برگزاری بزرگداشتی برای محمد رحمانیان با پیام بهرام بیضایی
بزرگداشت محمد رحمانیان با اجرای قطعاتی از نمایشهای ناکام این هنرمند و پیامی از بهرام بیضایی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، دوستان و نزدیکان محمد رحمانیان نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر شامگاه شنبه ۲۴ اسفند ماه در سالن کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گرد هم آمدند و برای این هنرمند تئاتر مراسم بزرگداشتی را برگزار کردند.
در این برنامه که به شکل خصوصی برگزار شد، دوستان و بازیگرانی که با رحمانیان کار کردهاند، بخشهایی از نمایشهای ناکام او همچون«روز حسین» و «هامون بازها» را اجرا کردند.
محمد چرمشیر، رضا کیانیان و هوشنگ گلمکانی هم نکاتی را درباره آثار و شخصیت این هنرمند بیان کردند.
محمد رحمانیان همراه با مادرش روی صحنه رفت، هدیهاش را گرفت و با صدایی بغضآلود از همه قدردانی کرد.
به گزارش ایسنا، محمد چرمشیر نمایشنامهنویس و یکی از دوستان نزدیک محمد رحمانیان اولین سخنران برنامه بود.
او دوستی با رحمانیان را مایه افتخار خود دانست و گفت: «میلان کوندرا» نقل قولی از «سروانتس» دارد که هر زمان آن را میخوانم یاد محمد رحمانیان میافتم و این نقل قول چنین است:«بعضی از آدمها هستند که اجازه نمیدهند دنیا چیزی را به آنان تحمیل کند بلکه آنان خواستههای خود را به این دنیا تحمیل میکنند» و برای من محمد رحمانیان کسی است که آنطور که خواسته، زندگی کرده است.
چرمشیر با اشاره به چگونگی آشناییاش با رحمانیان یادآور شد: روزی زمستانی در خانه زندهیاد جمشید اسماعیلخانی با هم آشنا شدیم؛ یک سلام و یک دوستی سی و اندی ساله و چقدر به این دوستی افتخار میکنم!
نویسنده نمایشنامههای «کبوتری ناگهان» و «در مصر برف نمیبارد» به شور حال رحمانیان در دهه شصت اشاره کرد و افزود: نمیدانید جوان شورشی دهه ۶۰ چه شوری داشت و دارد! جوانی که با نمایشنامه «سرود سرخ برادری» آغاز کرد، همه چیز را به هم میریخت و من از او بسیار آموختم و و امیدوارم همچنان این شور را حفظ کند.
چرمشیر با بیان آنچه از محمد رحمانیان آموخته است، افزود: از او جدی بودن در تئاتر، نگاه بیغرض به جهان و اطرافیان و جسارت را آموختم. یاد گرفتم هر کاری در تئاتر شدنی است و ما در جهانی زندگی میکنیم که بر پایه دانستههایمان پابرجا نیست بلکه بر نادانستهها و پرسشهایمان برپاست.
این استاد دانشگاه با اشاره به تلاشهای پیگیرانه محمد رحمانیان در طول سالهای فعالیتش در تئاتر اضافه کرد: او با همه آثارش درسهای بزرگی به تئاتر ما داده است و امیدوارم تئاتر ما این ظرفیت را داشته باشد که این درسها را بیاموزد.
چرمشیر ادامه داد: شما با مردی طرف هستید که بارها سعی شده به سمتی برده شود که در تئاتر نباشد اما او مردانه ایستاد حرفش را زد و جنگید و من همواره از متانت، حافظه بزرگ و پشتکار او یاد میکنم.
این هنرمند با اظهار تاسف از مهاجرت رحمانیان به خارج از کشور، ادامه داد: غمگینم از اینکه کمتر پیش ماست و مدتی باید دور از هم باشیم ولی همیشه به یادش هستیم و من به خانم رحمانیان مادر محمد تبریک میگویم برای داشتن چنین پسری.
بعد از این سخنان حاضران در سالن به احترام خانم رحمانیان که در برنامه حضور داشت، او را تشویق کردند.
هوشنگ گلمکانی به عنوان دومین سخنران این برنامه، گفت: در چند سال اخیر در تئاتر ما جریانی به وجود آمده که بیشتر بر ابهام و انتزاع استوار است و این جریان بیشتر برای آقای چرمشیر آشناست!
این منتقد باسابقه اضافه کرد: وقتی قرار است نمایشی ببینم اول میپرسم مدت زمان آن چند دقیقه است و بعد از نیم ساعت اول، مدام ساعتم را نگاه میکنم به ویژه اینکه صندلیهای تئاترهای ما طوری است که نمیتوان سر را تکیه داد و به همین دلیل ستون فقرات آدم مثل چوب خشک میشود. اما نمایشهای رحمانیان از جمله نمایشهایی است که موقع دیدنشان اصلا ساعتم را نگاه نمیکنم و وقتی تمام میشود، حسرت میخورم چقدر زود تمام شد!
گلمکانی قصد داشت یادداشتی را بخواند اما از خواندن آن صرفنظر کرد تا برنامه طولانی نشود.
سپس رضا کیانیان بازیگر تئاتر و سینما نیز خطاب به رحمانیان گفت: همیشه به تو حسودیم شده، اصولا در زندگیام خیلی حسرت نمیخورم چون به آنچه میخواستهام، رسیدهام اما به سه نفر در تئاتر همیشه حسودیم شده است؛ حمید امجد، کوروش(محمد) چرمشیر و محمد رحمانیان. چون شما خیلی میدانید و من زیاد نمیدانم اما امیدوارم شما که این همه میدانید و این همه خوبید، همیشه باشید.
او خطاب به رحمانیان ادامه داد: در دانشگاه به ما میگفتند بازیگر کسی است که وقتی وارد صحنه شد، همه او را ببینند. تو را همه میبینند در نمایشنامهنویسی، کارگردانی و زمانی که در تلویزیون برنامه اجرا میکردی، همیشه دیده میشدی و وقتی هم که نیستی، باز هم هستی. امیدوارم این بودن همیشگی باشد.
کیانیان در پایان صحبتش گفت: قرار بود در کلیپی که چکامه چمنماه برای این برنامه ساخته صحبت کنم که کار داشتم و نشد. این گونه صحبت کردن برایم سخت بود و خیلی از حرفهایی که باید میزدم، یادم رفت اما از اینجا بدان همیشه دوستت داشتم و دارم.
به گزارش ایسنا، در این برنامه کلیپی پخش شد که در آن هنرمندانی همچون عباس جوانمرد، امیر اثباتی، فرهاد آییش ،اصغر فرهادی، محمود کلاری، گلاب آدینه، فریده سپاه منصور، شهرام زرگر، رضا بابک، فرشته طائرپور، حمیدرضا صدر، شکرخدا گودرزی و محمد حاتمی دیدگاههای خود را درباره آثار و شخصیت محمد رحمانیان بیان کردند.
یکی از نکات جالب توجه این کلیپ اظهارنظرهای بسیار درباره ریش و موهای انبوه محمد رحمانیان بود که چقدر پرپشت و اسطورهای است!
همچنین حمید امجد نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر و دیگر دوست نزدیک محمد رحمانیان پیام بهرام بیضایی را خواند و حاضران جای بهرام بیضایی را خالی کردند.
مهتاب نصیرپور بازیگر تئاتر و سینما و همسر محمد رحمانیان نیز قطعهای کوتاه از نمایش «روز حسین» یکی از نمایشهای رحمانیان را که اجازه اجرا نگرفت، اجرا کرد.
اشکان خطیبی دیگر بازیگر تئاتر و سینما نیز قطعه کوتاهی از دیگر نمایش ناکام رحمانیان «هامون بازها» را اجرا کرد.
خطیبی بعد از اجرای این قطعه کوتاه گفت: همیشه بخشی از ذهنم درگیر نمایشهایی است که آقای رحمانیان اجرا نکرد. امیدوارم این نمایشها را اجرا کند تا این بخش از ذهن من هم رها شود!
در ادامه یک قطعه کوتاه نمایشی با نام «خط خطی روی خط» نوشته و کار حمید امجد با بازی علی عمرانی،علی سرابی، هنگام قاضیانی، بهرنگ علوی، بهاره جهان دوست و پریسا قهرمانی اجرا شد.
در بخشهایی از این اجرا تصاویری از افشین هاشمی و حبیب رضایی که امکان حضور در برنامه را نداشتند پخش شد.
بعد از اجرای این قطعه رضا کیانیان از همان صندلی که بر آن نشسته بود، گفت: از محمد رحمانیان ممنونیم که باعث شد حمید امجد بعد از مدتها نمایشی اجرا کند!
اجرای قطعه نوروزی «تا بهار دلنشین» اثر زنده یاد غلامحسین بنان و یکی از قطعات مورد علاقه رحمانیان، از دیگربخشهای این برنامه بود. این قطعه توسط علی زند وکیل خواننده نمایش «ترانههای قدیمی» اجرا شد.
در ادامه، تصاویر کوتاهی از نمایش «مجلس شهادتخوانی قدمشاد مطرب در طهران» با بازی زندهیاد احمد آقالو و علی عمرانی پخش شد و حاضران جای زندهیاد آقالو، یکی از بازیگران همیشگی آثار محمد رحمانیان را خالی کردند.
سیفالله صمدیان عکاس و مستندساز نیز هدیهای برای رحمانیان داشت.
او مجموعهای از عکسهای رحمانیان و دیگر هنرمندان را در قالب یک کلیپ با همراهی سرود «وطن» اثر زنده یاد محمد نوری که توسط گروه اجرایی نمایش «ترانههای قدیمی» اجرا شده بود به رحمانیان هدیه کرد. این عکسها به همت بچههای «تصویر سال» گردآوری شده بود.
حسین هدایتی به عنوان حامی مراسم نیز برای سخنرانی دعوت شد اما ترجیح داد فقط به بیان چند جمله کوتاه اکتفا کند.
اسپانسر باشگاههای استقلال و استیل آذین گفت: امیدوارم چنین مراسمهایی تکرار شود و قدردان زحمات اساتید و بزرگان سینما و تئاتر باشیم و قدر اسطورههای هنریمان را بدانیم.
در بخش پایانی برنامه محمد رحمانیان با همراهی مادرش بانو منصوره نوروزی روزی صحنه رفت.
رحمانیان که کمی پیش از برنامه از برگزاری آن با خبر شده بود، گفت: از روزی که این داستان (مراسم بزرگداشت) از شایعه به واقعیت پیوست، خیلی روزها و شبهای سختی را گذراندم. دلم میخواست این ماجرا در حد شایعه بماند یا اینکه بخشی از برنامه ای دیگر باشد.
او ادامه داد: وقتی در سالن حضور داشتم، واقعا مثل شمع داشتم آب میشدم. از این میزانسن خیلی خجالتزدهام و از تمام دوستانی که برای این برنامه زحمت کشیدند، شرمسارم. وقتی نمایش حمید امجد اجرا میشد، قلبم داشت بیرون میزد.
رحمانیان که با همراهی مادرش روی صحنه بود، اضافه کرد: مسئولیت این اتفاق آنقدر زیاد است که نمیتوانستم به تنهایی تحمل کنم. باعث و بانی بخشی از نمایشهایی که با مضمون مذهبی نوشتم، مادرم بود و آثاری همچون «امیر»، «عشقه»، «پل»، «اسبها» و «روز حسین» را به سفارش و خواسته مادرم نوشتم.
نویسنده و کارگردان نمایشهای «مصاحبه» و «خروس» افزود: از مهتاب بسیار ممنونم که تکهای از نمایش «روز حسین» را اجرا کرد، نمایشی که به خاطرش خیلی رنج بردیم. کوچ اجباری کردیم و سالها ممنوع الکار شدیم اما خوشحالم سه دقیقهاش را دیدم!
رحمانیان که در میانه صحبتهایش بسیار متاثر شده بود، با صدایی بغضآلود گفت: دلم میخواهد از همه شما تشکر کنم ولی نمیتوانم. مرا به این برنامه دعوت کردید اما جز بغض ، اشک و تشکر، چیزی ندارم. لایق این همه مهربانی شما نبوده و نیستم.
او اضافه کرد: سال گذشته در چنین زمانی با خون و اشک نمایشنامه «شب سال نو» را براساس طرحی از حمید امجد مینوشتم و فکر نمیکردم امسال این روزها ایران باشم از همه کسانی که کمک کردند، محمد رحمانیان چیزی باشد که الان روی صحنه ایستاده سپاسگزارم.
بعد از این سخنان تابلوی فرهنگی که توسط مدیر بیمارستان روانپزشکی «آزادی» تهیه شده بود با دستان رضا کیانیان به محمد رحمانیان اهدا شد.
به گزارش ایسنا، در این برنامه هنرمندانی همچون علی عمرانی، سیفالله صمدیان، رضا بابک، امیر اثباتی، مازیار میری، محسن شاه ابراهیمی، سامان احتشامی، غزل شاکری، فرشته طائرپور، رضا عمرانی، لوریس چکناوریان، فردین خلعتبری، خسرو احمدی، عباس جهانگیریان، حمیدرضا صدر، هاله مشتاقینیا، ندا مقصودی،علی قربانزاده، ژیلا اسماعیلیان، امید سهرابی و … حضور داشتند و اجرای آن را احسان کرمی برعهده داشت.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید