تجاهل: شعری از سعید فلاحی
من،،،
نه به فکر زرادخانه های هسته ایم
نه آب شدن یخچال های قطبی
سوراخ شدن لایه ی ازن هم کار من نبود!
جنگ های صلیبی که هیچ،
به جنگ جهانی سوم هم فکر نمی کنم!
بگذار،،،
هر چه سر خاورمیانه می آید،
— بیاید!
در واقع من چه کاره م؟
یعنی،
حدس نمی توانم بزنم
حالا “ولادیمیر پوتین”
به چه چیز فکر می کند
من چه می دانم
چرا یک پایش با فلسطینی هاست
و پای دیگرش با اسرائیلی ها
و به روی هر میز مذاکره ای هم می نشیند!؟
فکر کن
اگر دانستم عمر البشیر وُ
— رابرت موگابه،
چند سال در رأس قدرت بودند،
چه اتفاقی برای من می افتد؟
یا تعداد هواپیماهای تولیدی
کارخانه های هواپیماسازی بوئینگ؟!
من که،،،
سر از کار سیاستمدارها در نمی آورم
من حق انتخابم محدودست
می توانم تلویزیون را خاموش کنم،
–رادیو را ببندم،
–روزنامه را گوشه ای بیاندازم،
نوشابهام را سر بکشم وُ
پکی به سیگارم بزنم…
اجباری نیست که
–دنبال خبرهای مهم روز دنیا باشم!
–یا دنبال نوسانات بورس…
من،،،
اگر نخواهم قیمت روز دلار را بدانم
باید دَمِ چه کسی را ببینم؟
من،،،
نه قدرت جنگیدن دارم
نه می خواهم داشته باشم!
در من،
قدرت برافراشتن صلح
در هیچ قُله ای نیست!
چه برسد بتوانم،
به آفریقای گرسنه غذا برسانم…
من جوابگوی موشک هایی که شلیک می شوند؛ نیستم!
من مسئول گلوله هایی که شلیک شده اند؛ نبودم!
من نه مسئول مین هایی کاشته شده هستم،،،
نه هواپیماهای ربوده شده!
تنها مسئولیت ام،
— دوست داشتن توست…
می خواهم از همین جایگاه اعلام کنم:
تو را دوست دارم!
و این امر برایم،
مقدس ترین
مسئولیت
جهان است!
(زانا کوردستانی)
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید