تفکیک جنسیتی و فتوای منع حضور زنان در استادیومها؛ مطالبهی بیپاسخ ورود زنان به استادیومها
در دو هفتهی گذشته در پی فتوای آیت الله مکارم شیرازی، رئیس بسیج جامعه زنان به خبرگزاری فارس گفت از آنجایی که نظر مراجع تقلید مُر صریح قرآن کریم و اسلام است، «مطالبه حضور زنان در ورزشگاهها یک مطالبه ساختگی برای حاشیهسازی بود که با فتوای حضرت آیتالله مکارم شیرازی پروندهاش برای همیشه بسته شد».او اضافه کرد که شورای فرهنگی- اجتماعی و خانواده- زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز مخالفت آیتالله مکارم شیرازی را «فصل الخطاب» قرار داده و در نتیجه تصویب مصوبهای پیرامون حضور زنان در ورزشگاهها را غیرضروری دانسته است. شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیدگی به مسأله حضور زنان در ورزشگاه به طور کل از دستور خارج کرده است و اعلام کرده جامعه زنان با مشکلات فراوان دیگری روبروست که میتواند اولویت قرار بگیرد. این در حالی بود که اواخر مهرماه امسال اعلام شده بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره مسئله حضور زنان در ورزشگاهها در شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل جلسه میدهد.
پیشتر پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان در مجلس شورای اسلامی خبر داده بود که دولت در حال تنظیم «شیوهنامه»ای برای ورود زنان به ورزشگاههاست.
معصومه ابتکار معاون رئیس جمهوری اسلامی در امور زنان و خانواده نیز تدوین چنین شیوهنامهای را تأیید کرده بود.
در همین حال علی مطهری، نمایندهی مجلس اظهار کرده بود که در این خصوص حاضر است با مراجع گفتگو کند. مسألهی ورود زنان به استادیومها تا پیش از فتوای آیت الله مکارم شیرازی حتی از طریق برخی از نمایندگان مجلس هم پیگیری شد. اما نهایتا با رایزنیهای زنان فعال در حکومت تلاشها همچنان بینتیجه ماند. تا اینکه چند روز پیش فاطمهی ذوالقدر پس از دیدار با مراجع در قم، فاطمه بیان کرده بود که مراجع مجوز ورود زنان به استادیوم را مشروط به تفکیک جایگاه زنان و مردان کردند. طبق گفتهی خانم ذوالقدر مراجع معتقدند ورود زنان به استادیوم به خودی خود اشکال شرعی ندارد، اما در مصادیق باید مورد بررسی قرار بگیرد؛ البته بر این مهم نیز اشاره شد که به شرط تفکیک جایگاه زنان و مردان این موضوع قابل بررسی خواهد. نهایتا این مسأله به وزارت ورزش واگذار شد که برای ساخت ورزشگاههای با تفیک زن و مرد اقدام کنند.
ورود فتوای آیت الله مکارم شیرازی به مسأله حضور زنان در ورزشگاه بار دیگر ترکیب ایدئولوژی سیاسی و مذهبی و تاثیر آن بر زنان را در جامعهی ایران نشان میدهد. در واقع گفتمان اصلی که در اینجا مطرح می شود این است که سایهی این ایدئولوژی بر تمامی زیر ساختهای اجرایی و حتی گفتمان حقوق مدنی ایرانیان نیز اثر گذاشته است. این ایدئولوژی تنها یک رفتار مذهبی نیست، بلکه یک تمامیت خواهی سیاسی- مذهبی است که کنترل رفتار تمامی افراد جامعهی ایران را به دست گرفته است. نمونهی آن را می توان در شکست اجباری کشتیگیر ایرانی برای مسابقه ندادن با کشتیگیر اسرائیلی دانست، یا دست ندادن مردان ورزشکار در خارج از ایران برای اهدای مدال، و حتی در سطح سیاست که حضور بیحجاب دیپلمات زن انگلیسی خشم روزنامههای محافظه کار را برانگیخت.
این مسائل نشان می دهد که عموما دلیل مخالفتها با مسئلهی زنان تماماً یک رفتار سیاسی نهادینه شدهی آمیخته به مذهب است. ورود یک مرجع تقلید به این سناریو، مسالهی مخالفتها را وارد فاز دیگری کرد. البته قبلتر هم مکارم شیرازی در سال ۹۴ در پاسخ به یک پرسش فقهی، حضور زنان در ورزشگاهها را به سبب جو نامناسب ورزشگاهها و پوشش نامناسب مردان غیر ضروری و سرچشمه مشکلات زیادی از نظر اخلاقی و اجتماعی دانسته بود. جعفر سبحانی، دیگر مرجع تقلید شیعه نیز ۱۴ آذر امسال، در درس خارج اصول خود در مسجد اعظم قم درباره حضور زنان در ورزشگاه گفت که این مسئله با عفت زنان سازگار نیست. با اینکه مخالفت روحانیون در خصوص حضور زنان در ورزشگاه همیشه بوده است اما به نظر میرسد که از آن جا شدت بیشتری گرفت که خواست حضور زنان در استادیومهای ورزشی با حمایت نمایندگان مجلس هم مواجه شد و در نتیجه مسألهی خواست زنان به بدنهی قدرت هم نفود کرد. وارد شدن مسألهی زنان خارج از ایدئولوژی سیاسی – مذهبی مراجعی که خود مفسر دین هستند در واقع نوعی ایستادگی در برابر نقش دیکته شدهی زنان است. برای مثال مرجعی که ورود زنان به استادیوم را خلاف عفت زن میگوید و نگاه به زن را تنها از زاویهی ایدئولوژیکی میبیند که قابل تغییر نیست. در واقع هر نوع ایستادگی در این نگاه ایدئولوژیکی متضمن برخورد شدید از سوی رهبران مذهبی است.
به عبارت دیگرمسأله از سوی دیگر نشان دهندهی ایدئولوژی رفتاری حکومت است که زمانی که ابزارها و کارکردهای قانونی نمیتواند مانع از خواست زنان شود، رهبران مذهبی با ورود فتوای خود آنان را میتوانند از حق شهروندی خود محروم کنند و نهایتا ایدئولوژی سیاسی مذهب وارد عمل میشود تا بتواند قدرت خود را با شدت بیشتری اعمال کند.
وارد شدن مراجع تقلید به مسالهی ورود زنان به استادیوم و در خواست بر جداسازی آن هم نیز نوع دیگری از اعمال ایدئولوژی است و نشاندهندهی این امر است که زنان همچنان برای رسیدن به خواستهایشان با دو چالش اصلی مواجهاند؛ اول قوانین تبعیضآمیز که آن هم ریشه در مذهب دارد و دوم رودرویی و به چالش کشیدن رهبران مذهبی که شرع و فتوای آنان در واقع حتی کوچکترین بخشهای زندگی آنان را هم تحت تاثیر قرار میدهد.
اما در عین حال میتوان این مساله را بیان کرد که حتی زمانی که برخی از افراد در بدنهی نظام سیاسی و اجرایی ایران هم بخواهند برای وضعیت زنان تغییری ایجاد کنند، مسألهی شرع همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند. آن چیزی که در اینجا واضح است این است که تا زمانی که مخالفت تنها از سوی دولت و نهادهای وابسته به آن و یا کم کاری سازمانهای دولتی مطرح است، فعالان حقوق زنان قدرت مانور در عرصهی جامعه و فشار آوردن به مسئولین را دارند، اما زمانی که مسألهی فتوا مطرح میشود؛ ایستادگی در برابر این فتوا کار تقریبا ناممکنی است و در واقع نمیتواند کارساز باشد و طبعاً نتایج خوبی را در جامعهی زنان به همراه ندارد.
در حال حاضر با توجه به محدودیتهای ایجاد شده به خصوص با فتوای داده شده از سوی مکارم شیرازی دو راه حل اساسی ممکن به نظر می رسد: اول اینکه فعالان حقوق زنان با کمک افراد با نفوذ در مجلس و نهادهای دولتی که دغدغهی این مسأله را دارند و پیشتر هم این مسأله را به صورت جدی مطرح کردهاند؛ وارد گفتگو شوند و به دنبال راه حل مناسب برای حل و رویارویی با آن را از طریق خود افراد داخل حکومت ایجاد کنند. اما راه دیگر تن دادن به مسألهی جدا سازی ورزشگاهها و حضور زنان با این شرط است، که البته چندان رویکرد مناسبی به نظر نمیرسد اما به حداقل خواست زنان جامعهی عمل پوشانده و از سوی دیگر قدرت مانور زنان را در فضای جامعهی ایران به فعالان حقوق زنان میدهد.
با همهی مباحث مطرح شده به نظر میرسد که مطالبهی زنان برای حضور در ورزشگاه همچنان یک مطالبهی جدی از سوی بخش زیادی از زنان جامعه است . این مسأله به خصوص پس از صحبتهای سحر قریشی در خصوص احساس ناامنیاش در ورزشگاه و واکنش کاربران به آن پررنگتر شد. این نوع واکنشها نشان میدهد که با وجود صدور این فتوا میتوان برای تغییر قانون ورود زنان به ورزشگاه امیدوار هم بود، هرچند که ممکن است این تغییر تنها درصد کوچکی از بازتاب خواست واقعی زنان برای بهرهمندی از بدیعترین حق شهروندیشان باشد.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
آزاده دواچی مترجم، شاعر و فعال حوزه زنان، دارای مدرک کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی؛ فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی، گرایش ادبیات تطبیقی ایران و فلسفهی غرب است و هماکنون مشغول به تحصیل در مقطع دکترای زبان و ادبیات انگلیسی در استرالیا با گرایش مطالعات فمینیسم پست کلنیال در حوزهی ادبیات و نقد ادبی فمینیسم و حقوق زنان در ایران و کشورهای جهان سوم است.
از دواچی تاکنون یک مجموعه شعر به عنوان «پروانهای در راه است» در سال ۸۶ منتشر شده است و دو کتاب دیگر وی در محاق توقیف گرفتار شدهاند.
Azadeh Davachi,
Ph.D. Student
Faculty of arts, School of English Literatures & Philosophy
Post-colonial Feminism and Feminist Literary Criticism
University of Wollongong, Australia