مختصری در باب سایفایکو
شهرگان: ادبیات علمی – تخیلی یا چنانکه بعضی میگویند علمی – داستانی گونه ای ست که در پیوند با تکنولوزی بی تردید توانسته افقهای جدیدی را در گستره ذهنی انسان پدید آورد. بسیاری از نویسندگان این گونه ادبیات همچون آرتور. سی. کلارک و آیزاک آسیموف که بسیار نیز برای خواننده ایرانی نام آشنا هستند خود نه تنها از نظر ادبی در جایگاه استادی نشستهاند که در پژوهشهای علمی نیز دستی دارند و آنچه بر صفحه کاغذ نگاشتهاند به واقع پیوند داستان و علم است.
در زیر گروه این گونه ادبیات شعر علمی تخیلی رده بندی میشود که موضوع آن کشفیات و پیشرفتهای علمی، موضوعات فضایی نظیر تمدنهای احتمالی در سیارات دیگر، آغاز و پایان جهان، حملات فضایی موجودات ناشناخته بیگانه و نیز غلبه ماشینهای ساخت دست بشر در زمانی نامعلوم است. این گونه شعر به سبب پیوندی که با موضوعات علمی دارد ناچار از بیان تا حدی صریح است و نیز به سبب اصطلاحات علمی و ضرورت بیان شاعرانه نیازمند کاربست توان مضاعفی هم برای سرودن و هم درک آن است. از نقطه نظر موضوع و بواسطه تخیل علمی موج زن در آن و نیز پرداختن به ناشناختهها، این گونه همچنین پیوندی با ادبیات وحشت و نیز موضوعات آخرالزمانی و مابعد آخرالزمانی پیدا میکند. در واقع بسیاری از صاحب نظران شعر علمی-تخیلی/ فانتزی / وحشت را در یک رسته رده بندی میکنند. گو اینکه در تمامی این حوزهها برای تحقیق و بررسی بیشتر به منظور عرضه در بازار ادبی ایران هنوز بسیار جای خالی و کار انجام نشده وجود دارد. چنانکه برای مثال و با عنایت به مشکلات سیاسی موجود در جهان، پرداختن به ادبیات آخر الزمانی امر لازمی است که البته نیاز به تحقیق فراوان دارد.
خوانندهی این سطور شاید بیاندیشد که میبایست ابتدا به معرفی گونه شعری علمی تخیلی در همه شکلها و قالبهای آن پرداخته شود که البته مقدماتی ذکر خواهد شد اما در این نوشتار تنها معرفی اجمالی گونه ای منشعب از شعر علمی تخیلی و نیز فرم شعری هایکو به نام سایفایکو همراه با عرضه نمونههایی از آن مقصود است و ناگفته پیداست به سبب تازگی موضوع خالی از ضعف نیست و چشم انتظار دیگرانی باید ماند که بیایند و بر آن بیافزایند.
البته وظیفه این قلم است که بگوید تا آنجا که میداند اولین بار سید احمد نادمی در وبلاگ شخصی خویش این گونه شعری خاص را معرفی کرد همراه با ذکر نمونههایی معدود. از آن پس صاحب این قلم ترجمه چند سایفایکو را در وبلاگ شخصی خویش آورد و به تهییج بعضی دوستان و علاقمندان گمان کرد بد نیست این پژوهش شکل جدی تری بگیرد و همین است که در ادامه میآید. دیگر بار تاکید میشود که حتی در حوزه ادبیات علمی تخیلی هنوز در ایران تحقیق بایسته آنچنانی صورت نپذیرفته که شاید یکی از دلایل آن پیشروبودن کشورهای دیگر در علم و فناوری است آن سان که مانع از بومی شدن این گونه ادبیات است.
نگارنده به جهت سابقه علاقمندی به ادبیات علمی، تخیلی و داستانهای نویسنده برگزیده این سبک یعنی آرتور سی کلارک همواره رنگ و طرحی محو از ظرافتهای شاعرانه در این گونه ادبیات دیده است. جهت تقریب به ذهن میتوان بازگشت دیوید بومن در اودیسه ۲۰۱۰ را بیاد آورد که پرداخت هنرمندانه نویسنده شخصیتی فرازمانی و مکانی را به تصویر میکشد. این پرداخت، مفهوم شاعرانه رهایی و وارستگی از تعلقات دنیوی را به ذهن متبادر میسازد. نمونهی دیگر پرداخت شاعرانه در کارهای نویسنده بزرگ این روزگار یعنی جان جی بالارد هم دیده میشود. قلم بالارد در داستان کوتاه و درخشان باغ زمان با شاعرانگی خاصی حدال انسان و زمان را به تصویر میکشد. باغ زمان بی شک فراتر از یک داستان کوتاه و در حد شعری منثور است و بی آنکه شما با ادبیات خاص علمی روبرو شوید آن را به دلیل پرداخت دیگرگون به مساله فضا- زمان میتوانید در رسته علمی- تخیلی نیز رده بندی کنید. اصولاً بسیار از مفاهیم و نظریههای نوین خاصه در زمینهی فضا- زمان نظیر سیاهچالهها، افق رویداد (Horizon Event)، کرمچاله ها و نیز جهانهای موازی و از این قبیل موضوعات به دلیل ماهیت شگفتی که دارند میتوانند دستمایه تخیلاتی بی انتها قرار گیرند که منبع و تغذیه کنندهی ادبیات علمی تخیلی ست. این گونه احتمالات علمی از زمان داستان ماشین زمان اچ.جی.ولز در داستانهای علمی تخیلی حاضر بودهاند و به نظر میرسد با پیشرفت نظری و عملی بشر همچنان حاضر خواهند بود.
شعر علمی – تخیلی چنانکه گفته شد در زیر گروه ادبیات علمی تخیلی رده بندی میشود و البته از نظر گستردگی به هیچ وحه با ادبیات داستانی این رسته قابل مقایسه نیست. اصولاً چه بسیار اندیشههای علمی که تا کنون از طریق ادبیات داستانی علمی تخیلی بیان شدهاند. این حجم به حدی ست که به راحتی میتوان ردپای بعضی نظریههای پیشروی علمی و فضایی را در داستانهای کسانی همچون آرتور سی کلارک، آیزاک آسیموف و هاین جستجو کرد و یافت. این گونه ادبیات همچنین سهمی قابل توجه در تغذیه سینمای علمی تخیلی دارد و مخصوصاً عمدهی آثار مهم این سینما همچون اودیسه ۲۰۰۱ (ساخته استانلی کوبریک) و سولاریس (ساخته آندری تارکوفسکی) اصولاً بر اساس رمانهای علمی تخیلی ساخته شدهاند.
با این مقدمات به سایفایکو میپردازیم، سایفایکو گونه ای شعر کوتاه است که شیوه بیانی مشابه هایکو دارد اما موضوع همان موضوعات سایر رستههای ادبیات علمی تخیلی ست. به اعتقاد تام برینک که از پیش آهنگان سایفایکو به شمار میرود، مینیمالیسم، بی واسطگی (آفرینش لحظه و ثبت آن) و بهره وری از بینش و احساسی انسانی از ویژگیهای سایفایکوست. او در سال ۱۹۹۵ مانیفست سایفایکو را منتشر ساخت و در واقع عنوان سایفایکو بر آمده از این مانیفست است. در این مانیفست که علاقمندان میتوانند آن را در پایگاه اینترنتی سایفایکو بیابند. عناصر اصلی سایفایکو برشمرده شده است و برای هر کدام از عناصر تعریف و مثال جهت تقریب ذهن آمده است.
البته باید اضافه کرد پیش از صدور مانیفست مزبور، کارهایی تحت عنوان هایکوی علمی تخیلی منتشر شده است. برای نمونه در سال ۱۹۶۲ شش هایکو سرودهی کارن اندرسون در مجله ادبیات فانتزی و علمی تخیلی منتشر شد که از عناصر زین پیش گفته شده بهره مندند و لاجرم از سایفایکو های اولیه محسوب میشوند:
آن خیارهای ترد
هنوز در سیرتیس کاشته نشدهاند
چگونه میخواهمشان؟
(سیرتیس کلمه ای یونانی ست و منظور نقطه ای در مریخ است)
از: کارن اندرسون (هایکوی علمی تخیلی شماره ۴ انتشار در ۱۹۶۲)
پس از آن و تلاشهایی پراکنده اندک اندک و از سال ۱۹۷۹ هایکوی علمی تخیلی در نشریات مربوطه جایی برای خود باز کرد. در یکی از داستانهای مایکل بیشاب که در سال ۱۹۹۴ منتشر شده است، ده هایکوی علمی تخیلی نوشته شده توسط بیشاب و جفری لندیس که اتفاقاً همچون هایکو حاوی نشانههای فصلی نیز هستند آمده است.
برینک معتقد است با وجود اخذ شیوهی بیانی مشابه هایکو، امکان گریز از ساختار هجایی هایکو در سایفایکو وجود دارد. این فراروی از ساختار هجایی هایکو امروز امری تثبیت شده است. بدیهی ست مینیمالیسم سایفایکو برگرفته از مینیمالیسم هایکو ست که البته با ساختارهای مدرن مینیمال نیز هماهنگی دارد. او در خصوص بی واسطگی یا به زبانی دیگر لحظه نگاری میافزاید همچون هایکو شکار لحظه هدف سایفایکو ست. با این تفاوت که در سایفایکو بجای بیان انتزاعی از شیوه بیانی کانکریت بیشتر استفاده میشود. همچنین کمتر از استعاره و تمثیل در سایفایکو نشانی میبینیم.
سیلان کوانتوم
به جهانی دیگر میکشد مرا
آنجا که دیگر بار همدیگر را خواهیم یافت
از: جان پالمر
بینش انسانی موجود در سایفایکو نیز از این واقعیت منشعب میشود که هدف از کشف جهانها و گفتگوهای آینده نگرانه، شناخت بیش از پیش انسان است. این احساس نقطهی متعادل کنندهی قوای بیرونی و درونی ست.
بر پنجرهی خالی آسمانخراش متروک
ناگهان
یک پروانه
از: تام برینک
در این سایفایکو که اصل آن به زبان انگلیسی ست فضای مابعد آخرالزمانی به زیبایی تصویر شده است و امکان حیاتی دیگر با حضور ناگهان پروانه ای به نمایش در آمده است. هر سه ویژگی مورد اشارهی برینک در این شعر تجلی یافته است. این سایفایکو ترکیب هایکو و شعر علمی – تخیلی را به روشنی نشان میدهد. یکی از موضوعات و دلمشغولی های ادبیات و هنر علمی – تخیلی پرداخت موضوعات مابعد آخرالزمانی ست و در این زمینه فیلمهای بسیاری ساخته شده است که عمدتاً به جهان و زندگی احتمالی پس از یک درگیری بزرگ اتمی یا یک بیماری کشنده همه گیر میپردازند.
رگبار بهاری
بهترین دوست من
زنگ می زند!
از: گرگ پس
در شعر بالا حضور قصل به عنوان یکی از خصوصیات بیانی هایکو و نیز ترکیب آن با زنگ زدن (اکسیده شدن) روبات – که در روزگاری دوست و همراه انسان خواهد بود- به خلق سایفایکو منجر شده است.
ممنوع است سفر زمان
اما کودکان
سفر میکنند بهرحال
از: اوا اریکسون
این سایفایکوی زیبا و چند وجهی در لغاتی محدود و مختصر به یکی از مسائل بنیادین بشر یعنی زمان و نحوهی رویارویی با آن میپردازد.
به سفر زمان و ممنوعیت آن – در آینده ای دور که امکان یافته است- و نیز تخیل کودکان و سفر آنان از کودکی به بزرگسالی که امکان درک دیگری از سفر زمان را نشان میدهد باید توجه کرد تا این واقعیت همیشگی که هیچکس حتی کسی که سفر در زمان را ممنوع ساخته توان مواجهه با گذر زمان و توانایی ذهن انسانی را ندارد و زمان بهرحال میگذرد بر دیگران و نیز بر او.
بر لبهی سیاهچاله
تردید
چون موجی مرا به درون میکشد
از: تاد هاف
یکی دیگر از بن مایههای ادبیات علمی – تخیلی یعنی سفرهای کیهانی و مواجهه با سیاهچاله و پی آمد آن افق رویداد دستمایهی ای سایفایکو قرار گرفته و میتواند براحتی مشابه صحنه ای از فیلمی علمی – تخیلی باشد. سیاهچاله قابل رویت نیست زیرا حتی نور در آن گرفتار میشود و توان خروج از جاذبهی سهمگین آن را ندارد. اما آنچه که شاعر را میرباید و به درون میکشد نه جاذبه سهمگین که تردید است یعنی عنصری انسانی. اما تردید نسبت به واقعیتی نادیدنی. همان تردیدی که انسان ممکن است نسبت به هر حقیقت نادیدنی دیگری داشته باشد، شکی که انسان را میرباید و به ورطه ای هولناک میکشاند، ورطه ای نادیدنی و لاجرم ناشناخته.
آنسوی آرامش دیوارهای پولادین
پوچی و مرگی سرد
در کمین من است
از: جنیفر دی آگوستینو
در این سایفایکو نیز کلنیهای بازماندگان و دیوارهای پولادین گرد آنان را پس از همه گیر شدن یک بیماری دهشت آور تداعی میشود که خود از موضوعات ادبیات مابعد آخرالزمانی ست.
باری دیگر، آنگاه که میشنوید
صدای جیرجیرک را
مراقب باشید:
سفینههای کوچک
از: ایون ابرو
با وجود تلاشهای جمعی انجام شده در این گونه شعری، سایفایکو تنها در حاشیهی تعلقات حرفه ای معدودی شاعران دیده میشود و این خود به زعم دانایان این عرصه رفتاری پارادوکسیکال است. یعنی با وجود بهره وری بسیار از تخیل – که بی شک ذات شعر است- و قرار گرفتن در هسته تخیلی جهان هستی، هنوز همچون دیگر شاخههای شعری فراگیر نیست. دلیل اصلی این رخداد توانایی ابزارهای چند رسانه ای نظیر سینما و تلویزیون و بازیهای رایانه ای است که سهم اصلی در آفریدن جهان مجازی دارند. این توانایی نامحدود و پیش رونده، شعر را به حاشیه رانده یا آن را در لحظاتی محدود حبس میکند.
…
چنانچه پیش از این گفته شد گاهی ترکیبی از موضوعات علمی- تخیلی، فانتزی و وحشت در سایفایکو مطرح میشود. به گونه ای که حتی شاهد نامگذاری هایی همچون هارروکو (هایکوی وحشت) و انتشار نمونههایی از آن هستیم:
چه اتفاقی میافتد
اگر ارواح در آخرالزمان
راهی بیابند به زمان حال
از: تام برینک
…
این نوشتهی کوتاه با این امید پایان مییابد که در آینده پژوهشهای جدی در باب رستههای نوین ادبیات به عمل آید و گونههایی همچون سایفایکو همراه با نمونههای بررسی شدهی بیشتری معرفی شوند. همچنین صاحب این قلم در نظر دارد با ترجمهی نمونههای برجستهی سایفایکو در آیندهی نزدیک اولین مجموعه سایفایکوی ترجمه شده به زبان فارسی را به علاقمندان تقدیم کند. البته لازم به ذکر است با توجه به دشواریهای ترجمه شعرهای کوتاه که در مورد سایفایکو به دلیل بهره وری از اسامی خاص علمی مضاعف است به نظر میرسد مطالعه آنها در زبان اصلی بیشتر به کار مخاطب بیابد و درک شاعرانهی بالاتری نصیب شود.
اقیانوس متان
چند سایفایکو
از سینا سنجری
۱
رها بر اقیانوس متان
چه میتواند باشد آیا؟
تندیس یخین انسان؟!!
۲
حالا فرقی نمیکند
آخرین متن چاپ شده چاپگر
محاسبات مدار شهاب سنگ باشد
یا رباعیات نوسترآداموس
۳
پیکانی نو میتراشد
شکارچی نخستین
از پارههای کشتی فضایی
۴
سرگرم تماشای گلی تاریک
در عبور از جهانهای موازی
مسافر زمان
۵
حالا تنها سنگها
خاطراتی دارند
از روزگار انسانها
۶
میپیچد باد
در ویرانههای آتلانتیس
زلفی کو که بیاشوبد
۷
خیره میشود
به عکس معلق کودکی که میخندد
در ایستگاه فضایی متروک
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سینا سنجری؛ شاعر و منتقد ادبی در سال ۱۳۴۹ در تهران به دنیا آمد. از سنجری تا کنون شش کتاب شعر در قالب های مختلف از غزل و رباعی گرفته تا سپید و آزاد از سال ۱۳۷۸ تا امروز به چاپ رسیده است. او همچنین کتابی در توصیف و شرح شعر سهراب سپهری نوشته است. وی در سال ۲۰۱۱ به کانادا مهاجرت کرد و اینک ساکن ونکوور است. سنجری به تازگی کتاب شعر کوچکی نیز به انگلیسی در شهر ویکتوریا به نام Quantic Somnia به چاپ رسانده است.
او خود را محدود به قالب مشخصی نمی داند و با وجودی که بیشتر غزل سرا شناخته می شود و پیرامون این قالب شعری مقالاتی نوشته است ولی در قالب های دیگر هم طبع و بخت خویش را آزموده است. تازه ترین کتاب پارسی او وست وود نام دارد که با عنوان فرعی یادداشت های روزانه یک نویسنده ناشناس تلاش تازه ی او در راه بردن به شیوه دیگری از بیان و زبان شعری ست.
آثار چاپ شده:
باغ اساطیر – کتاب غزل
عقربه های برنزی- غزل و رباعی و سپید
گل های تاریکی – کتاب غزل
اکالیپتوس تنها- سپید و سایفایکو
وقت های زمان- کتاب رباعی
وست وود – شعر آزاد
گزینه ادبیات معاصر – غزل و رباعی و مثنوی
مکاشفه هشت – به تماشای شعر سهراب سپهری
Quantic Somina: A Collection of SciFaiku