شعر معاصر آلمان؛ معرفی و ترجمه چند شعر از کلمنس جی. زتس
معرفی و ترجمه چند شعر از کلمنس جی. زتس
مترجم رامین عقیلی
کلمنس جی. زتس زاده ۱۵ نوامبر ۱۹۸۲ در گراتس بدنیا آمد. او، شاعر، نویسنده و مترجم اتریشی است. در سال ۲۰۰۷ با رمان پسران و سیارات به طور جدی در حوزه ادبیات وارد شد.
دومین رمان او فرکانسها در فهرست نهایی جایزه کتاب آلمان قرار گرفت . او در سال ۲۰۱۱ جایزه نمایشگاه کتاب لایپزیگ را با مجموعه داستان کوتاه عشق در زمان کودک مهلشتات دریافت کرد . در سال ۲۰۱۲ او دوباره برای رمان نیلی در فهرست نهایی جایزه کتاب آلمان قرار گرفت و در سال ۲۰۱۵ جایزه ادبیات ویلهلم رابه را برای ساعتی بین زن و گیتار دریافت کرد.
از ترجمههای ادبی او به زبان آلمانی جان لیک (ورود به هادس)، ادوارد گوری (باغ وحش مطلق؛ کودک بدبخت؛ پرنده اوزبیک)، و اسکات مک کلانهان (سارا) میتوان نام برد.
کلمنس جی. زتس در وین زندگی میکند و در آنجا فعالیت ادبی دارد .از آثار مهم او در زمینه شعر می توان به کتاب اشعار شیپور شترمرغ در سال ۲۰۱۴ و شادی چون سرب در دانه سال ۲۰۱۵ اشاره کرد.
شعر کلمنس جی.زتس شعری اشاره گر، ارجاعی و بینامتنی است. رویکرد فلسفی او در خلال مضامینی و تصاویری که انتقال میدهد نمایانگر ارجاعات متنی و اندیشگی او به متون فلسفی و اندیشمندان فکری از افلاطون تا پاسکال و داروین و... و شاعرانی چون جان دان، روزتی و ... است. نظریات علمی و ایدههای کیهان شناسی و سیارهایی در اشعارش کاربرد محسوسی دارد. این نظریات در جهان و زیست انسانی و در تقابل با دیگر گونهها نمایش چشمگیری دارد. شعر او پرسشگر است و مواجهه مخاطرهانگیز انسان با ایده و جهان را به نمایش میگذارد. کلمنس جی زتس یکی از شاعران بحث برانگیز در جامعه ادبی آلمان محسوب میشود.
۱/
اثر پروانه ای
آن طوفان ویرانگر هفته گذشته
در آن سوی دنیا: من بودم
تنها چرخشی بی مبالات بود
یا خم کردن و ارتعاش بال ها
نمیتوانست براستی یش از این هم باشد
عهد میبندم در آینده بیشتر کوشش کنم
اما چگونه تنم پاهای کوچکم را نگه دارند
همانگونه که بدنم شاخک هایم را
هنوز هم هر حرکت کوچکم
کشتاری جمعی وخشونت آمیزرا
در جایی دوردست رقم میزند
حتی به طور قطع استراحتی خاموش
بر ناقوس معبد
روی پوشش خزه فریبنده اش
چیزی جز ویرانی
در سراسر جهان به ارمغان نمی آورد
***
۲/
تعبیر رعد و برق
پارک رنجر آمریکا
بر روی “سی سالیوان“*۱
اهل ویرجینیا
هفت بار مورد اصابت صاعقه قرار گرفت
چند انگشت پایش را از دست داد
و تا مدتی فلج شد
و سرش دوبار آتش گرفته بود
آخرین صاعقه در سال ۱۹۷۷ به او برخورد کرد
در حین ماهیگیری
به سختی زنده ماند
در سال ۱۹۸۳ خودکشی کرد
در پی از دست دادن زنی
در یک شب تاریک
پانوشت
۱/ سی سالیوان ، پاکبان و مامور فضای سبز سیاه پوست آفریقای آمریکای که طبق گزارش سوانح هفت بار مورد اصابت صاعقه قرار گرفت و نمرد و سرآخر در یک شب خودکشی کرد .
***
۳/
جمعیت انسانی
در این سیاره
به اندازه همه آنان پابرجاست
و پابرجا خواهد ماند
تا پایان بشریت
تا وقتی دیگر کسی
روی این زمین نباشد
***
۴/
در حمله میگرنی
که همراه جرقه و لکه های سیاه در چشم است
“بلز پاسکال“*۲بعضی از روزها
پرتگاهی را کنارش می دید
وقتی سرش را تکان میداد
پرتگاه نیز تکان میخورد
وقتی سعی می کرد درونش بپرد
نقش زمین می شد
سپس به سختی روی پاهایش ماند
و با سردردی شدید
در مورد ترس و
در مورد سکوت نوشت
و از این فضاهای بی نهایت..
پانوشت
۲/ بلز پاسکال فیلسوف، مخترع، الهیدان و همچنین ریاضیدان فرانسوی است.او را فیلسوف همه ادوار مینامند.او از بیماری میگرن و سردرد شدید رنج میبرد .
***
۵/
چرا من عاشق بزرگی نیستم
شرایط
روح زمانه
ناامنی درونی
عدم ایمان
به چیزی بعد از آن
ادبیات
موسیقی اشتباه
در زمان اشتباه
غژ غژ لوستر
در اتاق بغلی
فریاد مستها
پایین در خیابان
گل های یخزده کنار پنجره.
شعر”روزتی” *۳
برای “جان دان“*۴
تصوری از اختاپوسی غول پیکر
از درون بخاری غلیظ و مه گونه
از درون دیگی بزرگ
صدای جیرجیر فنرهای تخت
بوی تلخ
بعد از خوردن پرتقال امروز صبح
بشکه های صابون انباشته شده
در طی یک زندگی
سگ سه پا که
پانزده سال پیش در یک پارک دیده شد
قطعی برق در سال ۹۸
اوضاع آپارتمان
در زمستان حدود ساعت چهار بعد از ظهر
نور سرد لامپهای فلورسنت
با حشرات دورو برش
بالای سر ما
اسباب بازی های زیر تخت در جعبه
درد عضلات گردن
دریا
***
پانوشت
۳/ کریستینا جورجینا روزتی شاعر و نویسنده رمانتیک و مذهبی و ترانه نویس انگلیسی بود. او برای شعر بلند دیو بازار و شعر رمانتیک خاطره شناخته شدهاست.
۴/ جان دان، شاعر، هجونویس، کشیش و وکیل انگلیسی و نماینده برجستهٔ شعرای ماوراءالطبیعی در دوران خود بود. آثارش به خاطر سبک واقع گرایانه و شهوانی جالب توجهاست . اشعارو غزلیات عاشقانه، اشعار مذهبی، مرثیه، سرود، طنز و موعظه از آثار ادبی او محسوب میشود .
۶/
شیپور شترمرغ
در خواب دیدم
گله ای شترمرغ
که از میان علف های کوتاه در حال فرار بودند
مثل فرار رقصنده های “ کنَ کنَ“*۵
یکی از پرنده ها ایستاد
سرش مثل شیپور بود
نزدیکتر که شدم
سرش را
به سرعت داخل شن کرد
گوشم را به زمین نگه داشتم
اما به جای صدایی که انتظارش را داشتم
فقط صدای
نفس های مضطرباش را
در تاریکی شنیدم
پانوشت
۵/
کَن کَن )به انگلیسی( can can: امروزه واژهای برای رقصی نسبتاً سخت و دشوار در تالارهای موسیقی است که توسط گروهی از رقصندگان زن که لباسهایی با دامنهای بلند به همراه زیرپوش و جورابهای ساق بلند سیاه پوشیدهاند انجام میشود.
کلمنس جی. زتس
ترجمه رامین عقیلی
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید