دو شعر از فرناز جعفرزادگان
دو شعر از فرناز جعفرزادگان (شاعر)
۱
از اتفاق کدام جهانی
از جهان کدام اتفاق
از کدام فاصلهی نمیدانمها
که سخن گیج میرود
در پیچاپیچ هیچ
ای وصلهی مدام پذیرش
ای زایش زندهی هر نبود
چنگی از زندگی برنتافتیم
و ندانستیم
مرگ آن قدر خسته است
که به انتظار مرگ خود
دست از زندگی شسته
۲
آن سو با صدایی میوزد
این سو از صدا میریزد
کورسویی نمیخواند
سوسوی نگاه را
پرندههای مهاجر
باد از کدام سو وزید
که از شانهی هر دم
کبوتری پر میکشد