دو شعر از فرناز جعفرزادگان
۱
حاجی فیروز
با دایرهی خود
در دایره های زیادی چرخیده
بهار فیروزه ای
می داند
ردپای درختان را
و عصایی که هر سال
با زمین سبز می شود
بهار فیروزه ای
عمو نوروز های زیادی را
دیده
که به دنبال
زندگی زیرزمینی خود می روند
تا جهانی
با سبد بهار
از کوچهی نوروز رد شود
۲
می ریزد
از نگاه
پرتاب سنگ
من از چشم کوه
من
از چشم بیابان
چه خالی
چه باشتاب می رود …