بادبادک بیست و پنجم
لیلا صادقی بیست و هشتم فروردین ۱۳۵۶ در تهران زاده شد. او تحصیلات متوسطهی خود را در رشتهی ادبیات و علوم انسانی آغاز کرد و از سال ۱۳۷۴ در مقطع کارشناسی ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی (مدرسهی عالی ترجمه) به تحصیل ادامه داد. بعد از چاپ کتاب اولش، «ضمیر چهارم شخص مفرد» (۱۳۷۹) و سپس مجموعه داستان «وقتم کن که بگذرم» (نشر نیلوفر، ۱۳۸۰)، «اگه اون لیلاست، پس من کیام؟!» (نشر آوامسرا، ۱۳۸۱) و ترجمه آثار میم. استانلی بوبین (نشر آوامسرا، ۱۳۸۱)، به تحصیل در رشتهی مترجمی زبان انگلیسی در دانشگاه آزاد واحد شمال تهران روی آورد. در سال ۱۳۸۵ در رشتهی زبانشناسی همگانی در مقطع کارشناسی ارشد ادامهی تحصیل داد و اثر چندرسانهای «داستانهایی برعکس» و ترجمهی کتاب جاناتان کالر به نام «در جستجوی نشانهها»، از جمله آثار دیگر او هستند. همچنین بعد از سالها مجموعهی شعر-داستان “از غلطهای نحوی معذورم” (نشر ثالث، ۱۳۹۰) را منتشر کرد که تلفیق دو جهان شعر و داستان است. کتاب «بالاتر از سیاهی نقطه» (داستان بلند) او در دست چاپ است و “کارکرد گفتمانی سکوت در داستان کوتاه معاصر ایرانی” (نظریهی زبانشناسی ادبی) و “استعاره و مجاز با رویکردی شناختی” (ترجمهی لیلا صادقی، دکتر فرزان سجودی و تینا امراللهی) از جمله تألیفات او در حوزهی تئوری ادبی به شمار میآید. در حوزهی نقد ادبی نیز تا کنون آثار متعددی از او انتشار یافته که برخی در مجلات دانشگاهی یا غیردانشگاهی و برخی در همایشها ارائه شده است.
(از مجموعه شعر گریز از مرکز- در دست انتشار)
لیلا صادقی
پیشکش به دستهایم که یک عمر قلم زد و در آخر قلم شد
بادبادک بیست و پنجم
———–
نفس نمیکشند این دستها دیگر
یکی از انگشتهایم خفه میشود
انگشتی که اشاره میکند به دور
به دور که یعنی آن مرد آمد
آن مرد با اسب زیر باران آمد
که آمد نیامد دارد آن مرد
به اسب که حیوان نجیبی است برای علف
و خاک چه آرام تن میدهد به تن
با دستهایت روی سینهام از نفس بکش نفس
با ضربانی که روز میشوم و شب
ببین که هیچ چیز تمام نمیشود
غیر از تمامی یک رگ
که بسته میشود در بیابانی که تشنهام
برای دیدن عکس ماه، چشمهام
بیا به ضربانی که لب به لب میرسم به باد
بچرخ از بادبادکی که میرقصد توی قلبم
که قلب میشوم از تو ای احسن الحال و الاحوال
برای دویدن این اسب توی رگهایم
دیگر نفس نمیکشد این خاک به خاک
یکی از انگشتهایم هایم های
انگشتی که اشاره میکند به دور
به بادبادکی که دل میکند از نخ
از آدمهایی که دست میشوند برای دیگری
یکی تقطیع میشود از دست دیگری
نفس نمیکشند این دستها دیگر
——————————-
معرفی و گزینش شعر از سپیده جدیری
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
لیلا صادقی، نویسنده، مترجم، شاعر و پژوهشگر نامآشنای ایرانی است که به خصوص در حوزهی زبان شناسی، داستان و رویکردهای متفاوت زبان در ادبیات داستانی ایرانی آثار زیادی را منتشر کرده است. لیلا صادقی را می توان یکی از محققان جدی و برجسته در حوزهی آثار زبان فارسی دانست، وبسایت او همچنین با فراخوانهای مختلف در حوزهی نقد و پژوهش داستان و شعر یکی از سایتهای پر ببینده است که نشان دهندهی رویکردهای جدی لیلا صادقی به مباحث کلی نقد و ادبیات است. باید گفت که حضور این چنین افرادی به ویژه در حوزهی نقد و پژوهش که با مشکلات و معضلات زیادی مواجه است، میتواند حضوری ارزشمند و تاثیرگذار تلقی شود و شاعران و پژوهشگران جوان را به نقد و بررسی جدی در حوزهی ادبیات فارسی تشویق کند.
درود
چه انتخاب به جایی کرده این جناب سردبیر
با شعرتان همسفر شدم با انگشتی که هنوز هم اشاره می کند
نه
اشاره می شود از دور
و دست نمی شود برای من این دست بی نفس
آمد نیامد می کردم که به این صفحه رسیدم و حالا حیفم می آید که برگردم و…
حکایت همچنان با توست…
برقرار باشی