوق زنان در ایران و کشورهای جهان سوم است.
از دواچی تاکنون یک مجموعه شعر به عنوان «پروانهای در راه است» در سال ۸۶ منتشر شده است و دو کتاب دیگر وی در محاق توقیف گرفتار شدهاند.
Azadeh Davachi,
Ph.D. Student
Faculty of arts, School of English Literatures & Philosophy
Post-colonial Feminism and Feminist Literary Criticism
University of Wollongong, Australia