تراژدیهای دردناک پلاسکو و زمستان یورت
در یک صبح سرد زمستانی ساختمان ۱۷ طبقه پلاسکو و نماد تهران مدرن واقع در خیابان استانبول به دنبال یک آتش سوزی چند ساعته فرو ریخت. تصویر فرو ریختن ساختمان در پس زمینه گزارشگر صدا و سیما و حجم دود سفید به جا مانده از آن بارها در رسانههای خبری و شبکههای مجازی باز نشر شد و بسیاری را متاثر کرد. بنا بر گزارشهای منتشر شده ۲۰ آتش نشان و شهروند در هنگام فرو ریختن ساختمان در داخل آن بودند که زیر آوار مانده و در طول ۱۰ روز آواربرداری پیکرهای آنها یک به یک از زیر آوار خارج شد. منابع خبری همچنین از مفقود شدن ۱۰ نفر در این حادثه خبر دادند. تنها چند ماه پس از فاجعه پلاسکو ، در اردیبهشت ۱۳۹۶ اتفاقی مشابه در یکی از معادن ایران رخ داد. معدن زغال سنگ زمستان یورت در ارتفاعات استان گلستان بدلیل متساعد شدن گاز منفجر شد. ۴۴ تن از کارگران معدن زیر آوار ناشی از انفجار مدفون شده و دستکم ۷۳ نفر در این حادثه مجروح شدند.
هر دوی این اتفاقها بیشک تراژدیهایی تمام عیار بودند. تصاویر منتشر شده حجم اندوه و درد را منتقل میکنند اما به راستی مقصر این رخدادها کیست؟ آیا آنگونه که گفته میشود خطاهای انسانی موجب بروز این اتفاقها شدهاند یا سهل انگاری در تامین امنیت اماکن؟ چرا تلفات انسانی در این دو حادثه اینقدر بالا بود؟ چرا امکان کمکرسانی و نجات جان محبوس شدگان زیر آوار در این دو رخداد چنین اندک بود؟
[clear]
پلاسکو فرو ریخت؛ یورت منفجر شد
برای بررسی حادثه پلاسکو و برای نخستین بار پس از انقلاب دولت یک کمیته حقیقت یاب تشکیل داد و مسئولیت واکاوی ماجرا را به یک هیئت تحقیق واگذار کرد. این هیئت ویژه در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۹۶ نتایج حاصل از تحقیقات خود را به رئیس جمهور ارائه و اعلام کرد دلیل آتش سوزی اتصال برق و احتمالا نشت همزمان گاز از کپسول بوده و از آنجایی که در ساختمان پلاسکو مقادیر معتنابهی پارچه نیز وجود داشته آتش سوزی گستردهتر شده است. به این ماجرا اضافه کنید نبودن فضابندی و جداسازی مقاوم در برابر آتش، نبود برخی از کارگران این معدن اظهار کرده بودند از روزها پیش از این اتفاق در ارتباط با بوی شدید گاز هشدار داده بودند اما دستگاه تست نشتی گاز در اختیار نداشتند. پیمانکار معدن زمستان یورت در پی این اتفاق به دادسرا احضار شد. مالکین پلاسکو و معدن زمستان یورت ساختمان یا پاساژ پلاسکو توسط حبیب الله القانیان ساخته شد که سازنده و مالک ساختمان مرتفع دیگری به نام ساختمان آلومینیوم نیز بود. القانیان ریاست انجمن یهودیان ایران را هم برعهده داشت و پس از انقلاب به دستور صادق خلخالی، قاضی شرع دادگاه انقلاب، اعدام شد. پلکان اضطراری، عدم انطباق راه خروج با طراحی مناسب و مطابق با اصول ایمنی، عدم وجود سیستم بارنده خودکار در ساختمان، مشکالت فنی لولههای قائم آتشنشانی و عدم تعمیر و نگهداری صحیح از آنها در دوران بهرهبرداری، نبودن یک سیستم گرمایشی استاندارد و وجود تعداد زیادی کپسولهای گاز پیکنیکی و نیز وجود موانع زیادی برای فعالیت آتشنشانان. به عبارت دیگر این هیئت اذعان داشته که حداقل استانداردهای ایمنی در این ساختمان رعایت نشده بود.
در ماجرای معدن زمستان یورت، در همان ساعات نخستین این اتفاق اعلام شد دلیل انفجار خطای انسانی بوده است. خبرگزاری ایسنا به نقل از فیضالله کاکوئی مسوول معدن زمستان یورت شمال غربی نوشت: «زمانی که موتور دیزل از کار میافتد کارگران توسط یک دستگاه باطری که خارج از تونل تهیه کرده بودند قصد روشن کردن موتور دیزل کشنده لوکوموتیو را داشتند که به محض برقراری اتصال با جرقه ایجاد شده تونل منفجر شده و تعداد زیادی از کارگران دچار حادثه میشوند».
اما خبرگزاری تسنیم روز بعد از انتشار این اظهارات در گزارشی اعلام کرد: «در بررسیهای اولیه اعلام شده بادسنجهایی که در کنار این معدن نصب شدهاند کار نکردهاند، و البته احتمال دخیل بودن خطای انسانی در این حادثه نیز وجود دارد». برخی از کارگران این معدن اظهار کرده بودند از روزها پیش از این اتفاق در ارتباط با بوی شدید گاز هشدار داده بودند اما دستگاه تست نشتی گاز در اختیار نداشتند. پیمانکار معدن زمستان یورت در پی این اتفاق به دادسرا احضار شد.
[clear]
مالکین پلاسکو و معدن زمستان یورت
ساختمان یا پاساژ پلاسکو توسط حبیبالله القانیان ساخته شد که سازنده و مالک ساختمان مرتفع دیگری به نام ساختمان آلومینیوم نیز بود. القانیان ریاست انجمن یهودیان ایران را هم برعهده داشت و پس از انقلاب به دستور صادق خلخالی، قاضی شرع دادگاه انقلاب، اعدام شد. اموال حبیبالله القانیان، از جمله ساختمان پلاسکو پس از انقلاب مصادره شد و در اختیار بنیاد مستعضفان قرار گرفت. بنیاد مستضعفان تعدادی از فروشگاههای ساختمان پلاسکو را به صورت سرقفلی واگذار کرده و بخش عمده این ساختمانها را به افراد حقیقی اجاره داده بود.
آنگونه که در رسانههای خبری آمده است، مدیران معدن زمستان یورت نیز از سوی هلدینگ توسعه معادن روی ایران منصوب شدهاند. این هلدینگ متعلق به شرکت گروه مالی مهر اقتصاد و شرکت سرمایه گذاری مهر اقتصاد ایرانیان است. این شرکتها وابستگان نهاد بسیج مستضعفان هستند.
[clear]
مسئولان در ماجرای پلاسکو
[clear]
اول: بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی
مطابق با قوانین مالک و مستاجر مسوولیت اصلی حفظ ایمنی یک ساختمان بر عهده مالک است. ساختمان پلاسکو در سال ۱۳۵۷ به نفع بنیاد مستضعفان مصادره شد. فارغ از اینکه دلیل آتش سوزی در ساختمان چه بود و مقصر آن چه کسی است، ساختمان مستضعفان در فقره کوتاهی در حفط ایمنی ساختمان پلاسکو بر اساس قانون مقصر شناخته می شود اگر چه روابط عمومی بنیاد مستضعفان در پی انتشار اخبار رسانههای داخلی مبنی بر عذرخواهی و پذیرفتن تقصیر در بیانیهای خبر پذیرش مسئولیت و عذرخواهی رئیس این بنیاد به خاطر حادثه ساختمان پلاسکو را رد کرد.
[clear]
دوم: شهرداری تهران
شهرداری بر اساس قانون میبایست به ساختمانهای ناایمن و حتی معابر عمومی که ایمنی استاندارد ندارند تدکر داده و برای اصالح وضعیت ایمنی اقدامات قانونی را انجام دهد. محمدباقر قالیباف شهردار تهران بارها اعلام کرد که این کار در خصوص ساختمان پلاسکو از سوی شهرداری به دفعات انجام شده و مالکین نسبت به آن اهمال و بیتوجهی کردهاند. اما واقعیت این است که تذکرات شهرداری به جای مالک ساختمان یعنی بنیاد مستضعفان به مستاجرین و افرادی که صاحب سرقفلی برخی از مغازهها بودند داده شده و کسبه در نهایت می توانستند واحد خود را ایمن سازی کنند و نه تمامی ساختمان را. در صورتی که شهرداری تهران به مالک اصلی یعنی بنیاد مستضعفان تذکر داده و این ارگان نسبت به تذکرات بی توجه بوده است مطابق با قانون و کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری می بایست ساختمان پلاسکو مدتها قبل تعطیل میشد. از این منظر قصور شهرداری تهران در برخورد با نهاد بنیاد مستضعفان اگر بیشتر نباشد کمتر نیست.
[clear]
سوم: واحد بازرسی وزارت کار و امور اجتماعی
ایمنی و نظارت بر کارگاهها یکی از وظایف بازرسان وزارت کار و امور اجتماعی است. با توجه به اینکه کارگاههای مستقر در ساختمان پلاسکو اغلب کوچک بوده و نیروی کار آنها کمتر از ۱۰ نفر اعلام شده است از شمول قانون کار و طبعا بازرسی وزارت کار خارج بودهاند. واقعیت این است که هیچ آمار دقیقی از تعداد، وضعیت و شرایط کارگاههای ساختمان پلاسکو در دست نیست. متاسفانه در خصوص کارگاهای بزرگ هم – که مشمول قوانین بازرسی وزارت کار میشوند – اصول ایمنی به درستی اجرا نمیشود.
[clear]
مسئوولین در ماجرای معدن زمستان یورت
هیئت تحقیق ویژه تشکیل شده در خصوص حادثه انفجار معدن زمستان یورت هنوز نتیجه قطعی تحقیقات خود را رسانهای نکرده است اما بر اساس اخبار منتشر شده و اظهارات تعداد زیادی از کارگرانی که زنده ماندهاند، گفته شده معدن، «سنسور تشخیص گاز» نداشته و علت اصلی این حادثه هم «انفجار گاز به دلیل نشت آن» بوده است.
یکی از معدنچیان به خبرگزاری ایلنا گفته است که: «نکات ایمنی هرگز رعایت نمیشده و تجهیزات مورد استفاده کارگران اغلب مستعمل و قدیمی بوده و سالهای متمادی است که نوسازی نشدهاند». این اظهارات البته از سوی معاون وزیر صنعت و معدن «نادرست و عوامانه» نامیده شده و دلیل انفجار را خطای انسانی و استفاده از استارتر لوکوموتیو توسط کارگران اعلام کرده است.
برخی دیگر از رسانهها نیز ماجرا را اینگونه روایت کردهاند که یکی از لوکوموتیوهای حمل و نقل در داخل تونل خاموش شده بود و هنگام روشن کردن لوکوموتیو به شیوه باطری به باطری، گاز متان انباشت شده در داخل معدن بر اثر جرقه منفجر شده است.
[clear]
متضرران و مصدومان در ماجرای پلاسکو و معدن زمستان
یورت پلاسکو پرونده پیچیدهای است. تکلیف متضرران حادثه نامشخص است. کاسبان بسیاری مغازههای سرقفلی داشتهاند و حاال این مغازه از میان رفته است. کارگران بی شماری بیکار شده اند. افراد متوفی نمی توانند از نهادهای مسئول – بنیاد مستضعفان، شهرداری یا وزارت کار- طلب دیه کنند. چند صد واحد تولیدی از بین رفته، اموال بسیاری در میان آتش سوخته است.
در ماجرای معدن زمستان یورت به نظر میرسد تکلیف روشنتر است. دیه افراد متوفی باید پرداخت شود. عبدالناصر همتی، رئیس کل بیمه مرکزی اعلام میکند که جانباختگان حادثه معدن یورت گلستان تحت پوشش بیمه مسئولیت بودند و خسارت آنها پرداخت خواهد شد. اما ناگوار اینجاست که ساعاتی بعد در خبرها جزئیات بیشتری مرتبط با سقف تعهد کارفرما برای پرداخت بیمه رسانهای میشود. سقف تعهدی که در بیمهنامه مسئولیت مدنی کارفرمای یورت تعیین شده تنها ۴۰ نفر است حال آنکه تعداد جانباختگان این حادثه ۴۴ نفر بوده است. تا اینجای ماجرا یعنی خانواده چهار نفر از جانباختگان دستشان به هیچ جا بند نیست.
این یک نقص بزرگ در قانون بیمه مسئولیت است که معین نکرده کارفرما باید برای چه تعداد از کارکنان خود بیمه مسوولیت پرداخت کند. در قوانین آمده است: «کارفرمایان کارگاههایی که در آنها احتمال وقوع حادثه وجود دارد مکلف به تهیه چنین بیمهنامهای هستند اما در عین حال مخیرند تصمیم بگیرند که برای چه تعداد از کارگرانی که در استخدام آنها هستند، بیمه مسئولیت تهیه کنند».
از سوی دیگر، سایر مصدومان و خانواده جانباختگان که از بیمه عادی برخوردار بوده یا نبودهاند با معضل دیگری روبرو هستند. بررسیها نشان میدهد که «طبق ماده ۱۰ قانون بیمه» به بازماندگان این فاجعه بابت دیه تنها حدود ۱۷ میلیون تومان میرسد! چرا که کارفرما تنها ۸ درصد مبلغ بیمه برای کارگران را به شرکت بیمه گر پرداخت کرده است به این ترتیب شرکت بیمه آسیا تنها ۸ درصد از مبلغ دیه قانونی که معادل ۲۱۰ میلیون تومان است به قربانیان حادثه که تحت پوشش بیمه بوده اند پرداخت خواهد کرد.
[clear]
بازی با کلمات یا کی بود کی بود من نبودم
وقت اتفاقهای هولناک جانی در ایران بیشتر از آنکه مسئولیت پذیری دیده شود تالش برای مقصر جلوه دادن دیگری، پاک کردن صورت مساله و فرار از بار مسئولیت دیده میشود. هیچ کدام از نهادهای مسئول در این دو حادثه از افکار عمومی، شهروندان و از همه مهمتر بازماندگان این حوادث عذرخواهی صورت نگرفت.
هیچ مقامی عزل نشد، هیچ استعفایی رخ نداد. اطلاعرسانی دقیق و منظم اتفاق نیفتاد. تنها در بحبوحه تراژدیهای تلخ رخ داده تصویر مقامات مسئول در محل حادثه دست به دست شد. یکی با لباس و کاله ایمنی ژست من امدادگرم گرفت. دیگری گفت من سنگ صبورم و بگذارید هرچه فریاد دارند بر سر من بزنند. اما تا این لحظه کدامیک از ما به راستی میدانیم مقصران محرز و اعلام شده حادثه مشمول مجازاتهای قانونی شدهاند با خیر؟
بازی با کلماتی مثل مدیریت کالن شهری، ستاد بحران و امثالهم به یک سرگرمی برای مقامات در شرایط این چنین تبدیل شده است و تنها دو کلمه کافی است تا خواب را برای شبهای طولانی از چشم مردمان این سرزمین دور کند: «زلزله تهران . . . .»
[برگرفته از گزارش مجله ماهانه «حقوق ما» – شماره ۵۵]
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید