جواد مجابی: ۶ هزار صفحه از آثارم در وزارت ارشاد بیمجوز مانده است
جواد مجابی، نویسنده و شاعر ایرانی که حدود ۶ هزار صفحه از کتاب هایش در انتظار دریافت مجوز از وزارت ارشاد است گفت دیگر رغبتی به بازگویی مشکلات ناشی از سانسور ندارد.
آقای مجابی در گفت و گو با بی بی سی فارسی گفت که مجموعه ای از رمان ها، اشعار، نمایشنامه ها و مجموعه مقالاتش بین یک تا سه سال است که در وزارت ارشاد مانده است.
جواد مجابی فرایند طولانی ممیزی وزارت ارشاد را دارای دو ایراد بزرگ دانست: "یکی اینکه ارتباط نویسنده را با مخاطبانش قطع می کند. و دوم اینکه برای نویسنده مشکل مالی به وجود می آورد؛ چون اگر کتاب های آنها اجازه انتشار پیدا کند، نویسنده ها می توانند درآمدی پیدا کنند و به صورت نویسنده حرفه ای عمل کنند."
آقای مجابی در نامه ای طعنه آمیز که روز جمعه ۱۴ مرداد (۵ اوت) به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) فرستاد، از وزارت ارشاد بابت ممیزی کتاب هایش تشکر کرد و نوشت: "می خواهم از مسؤولان کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بابت چند سال معطلی برای جواب انتشار ششهزار صفحه شعر، رمان، داستان و مقالههایم تشکر کنم."
او در بخش دیگر نامه اش نوشت: "مژده می دهم که همین میزان نوشته را به دست ایشان خواهم رساند. این نوشتهها شامل تاریخ طنز ایران، تاریخ نقاشی مدرن ایران، مجموعه مقالات و چند کتاب شعر جدید میشود."
'حذف ۳۰ صفحه از زندگینامه'
آقای مجابی در توضیح وضعیت آثار معطل مانده اش گفت: "درباره بعضی کتاب ها اصلا جواب نداده اند. نمایشنامه هایم را غیرمجاز اعلام کرده اند. درباره زندگینامه من از مجموعه "فرهنگ شفاهی" گفته اند که ۳۰ صفحه اش را کم کنیم. این کار را هم کردیم ولی هنوز مجوز نداده اند. یک کتاب دیگرم حتی صحافی هم شد ولی جلوی توزیعش را گرفتند."
انتقادهای نویسندگان و مترجمان از وضعیت ممیزی کتاب در سال های اخیر افزایش یافته است. به گفته آقای مجابی "کافی است با ناشران صحبت کنید تا از ده ها کتابی که آنجا حبس شده سخن بگویند."
با این حال، مسئولان فرهنگی ایران همواره از ممیزی کتاب دفاع کرده اند و آن را برای جامعه ضروری دانسته اند.
آیت الله خامنه ای، رهبر ایران روز چهارشنبه ( ۲۹ تیر) در این باره گفته بود: "نمی توان بازار کتاب را آزاد گذاشت تا کتابهای مضر وارد جامعه شود."
همچنین محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، در یک گفت و گوی تلویزیونی با اشاره به سخنان رهبر ایران گفت: "ممیزی نه تنها مانع نیست، بلکه یک ضرورت است."
محمد حسینی گفت: "ما در مورد کتاب خوب، ممیزی نداریم؛ اما باید مراقب باشیم که همه چیز منتشر نشود؛ بعضی کتابها برای جامعه ضرر دارند یا کتابهای سیاسی هستند در چهره زیبای فرهنگ، و بعضی دنبال اهداف دیگری هستند و با بحث نظام مشکل دارند."
'رغبت بازگویی مشکلات را نداریم'
جواد مجابی نامه اش به وزارت ارشاد را "یک نوع هشدار درباره لطمه بزرگی که به فرهنگ معاصر وارد می شود" دانست و گفت: "ما به عنوان نویسنده از سال ۱۳۴۶ تا به حال درباره سانسور صحبت می کنیم و متاسفانه در طول این دهه های مختلف نه تنها بهتر نشده بلکه بدتر شده. به همین دلیل دیگر رغبت چندانی هم به بازگویی این مسائل و مشکلات نداریم."
آقای مجابی رفتار وزارت ارشاد را " یک جور مسدود کردن نشر" دانست و گفت: "این رفتار با آزادی بیان و اندیشه سازگار نیست. مطرح کردن نوعی ادبیات، تجربه ای بوده است که در دنیا جواب غلطی داده و هر کشوری بخواهد این کار را بکند به سودش نیست. ما همواره از سر دلسوزی گفته ایم که اجازه بدهید که آثار فرهنگی منتشر شود. انتقاد کردن حق نویسنده هاست."
به گفته او "ما بدون اینکه وارد امور سیاسی بشویم همواره روی مساله فرهنگ و آزادی فرهنگ تاکید داشته ایم."
با این حال، از نظر جواد مجابی "نوشتن" با "چاپ کردن" متفاوت است، "به همین دلیل به شوخی گفتم که ۶ هزار صفحه دیگر هم برایشان می فرستم. که البته با احتساب آثاری که باید تجدید چاپ شود، به همین رقم خواهد رسید."
"ما ترجیح می دهیم که در داخل کشور برای مردم کار کنیم و وارد دسته بندی های سیاسی روز هم نیستیم و می خواهیم کار فرهنگی کنیم. این باید فهمیده شود و این سوء تفاهم کلی و تاریخی از بین برود."
از جواد مجابی چندین مجموعه داستان از جمله "از دل به کاغذ"، "کتیبه و ایوب" و "دیوانگان و این باران"، ده رمان از جمله "برجهای خاموشی"، "لطفاً درب را ببندید" . "در این هوا" و هفده مجموعه شعر از جمله فصلی برای تو، زوبینی بر قلب پائیز، پرواز در مه و بر بام بم منتشر شده است.
او در سال های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۸ دبیر بخش فرهنگی روزنامه اطلاعات بوده است.
سردبیری مجله دنیای سخن و ده ها سال همکاری با مطبوعات ایرانی از دیگر فعالیت های فرهنگی اوست.
[بی. بی. سی]
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید