سه شعر از ساسان فریدیفر
ساسان فریدیفر، متولد سال ۱۳۵۷، شاعر مجموعه شعر “از همسایه برایت چراغی به امانت گرفتهام” است که سال ۱۳۸۹ توسط انتشارات ابتکار نو انتشار یافت.
فریدیفر شعر را از حدود ۱۸ سال پیش به صورت جدی دنبال کرده و در کارگاههای شعر سیدعلی صالحی حضور داشته است.
۱
بعد از گذشتن
از آن همه سال
آن همه سایه
لباسهای کهنه من
شرمنده وصلههای بی شمار
مانده است
و من تمام این ها را
به یاد می آورم
مثل خاطراتی
که تو برایم جا گذاشتی
پس کی باز می آیی
با رخت هزار بهار و
عطر دخترانهای
که هرگز فراموش
نخواهم کرد
حالا
وصلههای بیشمار شلوار من
حالا
واژههای بی پایان من
حالا…
۲
تا انتهای این زندگی
غمگینم
تا انتهای این باران
مثل باد
از بنجرههای بسته میترسم
مثل باد
به دیوارهای بلند میخورم
و گاهی دستم را
به روی پیشانی بردهای. پنجرهای. پیراهن رهگذری
دستم را گاهی
به گونههای خیس تو میکشم
با ابرها آواز میخوانم
در انتظار موهات. هیهات
که چه قدر تنهام
و تو
فقط به انتهای خیابان خیره میشوی
به چراغهایی که از ترس میلرزند
به گیسوانی که در باد میرقصد
به پیراهنی که در باد…
به من که همراه عطر پیراهنت
در باد
درباد
بر باد
۳ (از اینجا پیداست)
دارم سیگار میکشم
دارم به عکس هایت
نگاه میکنم
دارم از دوریت دق میکنم
باور میکنی
دارم خاطره هایم را
با خیابان قسمت میکنم
دارم از پنجره
رد قدم هایت را می بینم
که به خانه می رسند
به اتاق من
انگار نگاهم میکنی
انگار چراغ را روشن میکنی
میدانم
انگاردارم
از دارم دارم گفتن خود
به انگار نداشتن تو میرسم انگار
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سپیده جدیری؛ شاعر، مترجم، روزنامهنگار و بنیانگذار جایزهی شعر زنان ایران (خورشید) است. نخستین کتابش، مجموعه شعر «خوابِ دختر دوزیست» است. دومین مجموعه از اشعار جدیری با عنوان «صورتی مایل به خون من» به چاپ رسید و «دختر خوبی که شاعر است» مجموعه شعر دیگر اوست. تازهترین کتاب منتشر شدهاش در ایران مجموعه شعر«وغیره . . .» است.
از سپیده جدیری همچنین مجموعهی «منطقی» که داستانهای کوتاه او را در بر میگیرد به چاپ رسیده است. او دو ترجمه از اشعار ادگار آلن پو و خورخه لوئیس بورخس را نیز زیرچاپ بردهاست.