خصولتی سازی استقلال و پرسپولیس
غلامحسین دوانی
عضو جامعه حسابداران رسمی ایران
بر اساس تصمیمات وزارت ورزش و تاکیدات دولت قرارست بزودی معروفترین باشگاههای فوتبال کشور درفرابورس عرضه شوند. براساس قوانین کمیته تعیین وضعیت مستقر در تمام کنفدراسیونهای فوتبال جهان، تیمهایی که شرایط حرفهای را احراز نکرده باشند، حق شرکت در عالیترین سطح مسابقات بینالمللی باشگاهی قاره خود را ندارند. بر همین اساس مدتهاست که فدراسیون بینالمللی فوتبال «فیفا» اعلام نموده که هردو باشگاه معروف کشور «استقلال و پرسپولیس» دولتی و باید وضعیت مالکیت آن روشن که در غیراینصورت از حضور در مسابقات بینالمللی حذف خواهندشد. دولت و مسئولان فدراسیون طبق معمول همیشگی موضوع را به دفعالوقت گذرانیدند تا متأسفانه حضور این دوباشگاه در مسابقات منطقهای هم دچار مشکل شد، لذا موضوع واگذاری این دوباشگاه مثل هزاران تصمیمگیری دیگر نه بر اساس ضرورت که بر مبنای یک الزام خارجی شتابان و بدون هدف گذاری واقعی در حال انجام می باشد.
سرمایه داری در توسعهٔ خود، هر پدیدهای را به کالا تبدیل میکند. اگرروزگاری مسابقات بازیهای المپیک سیاسی بود و کشورها به ویژه کشورهای بلوک شرق با سرمایه گذاریهای آنچنانی مبتنی بر نخبه پروران آماتورها در ورزش، در تولید انبوه ورزشکار و کسب مدالهای مسابقات پیشرو بودند، جناح مقابل نیز در حضور در مسابقات جهانی با عرضه ستارگان ورزشی مهر خودرا بر ورزش کوبیده و ورزش بعنوان یکی از صحنههای رویارویی سرمایه داری و نظام موسوم به سوسیالیسم آن زمان بشمار میرفت که نمونه بارز و جنجالی آن مسابقه قهرمانی شطرنج جهان ۱۹۷۲ رقابت بین «بابی فیشر» از ایالات متحده آمریکا و مدافع عنوان قهرمانی «بوریس اسپاسکی» از شوروی بود که به مسابقه قرن معروف شد. بعدها در سال ۲۰۱۶ قهرمان سابق شطرنج جهان «گاسپاروف» که از ناراضییان وقت دولت شوروی نیز محسوب میشد، در خصوص اهمیت جهانی این مسابقه اظهار داشت «من فکر میکنم دلیل این که شما این مسابقات را تماشا میکنید تنها شطرنج نیست بلکه عنصر سیاسی این بازی است. چرا که در اتحاد جماهیر شوروی شطرنج توسط مقامات شوروی به عنوان یک ابزار ایدئولوژیک بسیار مهم و مفید برای نشان دادن برتری فکری رژیم کمونیست اتحاد جماهیر شوروی نسبت به غرب محسوب میشد. به همین دلیل شکست اسپاسکی از سوی مردم دو طرف اقیانوس اطلس به عنوان یک خرد کننده در بین این جنگ سرد بود» متاسفانه هنوز هم صحنه مسابقات جهانی بهنوعی هماوردی کشورها را نشان میدهد و دولتها ورزش را صرفا بخاطر ورزش حمایت نمیکنند. این امر بهویژه در کشورهای استبدادی و توتالیتر بیشتر نمایان و دخالت دولت در ورزش علنی است.
مختصات صنعت ورزش جهان درسال ۲۰۲۱ مؤید آن است که این صنعت دارای بازاری با حجم ۱۳۰۰ میلیارد دلار بوده که سهم ورزش فوتبال معادل ۶۰۰ میلیارد دلار و ارزش روز بیشتر باشگاههای معروف جهانی بیش از یک میلیارد دلار میباشد. ارزش بازار ورزش در آمریکای شمالی «آمریکا+کانادا» نیز حدود ۵۵۰ میلیارد دلار در ورزشهائی نظیر «نظیر فوتبال آمریکائی، بیسبال و بسکتبال و..» است. باید یادآوری کرد بازارفوتبال مشابه یک زنجیرهٔ بهم پیوسته متشکل از باشگاه، بازیکنها، هواداران باشگاهها، تبلیغات تلویزیونی و رسانهای و مسابقات ورزشی است. پیشینه حسابرسی باشگاهها بعدار انقلاب تا آنجا که نگارنده در جریان است به سال ۱۳۷۹ که اقایان دکتر مهدی کرباسیان و دکترجاسبی از اعضای فدراسیون ورزش ایران بودند بازمیگردد. درآن سال از موسسه حسابرسی و خدمات پتروشیمی حسام «دایارایان بعدی» خواسته شد یک گزارش حسابرسی اجمالی از وضعیت باشگاه پرسپولیس را بصورت محرمانه تهیه کند. در واقع همان گزارش بود که نشان داد ظاهراً عدهای درصدد تملیک باشگاه پرسپولیس برآمده و حتی تشریفات ثبتی آنرا نیز انجام داده بودند که حداقل مزیت گزارش مذکور جلوگیری از آن انتقال و علنی شدن مسائل نهفته درفوتبال کشورشد. دیگر نه کسی، نه هواداری از وضعیت این دوباشگاه خبری نداشت تا خوشبختانه اخیراً گزارش سازمان حسابرسی پیرامون حسابرسی دوباشگاه پرسپولیس و استقلال برای واگذاری انها انتشار عام یافته است . پیکره گزارشات حسابرسی دو باشگاه که بیش از ۲۵ بند دارد که برخی از بندها هم خود دارای بیش از ۱۵ زیر بند و حدود یک صفحه است دلالت بر بی انضباطی مالی – اداری، فقدان نظارت بر عملکرد باشگاهها، نبودن حکمرانی سالم ورزشی در این دوباشگاه و بلاتکلیفی عمده داراییها که شرطی واگذارشده و تا زمان انتشار گزارش نیز شروط قراردادی محقق نگرفته که توجه خریداران آتی را بدان جلب مینماید. آنجه در دنیای واقعی سرمایه گذاری وجوددارد این است که اساس صورتهای مالی و یا گزارش کارشناسی معیار اصلی تعیین قیمت سهام آنها نیست بلکه این دو مدرک در بهترین حالت میتوانند بعنوان یکی از موارد قابل اعتنا در ارزیابی مورد استفاده قرارگیرند به ویژه آنکه گزارش حسابرسی نشان دهنده عدم قابلیت اتکا عملکرد این دوباشگاه میباشد زیرا مشخص نیست در حالی که درآمد اصلی باشگاههای جهان عمدتا از طریق پخش تلویزیونی و شبکههای اجتماعی امروزین است، درآمد این بخش در هردو باشگاه چگونه صورت گرفته و به جیب چه کسانی رفته است و اگر در فردای واگذاری تلویزیون دولتی و انحصاری کشور مدعی عدم پخش مسابقات این دو باشگاه شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟! و آیا کارشناس رسمی ذیربط تعداد هواداران هرباشگاه و فالورهای آنها را در محاسبه قیمت منظورداشته است؟! و یا با توجه به بندهای گزارش حسابرسی پیرامون ابهام درمالکیت استادیومهای منسوب به این باشگاهها و همچنین در غیاب مستندات حاکی از درآمدهای تبلیغاتی و تلویزیونی و تجاری آنها چه تاثیری در قیمت سهام آنها دارد؟!
برای اطلاع بیشتر خوانندگان درآمدهای باشگاه رئال مادرید طی سنوات ۲۰۲۰-۲۰۱۰ در نمایه زیر نمایش داده شده است:
سال | ۲۰۱۰ | ۲۰۱۱ | ۲۰۱۲ | ۲۰۱۳ | ۲۰۱۴ | ۲۰۱۵ | ۲۰۱۶ | ۲۰۱۷ | ۲۰۱۸ | ۲۰۱۹ | ۲۰۲۰ |
درآمد فروش بلیط | ۱۲۴ | ۱۲۶ | ۱۱۹ | ۱۱۴ | ۱۳۰ | ۱۲۹ | ۱۳۶ | ۱۴۳ | ۱۴۵ | ۱۰۸ | ۱۱۰ |
درآمد تلویزیونی | ۱۵۹ | ۱۸۳ | ۱۹۹ | ۱۸۸ | ۲۰۴ | ۱۲۰ | ۲۲۸ | ۲۳۷ | ۲۵۲ | ۲۵۸ | ۲۲۴ |
درآمد تجاری | ۱۵۰ | ۱۷۲ | ۱۸۷ | ۲۱۲ | ۲۳۱ | ۲۴۷ | ۲۶۳ | ۳۰۱ | ۲۵۶ | ۳۵۴ | ۳۵۹ |
جمع درآمد | ۵۲۳ | ۴۸۱ | ۵۰۵ | ۵۰۴ | ۵۶۵ | ۵۷۶ | ۶۲۷ | ۴۱۱ | ۶۵۳ | ۷۲۰ | ۷۰۳ |
فوتبال در بسیاری کشورها به پرهوادارترین ورزش تبدیل شدهاست. در ایران نیز به عنوان دورهای درخشان، تیم ملی فوتبال مردان ایران در سالهای ۱۹۶۸، ۱۹۷۲، ۱۹۷۴ و ۱۹۷۶ به قهرمانی در بالاترین سطح آسیا دست یافت و نخستینبار در سال ۱۹۷۸ به جام جهانی فوتبال راه پیدا کرد. در این دوران درخشان، باشگاه فوتبال تاج (استقلال کنونی) نیز در مسابقات باشگاهی قهرمانی آسیا ۱۹۷۰ به قهرمانی رسید. برخی از این موفقیتها، با گرفتن میزبانی بالاترین رقابتهای ورزشی آسیا توسط ایران همدوره بودند و میزبانی جام ملتهای آسیا ۱۹۶۸ و ۱۹۷۶و حضور تیم های پرطرفدار«شاهین»، پرسپولیس و تاج «استقلال» نمونههای آن هستند.
در باشگاههای ورزشی همچون شرکتهای دانش بنیاد نقش منابع انسانی «ثروت انسانی» بسیار برجسته است و باید برای حسابداری این باشگاهها به حسابداری منابع انسانی توسل جست. حسابداری منابع انسانی عبارت است از فرایند ارزیابی افراد یا گروههایی از افراد یک واحد تجاری در قالب اقلام پولی و تجدیدنظر در این گونه ارزیابیها در طی زمان مورد بررسی. باید یادآور شد که در مورد نقل و انتقالات بازیکنان فوتبال، قانونی بنام «قانون بوسمن» – برگرفته از نام بازیکن معروف تیم بلژیک «ژان ماک بوسمن» – در جهان حاکم است. دادگاه اتحادیه اروپا در حدود بیست سال پیش بر اساس شکایت وی قانونی را به تصویب رسانید که بنام«قانون بوسمن» نامگذاری شدهاست. بر اساس این قانون لیگهای فوتبال سطح اول این قاره میتوانند از افرادی با ملیتهای متفاوت استفاده نموده و علاوه برآن ازآن به بعد بازیکنانی که قراردادشان تمام شده بود، توانستند بدون پرداخت حق انتقال، باشگاهشان را تغییر دهند. اگرچه بعدها کمیسیون اروپا قراردادی با سازمانهای ادارهکنندگان فوتبال جهان و اروپا «فیفا و یوفا»، امضا کرد تا جلوی قدرت گرفتن بیشتر بازیکنان را بگیرند. این توافق با نام قوانین «نظارت بر منزلت و نقل و انتقال بازیکنان» در سال ۲۰۰۱ در فیفا به تصویب و در حال حاضر بر سیستم نقل و انتقال دنیای فوتبال اعمال میشود. بر اساس این قانون، حداقل و حداکثری برای طول قراردادها در نظر گرفته شده و در این مدت نمی توان قرارداد را شکست. این موارد و موارد دیگر قوانینی است که اتحادیهای بینالمللی برای بازیکنان فوتبال « فیفپرو»، کفه ترازو را به نفع باشگاهها سنگینترکرد تا از ستاره محوری بازیکنان تا حدودی جلوگیری شود. نیاز و الزام بهکارگیری حسابداری منابع انسانی که عبارتست از فرآیند ارزیابی کارکنان یا گروههایی از افراد یک واحد تجاری در قالب ارقام پولی و تجدیدنظر در این گونه ارزیابیها در طی زمان میباشد، در باشگاههای ورزشی ازآنجا ناشی میشود که بازیکنان فوتبال مهمترین و گرانترین دارایی باشگاههای فوتبال بود و ارقام سنگینی بابت به خدمت گرفتن آنها پرداخت میشود به طوری که متوسط حقوق سالانه بازیکنان لیگهای برتر حدود ۶ میلیون دلار برآورد شده است. این موضوع که دارای پیچیدگیهای خاص اندازهگیری ارزش بازیکنان میباشد باعث شده که بزرگترین موسسه حسابرسی انگلستان بنام «پرایس واترهاوس کوپرز= PWC» جزوهٔ دستورالعمل گونهای بنام «مسائل و راهکارهای مبادلات صنعت فوتبال تحت مقررات استانداردهای بینالمللی گزارشگری» در سال ۲۰۱۸ منتشر نماید. درهمین رابطه براساس مفاد استانداردهای حسابداری شماره «۳۸» که متکی بر برخی بندهای استاندارد شماره «۳۲ و همچنین استاندارد بینالمللی گزارشگری شماره «۱۵» استوارست، بازیکنان باشگاههای ورزشی بخشی از دارائیهای نامشهود باشگاه تلقی و قیمت خرید آنها در زمره داراییهای نامشهود طبقهبندی و باید بر اساس استانداردهای حسابداری داراییهای نامشهود، مستهلک شوند. باید یادآورشد که برای انتقال و خرید بازیکنان فوتبال یک بازار نقل و انتقال جهانی وجود دارد که مبلغ پرداختی بابت خرید آنها به منزله قیمت منصفانه تلقی و این مبلغ در سرفصل دارائی ذیربط ثبت میگردد اما مشکل در رابطه با بازیکنانی است که در خودباشگاه پرورش یافتهاند و خریداری نشدهاند «دقیقا مشابه کالاهائی که توسط شرکتهای تولیدی رأسا ساخته ومورد استفاده قرار میگیرند» زیرا وفق استاندارد گزارشگری مالی چنین بازیکنانی واجد ثبت در حساب دارائی نیستند. از اینرو در مورد نحوه عمل حسابداری بین بازیکنان خریداری شده و بازیکنان پرورشیافته در داخل باشگاهها اختلاف نظر وجود داشته و در ارزیابی سهام باشگاهها نیز اختلاف نظر مشاهده خواهدشد که بعید بنطر میرسد چنین مواردی در گزارش ارزیابی باشگاههای استقلال و پرسپولیس مدنظر قرار گرفته باشد. بازیکنان زیرا بنا به اظهارات کارشناسان ارزیابی کننده درمورد باشگاه استقلال به دلیل زیاندهی امکان ارزیابی طبق ضوابط سودآوری وجودنداشته. ارزیابی بر مبنای NAV بوده و در مورد باشگاه پرسپولیس نیز مبنای ارزشگذاری بر اساس آئیننامه اجرایی شیوه قیمتگذاری بنگاهها و با استفاده از تخصص کارشناسان دادگستری بوده است؟! توگوئی قرارست ماشینآلات و مواد اولیه ارزیابی شوند؟!
بررسی بهعمل آمده نشان میدهد که ده گرانترین بازیکنان فوتبال جهان در سال ۲۰۲۲ شامل
نیمار از باشگاه بارسلونا به مبلغ ۲۵۰ میلیون یورو – مسی بارسلونا، ۱۹۰ میلیون یورو- گریزمن، اتلتیکو مادرید، ۱۳۵ میلیون یورو – رونالدو، رئال مادرید ۱۳۰ میلیون یورو- پوگبا، منچستر یونایتد، ۱۲۵ میلیون یورو- بیل، رئال مادرید، ۱۱۰ میلیون یورو – لوئیز سوارز، بارسلونا، ۹۵ میلیون یورو- آگوئرو، منچستر سیتی، ۸۸ میلیون یورو- هیگواین، یوونتوس، ۸۵ میلیون یورو و مولر، بایرن مونیخ، ۸۲ میلیون یورو میباشند. گزارشات مستند وزرشی نشان داده که ارزش باشگاههای معروف فوتبال جهان ناشی از محبوبیت شامل «حضور ستارگان فوتبال، تعداد هواداران آنها و هواداران آنها در شبکههای اجتماعی این باشگاهها و همچنین دارا بودن استادیوم ملکی و توانمندی باشگاه و ساختار مناسب پاسخگوئی آنها به هواداران» می باشد که بعید است این موارد در قیمت گذاری سهام این دو باشگاه کاملا رعایت شده باشد.
نمایه زیر خلاصه ارزیابی دوباشگاه استقلال و پرسپولیس را به میلیارد تومان نمایش می دهد
شرح | استقلال | پرسپولیس |
ارزش کل سهام | ۲.۷۹۰ | ۳.۲۱۰ |
ارزش براند | ۱.۷۸۰ | ۱.۹۸۴ |
کل بدهی | ۲۷۲ | ۳۳۰ |
دارائی ثابت | ۱.۴۰۰ | ۱.۲۰۰ |
شاید همین روشها بوده که شاخص نسبت ارزش به درآمد این دوباشگاه ایرانی در مقایسه با بهترین باشگاههای ورزشی جهان که بین «۲ تا ۶» بوده، برای باشگاه پرسپولس «۱۷» و برای باشگاه استقلال «۲۲» شود که همین شاخص نشان دهنده آن است که ارقام صورتهای مالی منتشر شده فاقد اتکا و ارقام پنهان آن بسیار زیادهستند؟! بررسی منابع بینالمللی وزرشی نشاندهنده آن است که ارزش روزبیشتر باشگاههای فوتبال جهان بیش از ۱ میلیارد دلار و حجم بازار لیکهای ورزشی ترکیه کشور همجوار ما در سال گذشته بالغ بر ۸۰۰ میلیون دلار بوده است.
نمایه زیر که در گروه پیشکسوتان بازار سرمایه ایران درج شده به خوبی وضعیت باشگاههای معروف جهان و باشگاه پرسپولیس و استقلال را نمایش می دهد.
از طرف دیگر علیرغم آنکه باشگاه استقلال و پرسپولیس اموال عمومی محسوب میگردند تاکنون به دلایل مختلف از انتشارعام گزارش ارزیابی کارشناسان رسمی دادگستری خودداری شده است که پیشنهاد دارد وزیر اموراقتصادی و دارائی دستور انتشار عام این گزارشات را هم چون صورتهای مالی بانکها صادر نمایند تا از شائبه و شایعه اجتناب شود. نکته حائز اهمیت آن که چون ورزش و به خصوص فوتبال در کشورهای جهان سومی نقش دوگانهای را ایفا میکرد دولتیها و خصولتیها کوشش کرده و میکنند آن را به نفع خود مصادره و از آن بهره برداری کنند زیرا مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که ورزش هم بخشی از آن به شمار می رود طوری درهم آمیخته شدهاند که نمیتوان بهصورت جدای از یکدیگربررسی و مورد مطالعه قرارداد. شاید به جرئت بهترین توصیف را از نقش سیاسی – اجتماعی فوتبال بتوان در کتاب « فوتبال علیه دشمن» نوشته آقای سایمون کوپر یافت. او هنرمندانه نقش فوتبال بهعنوان سرآمد ورزشها در مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را از دیدگاههای مختلف نشان داده وقدرت و نفوذ فوتبال در عرصههای غیر فوتبالی را مورد بررسی قرار داده و از تأثیر فوتبال در دگرگونی ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی صحبت میکند. امروزه مشخص شده که ورزش و به ویژه فوتبال پدیدهای فراتر از محبوبترین بازی جهان است. به تعبیر بسیاری از افراد، فوتبال یک زبان بینالمللی است که حکم مرگ و زندگی را دارد. پله معتقد است فوتبال بازی زیبایی است که جنگها را آغاز میکند و به پایان میرساند و بسیاری از دیکتاتورها را در قدرت نگه داشته است. نمونه بارز این موضوع ایران رفتار شادروان جهان پهلوان تختی نامدار بود که هیچگاه بر خلاف بسیاری لودههایی که نام ورزشکار و پهلوان بر خودنهاده یا بر آنها نهادهاند گردن در مقابل اقتدار فرود نیاورد و مردم هم بدرستی مضمون رفتار تختی را درک میکردند کمااینکه در مسابقات کشتی که در امجدیه صورت گرفت هنگام ورود تختی جمعیت بپاخواستند و او را تشویق نمودند و هنگام ورود شاپور غلامرضا برادر شاه جمعیت پشتشان را به سالن کردند. در واقع تختی ورزش را به بلندگوی مقاومت جنبش مردمی تبدیل کرد و هزینه آنرا هم با جان و دل پذیرفت چرا که در پی اخذ مدرک حقوق و دانشگاه و سهمیه خرید و فروش لوازم ورزشی نبود. او به واقع از حقوق مردم دفاع می کرد. یا نمونه جهانی آن گل اسطوره فوتبال جهان دیه گو مارادونا آرژانتینی در جام جهانی ۱۹۸۶ پس از حمله انگلستان به جزیره فالکلند آرژانتین در بازی آرژانتین- انگلستان بود که به گل «با دست خدا» مشهورشد و جنجالی در عرصه سیاست و ورزش را به وجودآورد. اگرچه فوتبال بعد از انقلاب مورد بی مهری قرارگرفت ولی بعد از پایان جنگ تحمیلی که فوتبال دوباره اوج گرفت متاسفانه با ورود افراد فاقد صلاحیت به ارکان ورزش کشور و ورود شرکتهای بزرگ به باشگاهداری برخلاف کشورهای پیشرفته سرمایه داری، و در یک الگوبرداری ناشیانه از باشگاه داری در اتحاد جماهیر شوروی سابق «دینامو کیف و متالیست خارکف» عملا فوتبال را از ورزش به حیات خلوت کارخانجات برای ریخت و پاش و انتصاب اعوان و انصار تبدیل کردیم. این در حالی است که در کشورهای اروپایی که باشگاههای نامدار و کارخانجات بینالمللی حضوردارند، ممکناست کارخانجات و شرکتها حداکثر بهعنوان حامی یا اسپانسر تجاری تیمهای فوتبال عمل کنند. نتیجه آنکه هم کارخانجات عملا ورشکسته و هم باشگاهها بدتر از کارخانجات ذیربط شدهاند، مضافا باندهای مافیائی به ورزش هم چنگ انداختند و کسانی که بعضاً هم اکنون در زندان به سر میبرند خود را حامی یگانه فوتبال جا زدند تا از این معبر برای خود آبرویی کسب و به شهرت برسند لذا به مصداق «آزموده را آزمودن خطاست» دست، از سر بی کلاه فوتبال برداریم و اجازه دهیم با استفاده از تجارب کشورهایی که باشگاههای ورزشی قدرتمند بینالملی هستند عمل کنیم. نگاهی به آمارهای بینالمللی صنعت ورزش نشان میدهد که درصورت تعیین ساختار مستقل از دولت، بتوان ورزش را در خدمت رشد و توسعه اقتصادی هم بکارگرفت. در اعلام قیمت گذاری باشگاههای پرسپولیس و استقلال برای عرضه به خریداران که باعث این تقریر شده باید نکانی را در نطرداشت تا مشابه سایر خصوصیسازیها منافع عمومی فدای منافع یک یا چند شخص اعم از حقیقی یا حقوقی نشود.
۱- بررسی سوابق باشگاههای معتبر جهانی نشان میدهد که باشگاههای آمریکایی عموما خانوادگی اداره میشوند و بهاستثنای برخی باشگاههای انگلیسی که در دودهه اخیر طعمه راهزنان مالی که قصد پولشوئی و یا اعاده حیثیت برای شیوخ بیآبرو شدهاند، سهامداران برترین باشگاههای فوتبال معروف جهان «اعضای باشگاه» یا هواداران آنها هستند، زیرا نسبت سود به قیمت روز این باشگاهها بسیار ناچیز و سهامداری صرفا در قالب هواداری و پایداری باشگاه صورت گرفته است.
۲- سازمان بورس و سازمان خصوصی سازی وظیفه و مسئولیت دارند این نکته مهم سوددهی نازل این دو باشگاه را حتماً و الزاماً و کراراً باطلاع بازار و مردم برسانند تا فاجعه سال ۱۳۹۹ تکرار نشود!؟
۳- بهترین گزینه ممکن تشکیل یک شرکت سهامی عام از طریق پذیره نویسی و مشارکت هواداران این دوباشگاه و افزایش سرمایه این دوباشگاه در قالب شرکت سهامی با سلب حق تقدم از سهامداران فعلی «وزارت ورزش» و واگذاری آن به شرکت سهامی عام هواداران دو باشگاه و در غیر اینصورت تخصیص وام معادل قیمت کارشناسی به شرکت سهامی تشکیل دهنده هواداران و در قبال آن انتقال حداکثر یک تا دومیلیون تومان سهام به هریک از هواداران علاقمند به مشارکت با پرداخت دو ساله بدون بهره» که میتوان از وصولیهای بزرگ بدهکاران کشور تامین شود؟!
۴- اساسنامه این شرکتها باید بهطریقی تنظیم شود که همیشه از هواداران با سهام اقلیت در «هیات نظارت بر باشگاه و کمیته خرید بازیکنها» حضور داشته باشند والا باشگاهها به محل عیش و نوش مدیران ارشد، بازکنان و حداکثر کارکنان اداری خواهد شد و سر سهامداران بی کلاه خواهدماند.
نمایه زیر خلاصه وضعیت ۵۰ باشگاه ورزشی برتر جهان شامل قیمت خرید و ارزش روز آن در پایان سال ۲۰۲۱ را نمایش میدهد.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
غلامحسین دوانی؛ پژوهشگر اقتصادی و عضو انجمن اقتصاددانان حرفهای بریتیش کلمبیا و از اعضای حسابداران خبره آمریکای شمالی