اعتدال یعنی وسط جاده راه رفتن (پرانتزهایی در یک مصاحبه)
آیتالله هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با نشریه “انتخاب” اعتدال را تعریف کرده است. در این مصاحبه جای پرانتزهایی خالی است که برخی از آنها را من خواهم گذاشت. شما هم اگر دقت و همت بفرمایید خواهید توانست تعداد دیگری به این پرانتزها بیفزایید تا اعتدال برقرار شود:
سئوال خبرنگار انتخاب:
حضرتعالی یکی از منادیان جریان اعتدال در کشورهستید. ( چه کسی گفته است؟ این را از ادامه یافتن بیهوده جنگ هشت ساله متوجه شدید، یا از دوره هشت ساله ریاست جمهوری ایشان؟) متاسفانه هیچ وقت تعریف دقیقی از سوی دولت و حتی حضرت عالی از «اعتدال» ارائه نشده است. ( بی انصافی میفرمایید. تعریف تا دلتان بخواهد شده است. اصولاً این نظام، نظام تعریف است. از ابتدای روی کار آمدن از گندم تعریف کرده است اما جو تحویل داده است. پس لطفاً مشکل را به گردن تعریف نیندازید.) البته سایت شما چند وقت پیش مطالبی را منتشر کرده بود که فکر می کنم قدیمی تر بود. ( بله؟ چقدر قدیمیتر؟ یعنی میرسد به زمانی که ایشان این فرمایشات را به امام فرموده باشند؟ یا امام به ایشان فرموده باشد؟) با توجه به شرایط فعلی تعریف شما از اعتدال چیست؟ (درستش همین است: نرخ امروز نان را تعیین بفرمایند.)
پاسخ آقای رفسنجانی:
خودم کاری روی اعتدال کردم که در فرهنگ قرآن جمع شده است. (به به به. پس درست گفتهاند که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. ایشان در دوران حاشیه نشینی به تدوین کتاب اعتدال مشغول بودهاند!) در باره آیات قرآن میباشد که راجع به اعتدال است. به چند نمونه اشاره می کنم: ( خوب در این بخش تعداد زیادی آیات آورده شده که از آنجایی که من به شانس خودم اطمینان ندارم، از آوردن پرانتز در آن موارد خود داری میکنم. چون اگر یک زیر و زبر اشتباه تایپی بشود “اعتدال” دمار از روزگار من در خواهد آورد. فقط به شماره آیه و معنی آن که در متن مصاحبه آمده بسنده میکنم.)
در سوره بقره آیه ۱۴۳ آمده است : “… و بدین گونه شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه و سرمشق باشید.” ( خوب شما شاهد هستید که سی و پنج سال است که کل حوزه و آیات عظام و آقایان مراجع تقلید و آقای رفسنجانی و خانواده بر ملت ما گواه و سرمشق بودند. چقدر هم میانه! از خلخالی و لاجوردی بگیر بیا برس به فلاحیان و محسنی اژهای. حیف است که صادق لاریجانی را هم به این سر مشقها اضافه نکنید.)
در سوره فاطر آیه ۳۲ آمده است : “… سپس این کتاب را به آن بندگان خود که آنان را برگزیده بودیم به میراث دادیم پس برخی از آنان بر خود ستمکارند و برخی از ایشان میانه رو و برخی از آنان در کارهای نیک به فرمان خدا پیشگام اند و این خود توفیق بزرگ است.” (خوب که چه بشود؟ این آیه را با چند من سریش میشود به جناب هاشمی رفسنجانی چسباند؟ ستمکاری را که نمیپذیرد. احتمالاً ایشان جزو برگزیدگان الهی است. قرآن هم میراث ایشان است و فائزه و مهدی و کوچیکه و وسطی و عفت و همه اینها همان برخی هستند که خداوند فرموده است در کارهای نیک به فرمان خدا پیشگامند. الحمدلله خانوادگی میانه رو هم هستند. در نتیجه تعریف درستی از اعتدال همینجا ارائه شد.)
در سوره الأعراف آیه ۱۹۹ برای الزام پیامبر(ص) به اعتدال و میانهروی آمده است : “… گذشت پیشه کن و به (کار) پسندیده فرمان ده و از نادانان رخ برتاب” ( در این مورد مثال فراوان است. حضرت امام در مورد قطب زاده گذشت پیشه فرمودند و بعد از اعدام، ایشان را قطعه قطعه نفرمودند. در مورد آیتالله شریعتمداری هم بسیار گذشت پیشه کردند و فقط ایشان را خلع لباس کردند و… و… که مطمئنم گذشتهایی را که حضرت رهبر پیشه کردهاند همه شما میدانید. طیف گستردهای را در بر میگیرد از قتل سعیدی سیرجانی خدابیامرز بگیر بیا تا مسئله حصر موسوی و رهنورد و کروبی. کار پسندیده را که همه سران نظام انجام میدهند و چنان از نادانان رخ بر تافتهاند که شما در سپاه و بسیج و قوه قضائیه و مجریه و مقننه و صدا و سیما و در میان ائمه جمعه و نمایندگان مجلس فقط شاهد انشتین هستید.)
در سوره لقمان آیه ۱۹ برای تاکید به اعتدال در رفتارهای اجتماعی آمده است : “… در مشی خود میانه رو باش و صدایت را آهسته ساز.” ( این یکی که انگار برای آیتالله هاشمی گفته شده است. در مشی خودش با پنبه سر میبرد که نسبت به کارد و قمه و شمشیر و میکینوس و فرخ زاد و غیره خوب بسیار میانه رو میباشد و پنبه کجا و شیاف پتاسیم کجا! در مورد صدا که همه شما شاهد هستید که آیتالله هاشمی رفسنجانی آهسته حرف میزند. این آیه قسمتی از حضرت رهبر را در بر نمیگیرد چون موقع سخنرانی ایشان الدرم بلدرم زیاد میفرمایند.)
در سوره مائده آیه ۷۷ برای سئوال مقدر« آیا افراط و انحراف به کفر می رسند؟»؛ آمده است : “… بگو ای اهل کتاب در دین خود به ناحق غلوّ گویی نکنید و از پی هوسهای گروهی که پیش از این گمراه گشتند و بسیاری (از مردم) را گمراه کردند و (خود) از راه راست منحرف شدند نروید. “(اعتدالی را که حضرتش در این آیه میفرمایند ما در بالا رفتن از سفارت آمریکا میبینیم که امروزه در پستی که خانم معصومه ابتکار به چنگ خویش آوردهاند، تبلور پیدا میکند. بخشی از آن در زمان رهبر کنونی، حضرت آیتالله العضمی خامنهای به منصه ظهور رسید و آن همانا بالا رفتن از سفارت انگلیس بود. نمونهها واقعاً فراوانند و انسان از این تطابق رفتارها و کردارها با فرمایشات الهی حیرت میکند و به تعریف اعتدال میرسد. جنگ جنگ تا پیروزی یا راه قدس از کربلا میگذرد یا همین غنی سازی حق مسلم ماست یا اسرائیل باید محو گردد و هزاران فرمایش دیگر “غلوهای حق” هستند و سران نظام از غلو ناحق پرهیز کردهاند. گروه حجتیه و گروه حقانی و گروه آقا و گروه جنتی و گروه الله کرم و گروه… هیچکدام در پی هوسهای گروهی نبودند و در نتیجه نه خودشان گمراه شدند و نه بسیاری از ساندیس خوران را گمراه کردند. همینطوری بدون انحراف دارند به راه راست میروند. که خوب این هم تعریف مشخصی از اعتدال ارائه میدهد. اگر کسی اعتراضی دارد به اداره اطلاعات مراجعه کند. لازم هم نیست دو قطعه عکس با خودش همراه داشته باشد.)
البته آقای رستگاری دارد آن ها را یکی یکی به صورت CD پخش می کند. (چی چی رو؟) البته این ها فقط آیات قرآن است. (اهان! پس همین آیات قرآن را که جناب رفسنجانی تو چین فرمودهاند آقای رستگاری نامی دارد سی دی میکند! چند میلیون تا؟ و چرا؟ برای تعریف اعتدال!) اخیراً کتابی از آقای زم با عنوان «امپراطوری اعتدال» دیدم که ایشان وسیع تر مطالبی را در آن جا آوردند. (یا ابوالفضل! حالا چه پولی خرج اون کتاب شده.) لذا شروع شده است. ( بله جانم بدجور هم شروع شده است. اعتدال رفته است در بورس!) بالاخره اعتدال یک اصل مسلم اسلامی و قرآنی است که می گوید: “ما شما را امت معتدل و میانه رو قرار دادیم و انتظار خداوند این است که شما الگو و نمونه بشریت باشید. و پیغمبر (ص) شما هم شاهد و گواه بر شما باشد. تنها از پیغمبر(ص) بیاموزید و سایر فرق از شما بیاموزند.” ( شاعر میفرماید که اعتدال را هر وقت که از آب بگیرید تازه است! چون اعتدال مثل ماهی است. اگر دقت کرده باشید شکل ماهی هم هست. خیلی لیز است و هر کار بکنید که آن را بگیرید لیز میخورد و در میرود. وانگهی مثل ماهی از سر “گندد” نی زدم. یک چیز جالبی که باید به آن توجه بکنید این است که در تمام کشورهای اسلامی امت و رهبرانشان معتدل و میانه رو هستند. که بسیار عجیب است و مطمئنم توجه نکرده بودید. الگویی که میفرمایند، مملکت اسلامی خود ماست. به همین خاطر است که بحث مدیریت جهانی را در میان گذاشتیم و آن گفتگوی تمدنها را. چون معتدل هستیم. این را خوب آموختهایم و حالا باید آن را به جهان بیاموزیم حتی اگر شده با استفاده از قوه قهریه.)
این آیه قرآن است. آیاتی داریم که مقداری میدانی تر بیان میکنند، (دیگر بدتر، بهتر. دیگر چه شود! آنجا میشود میدان هم گرفت. اعتدال که میدان نداشته، اینقدر معتدل از آب در آمده است. میدان که بیابد، بعد ببینید برای پناهندگی ملت تا به کجا خواهد رفت.) قرآن رسما از همه اهل کتاب که دارای کتاب آسمانی هستند؛ دعوت می کند که بیایید روی نقاط مشترک با هم کار کنید: « قل یا اهل الکتاب تعالوا علی کلمه سواءٍ بیننا و بینکم .» این آیه خیلی روشن است.( بر اساس روشنی همین آیه هست که ما معتدلانه خواستار حذف اسرائیل هستیم. مسیحیها در مملکت ما در زندانند و در تمام دوران انقلاب معتدلانه خروارها دلار برای دین خودمان و گسترشش خرج کردهایم و اجازه ندادهایم دیگران پشیزی از جیب خودشان برای باورهای خودشان خرج کنند و مرتب سران و رهبران آنها را به زندان برده و روی نقاط مشترک با آنها کار کردهایم که متأسفانه این اعتدال را از جانب آنها ندیدهایم و آنها سرسختانه و بدون اعتدال بر باورهای خود تأکید ورزیدهاند و از پذیرفتن دین معتدل ما سرباز زدهاند. تا جایی که گاهی بدون رعایت هیچ اعتدالی جان خود را هم از دست دادهاند.) در گفتگو ها اعتدال و منطق ملاک است و دعوا و نزاع نیست. ( که در اینمورد نظام ما کارنامه درخشانی دارد. نه تنها با اهل کتب آسمانی که بلکه با اهل کتب زمینی که عزیزان نویسنده ما باشند در گفتگوها نیز اعتدال و منطق را ملاک قرار دادهایم. تا سرحدی که در پارهای موارد مجبور شدهایم تعدادی ازاین عزیزان را حذف فیزیکی بکنیم. البته بدون دعوا و نزاع. در مورد مثال خارجی باز مثالی بهتر از دفاع مقدس نداریم که آنجا باز با اهل کتابی که خودی بودند ما منطق را در اعتدال، ملاک قرار دادیم و الحمدلله دعوا و نزاعی صورت نگرفت. جز مختصر جنگی که چند سالی به درازا کشید.) بهترین امت کسان یا افرادی هستند که در بحث ها شرکت می کنند و حرف حق را می پذیرند. پس باید با مردمان دیگر در نقاط مشترک همراهی کنیم که با خودی ها؛ مسلمانان و هموطنان جای خود دارد. ( این را شما در رفتار نظام با سنیهای کشور ملاحظه میفرمایید که در نوع خودش بسیار معتدلانه است. اصلاً برای تعریف اعتدال لازم نبود جناب هاشمی رفسنجانی اینقدر آیه ردیف بفرمایند. شما به آمار زندانیان سیاسی توجه بفرمایید نیم بیشتر زندانیهای کشور سنی هستند. در صورتیکه نیم دیگر آنها که آزادند مزایایی برابر همان زندانیها دارند که خب در اینجا اعتدال کاملاً تبلور خود را نشان میدهد. بهترین امت در اینجا مقصود نظام و مخصوصاً آیتالله هاشمی رفسنجانی و حضرت رهبر میباشد که در بحثها شرکت میکنند. به طوری که از اول روی کار آمدن حضرت رهبر تا کنون هیچ نشست مشترکی ایشان با رهبران اهل تسنن نداشتهاند. در صورتیکه برای ایجاد تعادل تا حالا با حسن نصرالله و مقتدا صدر و امثالهم هزار بار در نقاط مشترک همراهی کردهاند که حق سنیهای کشور در اعتدال کامل بماند. خود اینجانب هم چون سنی هستم، در راستای برقراری و ایجاد اعتدال سهم این پرانتز را قدری چربترک کردم. که میتوانید بگذارید به حساب اعتدال.)
سئوال خبرنگار انتخاب:
عدم تعریف اعتدال در فضای سیاسی کشور، شرایطی ایجاد شده که می گویند اعتدال، حد وسط است، نه چپ و نه راست و یا هم چپ و هم راست است. نظر شما چیست؟
پاسخ آیتالله رفسنجانی:
تعریفش در قرآن هست. گفتم که اگر به فرهنگ قرآن و حرف هایی که آقای رستگاری دارد آماده می کند تا پخش شود؛ نگاه کنید؛ متوجه می شوید که اعتدال ربطی به چپ و راست ندارد. ( آقای رستگاری بجنب پدر جان! زودتر این حرفهایت را پخش کن. تعریف اعتدال بین چپ و راست گیر افتده است. جلد هفت خاطرات علم منتشر شد و تو هنوز لفتش میدهی؟)
منظور من در فضای سیاسی است. (خوب شد مشخص فرمودند چون آنقدر آیه در این مصاحبه بود من فکر کردم منظور ایشان در فضای مذهبی بود.)
فضایی با منطق است که تند رویی و افراط و تفریط در آن نباشد. اگر انسان بخواهد راه برود؛ از وسط جاده راه میرود. راه رفتن از حاشیه جاده افراط است و رفتن از کنار هم باعث سقوط میشود. (بفرمایید! این هم تعریف جامع و کامل اعتدال! از وسط جاده راه بروید! سی و پنج سال کشور را در جاده جهانی اینگونه معتدلانه رهبری کردهاند! وسط جاده! حاشیه افراط است! رفتن از کنار جاده هم باعث سقوط!)
سئوال خبرنگار انتخاب:
اگر اعتدال را برگرفته از “عدالت” بدانیم، آیا “تندروی” نمی تواند در برخی شرایط خاص، جزو اعتدال باشد؟ مثلاً یک اقدام انقلابی در شرایط خاص که کاملا به عدالت نزدیک است را هم می توانیم در مسیر “اعتدال” تفسیر کنیم؟ ( این خبرنگار انتخاب را چه کسی برای این مصاحبه انتخاب کرده است؟ چه سئوالهایی هم انتخاب میکند! تندروی میتواند اعتدال باشد! دمش گرم. پاس خوب میدهد. ببینیم آیتالله میتواند آبشار بزند یا نه.)
پاسخ آیتالله رفسنجانی:
چرا نمیشود؟ آن هم مشکلی ندارد، بالاخره جایی باید تند روی انقلابی شود که آنجا اعتدال معنای خاص خودش را پیدا می کند و حدود و احکامی دارد. ( هاهاها. بفرمایید! تندروی با فتوا معتدل میشود. نگه کنید به انفجار آرژانتین. به ترورهای خارج از کشور. به کشتار میکینوس. همه در معنای خاص اعتدال میگنجند چون حدود و احکام در موردشان رعایت شده است.) افراط یعنی زیاده روی و بیش از حد لازم نیرو مصرف کردن یا جایی را گرفتن و یا هر چیزی که تجاوز به حق دیگران است. تجاوز از حد. اگر چراغی را که از سقف آویزان است ؛ تنها به این طرف یا آن طرف ببرید ؛ آن از اعتدال خارج کردید. به محض این که آزادش می کنید ؛ به طرف دیگر می آید و مدتی نوسان می کند. این حرکات مال افراط و تفریط است. این حالت نوسان ادامه دارد تا دوباره استقرار پیدا کند . اگر ما معتدل باشیم ؛ از این گونه کارها نخواهیم داشت. (پرانتزهای این قسمت را میگذارم که شما بنویسید.)