سه شعر از آنتون کورت وخ
Anton Korteweg ۱۹۴۴
آنتون کورت وخ شاعر و زبانشناس هلندی
۱
سوت زدن
به نظر من، هر روزی به اندازهی کافی بدیهای خود را دارد
کسی که روزهایش را دوست نداشته باشد
در آن عبوس میماند
تا آنجا که میشود سرحال بیدار شو
دندانهایت را بشو، همسر ات را در آغوش بگیر
موهایت را شانه کن، به آینه بخند
با یک چای و تخم مرغ ناشتا کن
خودبخود در شروع روز کمی سوت میزنی
این کار را در تمام روز
با نوسانهای زیادی ادامه میدهی
شب هم همان کار صبح را بکن
منتهی با غذای گرم و لیوانی شراب
لازم نیست موهایت را شانه کنی
تا پس از آن با همسر ات به بستر بروی
سوت بتدریج کم میشود و
در نهایت به پایان میرسد .
۲
شعر تولد
به ناگهان زاده شدم،
دستی از مچ پا مرا گرفت
با سر به سوی شکم آویزان شدم
از دامانم رانده شدم.
روشنایی به من برخورد کرد،
صداها به من حملهور شدند.
فریاد زدم، نمیتوانم برگردم..
به ناگهان بزرگ شدم،
عریان آویخته از زندگی..
۳
دوچرخه سواری اما با خود
در خودم پا میزنم و مصمم میشوم:
اینجا، در هورستن*، بر جادههای خیس.
خورشید سمت چپ با نوری ضعیف، در امتداد دیوار سد، ردیف قوها
تو اینجا نیستی. آنجا، آنجا هستی، آنجا هم نه.
هیچ جا نیستی. هیچ جایی نبودی.
———————–
*نام مکانی است در هلند
«شهلا اسماعیلزاده متولد ۱۳۴۳ است، در هلند زندگی میکند و در رشتهی گل و باغبانی تحصیل کرده است. او سالهاست که به کار ترجمه مشغول است.»
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید