درنگی بر تئاتر ایرانیان مهاجر (کانادا- امریکا)
طی دهههای گذشته با پدیده مهاجرت خیل عظیم ایرانیان که موطنشان را به دلایل گوناگون ترک کردهاند، مواجه هستیم. ایرانیان مهاجر به مانند هر مهاجردیگری –خواسته و ناخواسته- حامل فرهنگ و پیشینه سرزمین مادری خویش هستند. اما هنرمندان در بین مهاجران از جایگاه ویژه ای برخوردارند. گروهی از ایشان در هنر و فرهنگ سرزمین جدید حل میشوند و گروهی دیگر، سعی در بازنمود فرهنگ و هنرزادگاه شان در وطن جدید هستند. در این بین، بسیاری هم هستند که خانه نشین میشوند و ناتوان از پیدا کردن جایگاه جدید، در رؤیا و حسرت نداشته ها (و نتوانستهها) عمر را سپری میکنند. هنرمندان مهاجر تئاتر ایران نیز از این قاعده مستثنی نیستند. گروهی به مانند وحید عیوض زاده، سهیل پارسا، سوسن تسلیمی و رامین کریملو جایگاه هنری خویش را در سرزمین جدید پیدا میکنند و به آفرینش میپردازند. مجید فلاح زاده، سوسن و سودابه فرخ نیا، نیلوفر بیضایی، سپیده خسروجاه و حمید احیا از جمله هنرمندان گروه دوم هستند که با اجرای نمایشهایی به زبان فارسی سعی در زنده نگهداشتن فرهنگ ایران در جامعه ایرانیان مهاجر هستند. فعالیتهای مستمر این گروه موجب علاقه مندی جوانان ایرانی خارج از کشور به تئاتر فارسی زبان شده به طوری که هر روز بر تعداد علاقه مندان تئاتر ایرانی و به دنبال آن، اجرا کنندگان تئاتر در خارج از ایران افزوده میشود. هر چند پایگاه اصلی این گروه از هنرمندان تئاتر، اروپا به خصوص کشور فرانسه است ولی نباید علاقه و هنرنمایی روزافزون جوانان فارسی زبان به تئاتر در امریکا و کانادا را نادیده گرفت. هر روزه خبرها و گزارشهای مختلف از اجراهای تئاتر یا نمایشنامه خوانی در شهرهای مختلف امریکا و کانادا منتشر میشود. جوانانی که با اشتیاق فراوان بدون هیچ پیش زمینه تئاتری یا حمایت مالی، اقدام به اجرای نمایش میکنند تا شاید شعله هنر تئاتر را در جامعه ایرانی شهرشان زنده نگه دارند. این قشر را نمیتوان فقط یک گروه جوان که جهت تفنن و ایام فراغت به اجرای نمایش روآورده اند، دانست؛ در پس زمینه همه اجراهایشان اندیشه ای فرهنگی مستور است و هدفشان اتصال با فرهنگ و هنر ایران زمین است.
اما تئاتر ایرانیان مهاجر در اروپا با همین شکل تئاتر در کانادا و امریکا متفاوت است. تئاتر ایرانیان اروپا به دلیل حضور تعدادی از هنرمندان تئاتر ایران از جمله ابراهیم مکی، محسن یلفانی، داریوش رضوانی، صدرالدین زاهد، شبنم طلوعی و بسیاری دیگر، در کنار هنرمندان اروپایی نظیر علیرضا کوشک جلالی، شاهرخ مشکین قلم و حمید رضا جاودان –به این لیست میتوان دهها تن دیگر را هم افزود- موجب شده تا تئاتر مهاجرت در اروپا یک سر و گردن بالاتر از تئاتر مهاجرت در امریکا و کانادا قرار گیرد. دو جشنواره تئاتر لندن و کلن و تعدادی دیگر جشنوارههای کوچکتر تئاتر و نمایش فارسی در اروپا، محلهایی برای ارائه آثار هنرمندان مهاجر ایران هستند. برگزاری این جشنوارهها را میتوان یکی از مهمترین دلایل توفیق تئاتر مهاجران ایرانی اروپا به امریکا و کانادا دانست. در واقع، فعالیت و حضور گسترده هنرمندان شناخته شده تئاتر فارسی زبان در جامعه ایرانی و برگزاری جشنوارههای تئاتر ایرانی در اروپا همه به یک عنصر مهم توجه دارند که آن، اصل “آموزش در تئاتر” است. هر چند این کار شاید به طور دقیق و سازمان یافته انجام نپذیرد اما بخش اصلی همه اجراها و فعالیتهای تئاتری ایرانیان اروپا بر اساس آموزههای هنر تئاتر استوار است. عنصری که کمتر در آثار اجرا شده در امریکا و کانادا شاهد هستیم. هنرمند تئاتر در امریکا یا کانادا با عشق و صرف وقت بسیار، نمایشی را بر صحنه میآورد ولی آنچه بر صحنه میرود – به دلیل نبود آموزش و شناخت فرهنگ نمایش- از سطح نازل برخوردار است (البته این شامل همه آثار اجرا شده نمیگردد). برای تئاتری تبلیغ میشود و هزینه و وقت زیادی از هنرمندان گرفته میشود اما در نهایت آنچه بر صحنه دیده میشود چیزی نخواهد بود جز شعرخوانی!…اشعار یک شاعر کهن یا معاصر بر صحنه توسط بازیگران به ترتیب خوانده میشود و حرکاتی هم موزون یا کلاسیک بر صحنه اجرا میشود. اما آنچه در چنین شکل اجرایی از یاد رفته، این است که دیالوگ بر پایه عناصر مشخص نوشته میشود و با کلام به کاررفته در شعر تفاوت فاحش دارد حتی اگر در شعر از قول افراد مختلف، نقل قولهایی آورده شده باشد!
از سوی دیگر، تئاتر موسوم به تئاتر لوس آنجلسی رقیبی سخت با تئاتر فرهنگی در امریکا و کاناداست. این شکل تئاتر که فقط در راستای خنداندن تماشاگر تهیه و اجرا میگردد سالهاست که ذائقه اکثر تماشاچیان ایرانی را در منطقه مذکور تحت کنترل خود درآورده است. تماشاگر ایرانی در این منطقه برای خندیدن و شنیدن یک مکالمه جنسی یا سخنان درشت به تماشاخانه میآید. این دیدگاه موجب شده تا هنرمندان تئاتر فرهنگی هم برای جذب تماشاچی، آثار خنده آور (نه صرفاً کمدی اصیل) را به صحنه آورند. بیشتر این آثار به اجرا آمده –حتی اگر بر پایه نمایشنامه ای شناخته شده به صحنه آمده باشد- بیشتر به واریته ها و شوهای تلویزیونی شبیه هستند تا تئاتر به عنوان یک حرکت و اثر فرهنگی.
به نظر نگارنده آنچه میتواند در این زمانه به تئاتر ایرانیان مهاجر در امریکا و کانادا یاری رساند، اصل آموزش است. فقط از طریق آموزش و شناخت فرهنگ جهانی تئاتر است که تئاتر مهاجرت پیش خواهد رفت در غیر این صورت موجودی خواهد ماند در جا زن و رو به افول… نمیتوان نام هنرمند تئاتر بر خود گذاشت ولی با استانیسلاوسکی و سیستم او ناآشنا بود. سیستم* که بازیگران بزرگ جهان از جیمز دین، مارلون براندو، مریلین مونرو تا رابرت دنیرو، آل پاچینو، مریل استریپ و کیت بلانچت را به هنر سینما معرفی نموده است. چهار اثر مهم استانیسلاوسکی: آماده سازی هنرپیشه An Actor Prepares- شخصیت سازی Building a character- نقش آفرینی Creating a role و زندگی من در هنر My Life in Art آثار کلاسیک و پایه ای دانشگاهها و مراکز تربیت کارگردان و بازیگران تئاتر هستند. آنتونن آرتو، ملقب به پیامبر تئاتر معاصر با اثر “تئاتر و همزادش” The Theatre and Double یا پیتر بروک با کتاب مقدس تئاتر معاصر جهان به نام “فضای خالی” The Empty Space نمونههایی هستند برای نزدیک شدن به آنچه امروز در جهان “تئاتر” نامیده میشود. (مفیدترین کلاس درس، دیدن چند تا از صدها تئاتری است که هر روزه بر صحنههای تئاتر این کشورها اجرا میشوند) آنچه نباید فراموش شود اینست که تئاتر مهاجرت، بخشی –هر چند کوچک ولی روشن و قابل شناسایی- از بدنه تئاتر ایران است. هر چه این بخش، به سوی کمال و پیشرفت، گامهای محکم تری بردارد تاثیرش بر هنر تئاتر ایران افزونتر خواهد بود.
در خاتمه ذکر این نکته شایسته است که حضور بهرام بیضایی در امریکا و اجرای چند اثر نمایشی توسط وی را شاید مهمترین اتفاق هنری و تئاتری سالهای اخیر در جامعه مهاجرین ایرانی در امریکا و کانادا دانست و همان گونه که در پاراگراف قبل هم ذکر شد اجرای دو نمایش “جانا و بلادور” و “ارداویراف نامه” به کارگردانی او در امریکا؛ نه فقط در جامعه مهاجرین بلکه از آنها میتوان به عنوان مهمترین اتفاقات نمایشی سالهای اخیر ایران نام برد. همچنین باید در نظر داشت که هنرمندان تئاتر نظیر محمد عاقبتی، محمد رحمانیان، محمد یعقوبی، رضایی راد و افشین هاشمی که عمده فعالیتهای هنریشان در ایران است و در مقاطع مختلف زمانی به اجرای نمایش یا برگزاری کلاس در خارج از ایران مبادرت میکنند، را نمیتوان هنرمند هنر مهاجرت نامید و در حیطه موضوع این مقال، قرار نمیگیرند.
[divide style=”2″]
*سیستم (استانیسلاوسکی) در امریکا به نام متد method شناخته میشود.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
کیان ثابتی؛ روزنامه نگار، ادیتور و فعال در عرصه هنر تئاتر است.
ثابتی هنرجوی آموزشگاه بازیگری و کارگردانی سمندریان و همچنین هنرآموز دو کارگاه خصوصی فیلمنامهنویسی و شناخت فیلم استاد بهرام بیضایی بوده است. او با نمایشهای یخبندان و صعود مقاومت پذیر آرتور اویی به عنوان بازیگر بر صحنه تالار وحدت و سالن اصلی تئاتر شهر ظاهر شده ولی به دلیل ممنوعیت و تمایل به تئاتر تجربی، به اجرای نمایشهایی در محیطهای غیرتئاتری مانند منازل، انبارها و گالریها پرداخت. از جمله نمایشهایی که او به عنوان کارگردان یا بازیگر حضور داشته میتوان به؛ تک گویی از هارولد پینتر، استاد از اوژن یونسکو، هنر از یاسمینا رضا، مضرات دخانیات از آنتوان چخوف، آخرین نوار کراپ از ساموئل بکت، خرس از انتوان چخوف، ارتباط از ابراهیم مکی، اژدهاک از بهرام بیضایی و تعدادی از آثار قلمی خودش اشاره کرد.
کیان ثابتی، هم اکنون در حال تحصیل در رشته تئاتر، تحقیق و مطالعه در زمینهی شیوههای جدید اجرای تئاتر و رقص و اجرای پرفورمنس آرت است.